دل نوشت _ مریم قجر تروریست _ ستاره درخشش _ رزیتا لطفی وهانا کاویانی ( یکم )

دل نوشت برای مریم قجر _ ستاره درخشش _ رزیتا لطفی وهانا کاویانی 

دل نوشت های ارشیا ارشادی 
2019/10/20 ( واکنش 357 )

من شاعر نیستم ودل نوشت هایم نیز شعر هم  نیستند ...........

یک تمرین است برای ورزش حافظه تا وازه ها وکلمه های هم وزن قفسه فکری ام پاک نشوند 
سوژه های من نیز افرادی بی هویت وبی وطنی هستند که دردسیسه های ضد ایران وایرانی شرکت می کنند 
مزدور هستند یعنی برای تبلیغات بزرگنمایی شده خود دستمزد می گیرند _ شغلشان شرافتمندانه نیست _ شیاد ودروغگو وفریبکار هستند _ بیش از2000 نوشته پژوهشی _ انتقادی  من طی 15 سال گذشته کارنامه موفقی است که مرا ازخود خرسند می کنند
درپی نام وآوازه نیستم  _ آنچه می نگاره حاصل بین ازپنج دهه مطالعه وپژوهش است .

--- 1 _ دل نوشت برای مریم قجر تروریست

با توهستم با تو 

با توباتو ای   ریقوی نادان 

توبودی نوکر ومزدور صدام 

 زمانی مبصر  اشرف  توبودی 

همی فرمان براندی بر اسیران 

زنان بی خبر درچنگ دزدان 

بگفتی این منم خانم رئیسم 

برای سرسره نوبت نویسم 

فرستم من زنان را توی کابین 

یکی مهوش یکی سیما وسیمین 

کنم هدیه به آنها لیف وصابون 

یکی شلوار و پستان بند و تنبون 

دهم فرمان ان رقص رهایی 

به نسرین تپل آن کوسه ماهی 

منم درمانده  این سرنگونی 

نشسینم روی زیلو یا که  گونی 

نشد دردم دوا مسعود هم مرد 

مثال موریانه مغز من خورد

کنون بیمار وپیرم مانده درگل 

نشینم روی سیمین هی کنم هی 

ولی اینجا همه مثل ربات اند 

نمی فهمند حرف من خیارند 

همه درمانده و کور وکر ولال 

مثال  میوه ها ی مانده یاکال 

توای اشرف کجایی خانه من 

همه ملک پدر کاشانه من 

به کاخ  پارسی خوش بود دوران 

بخوردم شلغم وکشک بادمجان 

درین  البانیا واین بیابان 

همه در حال موت وسخت  نالان 

یکی پوشاک می خواهد یکی بنگ 

یکی باسایه ها درحال حمله وجنگ 

توای مسعود مرده خاک برگور 

بیا فرمان بران  بر لشگر کور 

نمی خواهم دگر خانم رئیسی 

شدم  بدبخت افتادم به پیسی 

شنواز ارشیا مریم قجر جان 

بگو مالیده ای دم رابه جنبان  

  

واین دل نوشت ها ادامه دارد ......

___ سوژه آتی ستاره درخشش

بود نامش ستاره اهل کار است 

ندارد نور چون تاریک وتار است 

**************************

ارشیا ارشادی 

فرزند ابشار 

2019/10/20