چگونه سالیانه ده ها تن لباس نو ودست دوم ازاروپا به ایران قاچاق می شود ؟

بخش هایی ازلباس بوتیک ها وفروشگاه های تاناکورا درایران ازکجا وچگونه وارد می شوند ؟

ارشیا ارشادی وقاچاق کالا درایران 
2018/05/08( واکنش _197 )

پیش نوشت 

سابقه قاچاق درایران بسیار طولانی است گرچه نوع کالای قاچاق تغییر کرده است / درزمان پهلوی تنها موضوع قاچاق مواد مخدر مطرح بود که بخشی از مسئولان وخانواده سلطنتی در همکاری با مافیای قاچاق مواد مخدر فعال بودند وایران بعنوان راه ترانزیت مواد مخدر از افغانستان وپاکستان  به اروپا شناخته شده بود وتریاک مواد مخدری بود که درهم مصرف آن توسط قشری ازمردم قانونی بود وهم حکومت بابت حق ترانزیت از مافیا پول می گرفت 

اززمان به روی کار آمدن حکومت اسلامی درسال 1357 گرچه ایران هنچنان بعنوان راه ترانزیت مواد مخدر مورد استفاده قراردارد ولیکن به فهرست کالاهای قاچاق وارداتی بسیار افزون گردیده است / این کالاهای قاچاق وارداتی شامل >>> مواد مخدر / لباس وپوشاک / دستگاه ها ولوازم برقی / مشروبات الکلی / سیگار / داروولوازم پزشکی  / خودرو / عطر ولوازم آرایشی/ قطعات لوازم یدکی  ووو.... نیز گردیده است .

 دراین نوشتار نگارنده به مشاهدات خود درمورد قاچاق بک نوع وسیله برقی ( ماشین لبایشویی )  و قاچاق وسادل پزشکی پرداخته  و سپس به نوعی قاچاق مسافری لباس  ازکشورهای اروپایی خواهم پرداخت که یک دوست دراختیار اینجانب قرارداده است 

نخست _ خاطرات مشاهده اتقال کالای قاچاق از قشم به بندرعباس  

درسال 70 برای   سفری چندروزه به بندرعباس رفتم و یکی ازروزها با لنچ عازم جزیره قشم شدم / مردمان این جزیره را چندان خرسند ندیدم / آثار فقز و نا سازندگی درگوشه وکنار این جزیره به چشم می خورد / قانون خاصی جهت خرید لوازم دراین جزیره حاکم بود/ درابتدای ورود می بایست  دوربین فیلم برداری خودرا تحویل دهی ورسید دریافت نمایی  قانون خرید لوازم هم  به این صورت که برای خرید باید درابتدا به شهرداری مراجعه می نموده وبا پرداخت 2500 تومان کارتی دریافت می کردی که مجمز خرید بود ودرآنصورت می توانستی ازفروشگاه خرید نمایی / هرچه فکرکردم ازاین قانون عجیب سردرنیاوردم وبهرصورت ازاین جزیره خریدی  نکردم 

 به بازار جزیره قشم رفتم تا گردشی کرده باشم / در هنگامی که دراین بازار قدم می زنده یک صف طولانی ازمردم قشم رادیدم که هریک برروی یک چرخ دستی یک ماشین لباسشویی را به بندر می بردند / تعدادشان حدود 100 نفرزن ومرد بود / ماشین لباسشویی ها همه نو وبسته بندی بودند ومارک معروفی را درروی آنها ندیدم 

برای بازگشت به بندرعباس به محل سوار شدن به لنچ رفتم  تمامی افرادی که دیده بودم درمحوطه زیر آفتاب دیوانه کننده  نشسته ومنتظر انتقال وسیله شان به بندرعباس بودند / دوربین خودرا آماده کردم تا عکس وفیلم بگیرم / مامور پلیس ممانعت بعمل آورد 

در سالن انتظار با جوانی  شهروند بندرعباس آشناشده و درمورد این انتقال لوازم سدئوال کردم / ایشان گفت : این ماشین لباس شویی ها قاچاق است / باکشتی وارد بارانداز قشم می شود واین اهالی قشم هرسال می توانند یک بارباشناسنامه خو.د جنس به بندرعباس منتقل کنند / اینها درازای دریافتا 4000  تومان جنس ووسیله را ازبارانداز قشم  تحوئیل می گیرند ودر بندرعباس  تحویل می دهند وبازمی گردند که البنه 1000 تومان آن هزینه  حمل ونقل است 

 کالاها را دربندعباس بارکامیون می کنند وبه انبار منتقل می نمایند واز آنجا راهی تهران ودیگرشهرها می گردد

سئول کردم  چرا فکرمی کنی این کالا ها قاچاق هستند ؟

 پاسخ داد کالاهای قانونی بصورت انبوه وبا کشتی  مستقیم وارد بندرعباس می گردند  وتوسط گمرک ارزیابی جهت پرداخت مالیات می گردند ولی کالاهای قاچاق هم کم هستند وهم با لنچ های کوچک وارد کناره های قشم می شوند وبارخودرا تخلیه می نمایند که همین ماشین لباسشویی هاست 

دوم _خاطره  خرید لوازم پزشکی قاچاق

دردهه 70 برای معالجه بینایی چشمان مادرم به متخصص چشم مراجعه کردم وقراربراین شد که چشمان ایشان ب عمل ا لنزگذاری معالجه شود / پزشک برای عمل دریکی ازبیمارستان های بخش خصوصی وقت تعین کرد  وبعد نسخه ای به همراه یک آدرس بمن داد وگفت این لوازم راهم ازاینجا تهیه کرده وبا خود بیاورید 

چند روز قبل ازعمل به آدرس یادشده رفتم / یک خانه معمولی بود نه تابلو ونه نامی درکناز زنگ خانه قرارداشت / کمی به آدرس تردید کردم ولی بالاخره زنگ زدم / آقایی آمد درب راباز کرد / به ایشان گفتم آدرسی برای تهیه لوازم پزشکی دارد آیا همین جاست ؟ ایشان جواب مثبت داد ومرا به طبقه بالا راهنمایی کرد / نسخه را تحویل دادم / خواند و یک حسابی فوری باماشبن حساب کرد وگفت 65000 تومانن می شود /  بعد روی یکبرگ مبلغ وحساب را نوشت وگفت روبروی همین جا بانک است مبلغ را واریز کنید وبرگردیبد لوازم حاضراست .

به بانک مربوطه رفتم ومبلغ را واریز و رسید گرفته وبرگشتم ودوباره وارد خانه شدم /  مسئول مربوطه پس ازدیدن رسید پرداخت پلاستیک حامل لوازم رابه من داد / بیرون آمدم ودرراه نگاهی به آن انداختم _ لوازم شامل یک چاقوی جراحی / یک لوله پلاستیکی ویک بسته بود که فکر می کنم محتوی  لنز بود 

 ظزف دوهفته عمل دوم نیزانجام شد ومن به همانجا رافم ولوازم را باپرداخت مبلغ مشابه دریافت نمودم 

 درمورد این خانه مرکزلوازم پزشکی  کمی به فکر فرورفته وتخقیق کردم این خانه مرکز قاچاق لولزم پزشکی بود / 

نکته بسیار مهم وخنده دار خرید چاقوی جراحی بود / یعنی برای عمل جراحی در یک بیمارستان خصوصی  افراد باید خود چاقوی جراحی با خود ببرند ! 

نتیجه این دوخاطره = درکشورهای قانونگرا وبا حساب وکتاب دولت با مالیات مردم اداره می گردد و مالیات وگمرک واردات یکی از مهم ترین درآمدهای دولت ها می باشد 

درایران امروز غیر از کارورزان حقوق بگیر که ماهیانه وبصورت دقیق مالیاات پرداخت می کنند سرمایه داران اززیرباراین تعهد شانه خالی می کنند و بدهی های تلنبار شده خودرا با پرداخت رشوه به حداقل ممکن می رسانند 

بنا برآمار دولت ده ها اسکله وبارانداز غیرقانونی  وجود دارد بنا بر آمار دولت میزان ارزش کالاهای قاچاق درسال 1395 مبلغ پانزده ونیم ملیارد دلار ( 15/5) بوده است 

درچنین وضعیت نامناسبی است که می توان درتهران وشهرهای دیگرایران شاهد تردد ماشین های ملیاردی آقازاده ها بود ویا صدها برجی که بی حساب وکتاب در شهرها سربرافراشته اند / خانه ها وآپارتمان های متری 20 ملیونی  ووو 

بنا شواهد ومدارک موجود گروهی باخیال راحت وتحت حمایت قدرت مشغول غارت وویرانی ایران زمین هستند /  آخوند ها می دانند آخرین فرصت قدرت آنهاست وبنابراین تلاش می کنند ازخود سرزمین کاملا سوخته برجای بگذارند 

سوم _ قاچاق لباس ازاروپا  به ایران بوسیله مسافر (خاطرات محمد . میم  )

یکی ازدوستان که مطالب دفتر نگارنده را دنبال می کند در گفتگو ی دنیای مجازی  از یک باند قاچاق البسه از کشورهای اروپایی   به ایران پرده برداشت واز من خواست دراین باره آگاهی رسانی نمایم / قبول کردم وخاطرات ایشان را تدوین نمودم و.چنین شد 

کرینگ  لوپ ( Kringloop )  وگار گاه های مخصوص 

کرینگ لوپ چرخه ویا سیکل معنا می دهد / دراین چرخه وسائل ولوازم زندگی که معیوب ویا ناقص است پس از طی کردن یک پروسه دوباره وارد چرحه مصرف می گردند

دراروپا به علت بالا بودن دست مزد تعمیر وقطعات وسائل ولولزم معیوب هزینه ببالا دارد وبهمین دلیل مردم وسائل از دور مصرف خارج شده خودرا به شرکت هایی می بخشند / دراین گارگاه ها گروهی این لوازم ووسائل را تعمیر وآماده به کار می نمایند این گونه وسائل پس ازتعمیر بصورت رایگان به کشورهای فقیر اروپا وافریقا وآسیا منتقل می گردند / درکنار این کار یک شرکت جمع آوری البسه دست دوم شهروندان را یک روز درماه بعهده دارد /  هچنین کانتینرهای کوچکی مخصوص لباس درهمه شهرها وجود دارد که مردم می توانند لباس های زیادی خودرا درآن قراردهند 

این لباس ها پس از جمع آوری به کارگاه های کرینگ لوپ تحویل داده می شود / دراین کارگاه ها لباس ها توسط کارگران بصورت زنانه / مردانه / کودکانه / گرم  ازهم تفکیک وبسته بندی می گردیده ودر اختیار سازمان ملل قرارمی گیرد 

سازمان ملل هرساله این لباس ها را دراختیار یک کشور فقیر دردنیا قرارمی دهد 

طبیعی است که باتوجه به 20 کشور اهدا کننده سالیانه ملیونها تن لباس به کشورها منتقل می گردد

گرچه روش سالم  این پروسه چنین است  ولی ازفاصله خانه ها وکانتینرها و کارگاه های تفکیک تا انتقال به سازمان ملل سو استفاده هایی نیز انجام می گیرد وبخشی ازاین لباس ها به کشورهای مختلف جهان قاچاق و منتقل می گردند / کلیه لباس هایی که درفروشگاه های دست دوم تا نا کورا به فروش می رسند همین لباس ها هستند 

وظیفه  دیگر کارگاه های کرینگ لوپ دراختیار گرفتن رایگان  لباس های نو ولی از اندازه ( سایز ) خارج شده فروشگاه های لباس می باشد / این فروشگاه های لباس اینگونه پوشش هارا بسته بندی کرده ودراختیار گارگاه های چرخه قرار می دهند 

روال کار فرقی نمی کند این لباس های نو نیز باید تفکیک وبسته بندی شده و تحویل سازمان ملل گردند 

درهرگارگاه چرخه تفکیک لباس بین سه تاپنج نفرکارگر کار می کنند / بصورت قانونی این کارگران حق دارند هرکدام درسال دوبار وهربار 10 کیلو لباس بخرند 

درهرکشور اروپا ده ها کارگاه چرخه  وجود دارد وهرساله ملی ونها تن لباس ازاین کارگاه ها به سازمان ملل منتقل می گردند 

 پس درنتیجه کارگاه های چرخه هم لباس نو وهم لباس دست دوم دراختیار خود دارند 

خاطرات خانواده دال به روایت محمد میم 

 محمد تعریف کرد خانواده دال 5 نفرهستند یک ذوج وسه فرزند / آقای دال درقسمت فنی کرینگ لوپ وخانم بهناز دال  دربخش تفکیک لباس کار می کند 

 خانم دال هنگام تفیکیک لباس ها مقداری ازلباس های مناسب را در کیسه  مشخصی با علامت گزاری قرار می دهد و سپس همان کیسه رابطورغیر قانونی ویا سهم خود  ازمسئول قسمت بصورت کیلویی خریداری می نماید / بدین ترتیب خانم دال هرساله بین 50 تا 70 کیلو لباس نو ودست دوم مناسب جمع آوری می کند / این خانواده 5 نفری باهم به ایران سفرمی کنند وطبق قانون هواپیمایی هما می توانند  175 کیلو  بار قانونی باخود داشته باشند

بهناز دال  درایران خودرا فروشنده یک فروشگاه بزرگ لباس معرفی کرده است 

  اگر خانواده دال درسال فقط یک بار به ایران  سفرکنند  ودست کم بین 50 تا 70 کلیو لبای به همراه خودداشته باشند هم هزینه سفرخودرا تامین کرده وهم سود می برند 

بنا برخاطرات  محمد این خانواده دارای دواپارتمان درکشور محل اقامت خودمی باشند / آقای دال  دارای یک خودرو بنز مدل VITO می باشد که هرساتله مدل جدید آنرا دراختیار می گیرد

خانم بهناز دال لباس های انتقالی  رابه اقوام / دوستان ./ بوتیک ها و تاناکورا می فروشد

 این فقط خاطره یک خانواده از هزاران خانواده ایست که سالیانه  از اروپا به ایران   لباس نو ودست دوم قفاچاق می کنند 

  اگر خانواده  دال را برای نمونه 1000 نفره تصور کنیم حساب کنید درسال چند تن لباس یطور قاچاق وارد ایران می گردد؟

نتیجه = 
اگرجه اراده ای برای مبارزه با کالاهای قاچاق درمیهن ما وجود ندارد ولیکن بازهم باید گفت : از فساد / ازقاچاق / ازدزدی / ازغارت وناشایستگی مسئولین تا شاید حکومت گران  فکری به حال وضعیت دشوار کنونی کنید

ارشیا ارشادی 
2018/05/07