ماجراهای من و " دست خدا "
درگذشت خواننده نامدار استاد محمدرضا شجریان را به خانواده نامبرده وهنردوستان ایران تسلیت می گویم
تمامی تلاشگران مدنی _ صنفی _ رسانه ای وفرهنگی راآزاد نمائید
&&&&&&&&&&&&
یاد نصرت وحدت گرامی باد
&&&&&&&&
مادری کودکی را پولی داد تا به نانوایی رود ونانی بگیرد
کودک دربازی گوشی های بین راه پول را گم کرد
دوره گردی رسید ازراه پول را پیداکرد _ نگاهی به آسمان کرد وگفت : خدایا شکر
کودک اما بخاطر گم کرذن پول توسط مادر تنبیه گردید
ماجراهای من ودست خدا
بسکه دیدم ستم وجور زدستان خدا
راهم از بتکده ومسجد و دیر _ از کنیسه معبد
از هرآنجا که بود _رد پای ادیان
سالها گشته جدا
کار من قلقلک ونقد خداست
از کودکی درگوش من وما خواندند " خدا " دیدنی نیست _ خدا همه جا هست وناظر است براحوال ما
خدا قادر است وتوانا _ بی هماتا هست وتوانا
نظم همه هستی " دست خداست
بدنیا آمدن _ زندگی ومرگ هم " دست خداست
هرچه ازخوب تابد برسر بشر می آید با موافقت وبه خواست همان خداست
برگ ازدرخت نمی افتد مگر به " خواست خدا " !
وقتی در5 سالگی پدرم جوانم دراثر یک خطای پزشکی ویا تجویز یک داروی نامناسب فوت کرد بارهم همه می گفتند " خواست وکار خدا " بوده است !
درنوجوانی کم کم به این خدا نزدیک شدم ودرباره وجود او وهرآنچه به اونسبت می دهند به فکر وجستجو پرداختم
درهمین دورانها بوده که شعری از سراینده ایرانی معینی کرمانشاهی بدستم رسید تحت عنوان " عجب صبری خدارارد ( ؟ )
شاعر توانمند ما بااین شعر به نوعی " قدرت بی پاسخگوی خدا " رابه زیر سئوال کشیده واز خدا پرسیده بود که چرا تو این همه ظلم وستم وبیداد گری وبیعدالتی را شاهدی ولی هیچ اقدامی انجام نمی دهی ( ؟ )
شعر معینی کرمانشاهی نخستین محرک من برای فکر کردن درباره خدا از نوجوانی بوده است
(شک بهترین انگیزه برای دست یابی به حقایق است )
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
آخرین برگ سفرنامه باران این است _ که زمین چرکین است
با آرزوی تندرستی وشکوفایی روز افزون برای اساتید شفیعی کدکنی و هوشنگ ابتهاج
&&&&&&&&&
من ازهمان نوجوانی به وجود چنین خدایی شک کردم که جمع کاملی ازتظادها وچند سویگی ها بود
از نوجوانی وجوانی ومیان سالی پژوهش من درمورد " وجود چنین خدایی " ادامه یافت
اکنون دردوران کهن سالی وجود چنین خدای تعریف شده ای را کاملا مردود می دانم
ولی این سئوال همچنان درذهن من باقی است که اگر پرونده همه خدایان دست زاد بشررا ببندیم وکنار بگذاریم پس براستی خالق هستی ونظم دهنده طبیعت کیست ؟
دراین مورد بسیار وبسیار خواندم وجستجو کردم ودرنهایت پاسخی مناسب تر از این بیت حافط شیرازی پیدا نکردم
حدیث ازمطرب ومی گوی و راز دهر کمتر جوی
که کس نگشود ونگشاده است حل این معما را
راز دهر بهترین پاسخی است که می توان به خداشناسان دینی نشان داد
حافظ مرا پند داد که آنچه ادیان وائین ها ازوجود " خدا " تعریف می کنند داستان وافسانه های عصر عتیق وماقبل دوران خردورزی هستند ولی " علم ودانش ودست یافته های بشر امروز درباره " هستی " چه گفته ومی گویند ؟
از فرضیه آفریننده ای بنام خدا تا تئوری انفجار بیگ بنگ و .. همچنان رازهای نهان
درصدسال اخیر هرچه تئوری های ادیان بعلت عدم تناسب بادانش بشر کم رنگ وکمرنگتر شده است تئوری های چگونگی پیدایش هستی پررنگ ترشده اند
تئوری انفجار بیگ بنگ ( مهبانگ )
بنا برنظریه بیک بنگ ( مه بانگ )
گیتی ازیک وضعیت بسیارچگال ( متراکم )نخستین آغاز شده ودرگذرزمان انبساط یافته است _ اگر اززمان بعقب بازگردیم به نقطه ای ازگذشته میرسیم که درآن قوانین فیزیکی شناخته شده کارآیی خودرا ازدست می دهند واین شرایط نقطه تکنیکی نام دارد
این نقطه پیدایش گیتی است وبنا براندازه گیری های جدید این نقطه تکنیکی 13/8 ملیاردسال پیش رخداده است وبنابراین سنجش عمرزمین را از13/8 ملیاردسال پیش گمانه زنی کرده اند
انبساط اولیه زمین به اندازه کافی سردشده است که امکان پیدایش ذرات ریز اتمی وبعد ها اتم های ساده پدید آمده است
بهم پیوستن ابرهای غول پیکرازعناصراولیه براثرنیروی گرایش باعث پیدایش ستارگان وکهکشان ها گردیده است
اگر تنها مقدار اندگی ازاین فرضیات علمی رابپذیریم عمر کره زمین وکهکشان ها به ملیون هاسال پیش بازمی گردند
ولی حال این سئوال پیش می آید که آیا این تغییر وتکامل " پویا " ویا ایستا می باشد
وبه کلام ساده تر آیا درآینده باید شاهد تغییر وتحول های تازه درمورد زمین وکهکشان باشیم ؟
پژوهش های تاریخی درمورد تکامل بشر در روی کره زمین وشاید سایر کرات نیر نشان می دهند که انسان ها وسایر جانداران نیز طی صدها قرن گذشته دچار تحول ودگرگونی شده اند
برای نمونه می توان از آثاری که از دوران های نخستین زندگی بشر درروی کره زمین بدست آمده نیز حکایت از دورانهایی چون دوران سنگی _ پارینه سنگی _ کشف آتش _ غارنشینی_ عصر آهن وو خبرمی دهند
ولی آنچه همچنان نامشخص است عمر ودوران هریک ازاین تحولات درزندگی بشر درروی کره زمین می باشد
انقراض دایناسورها به ما چه می گویند ؟
اگروجود زندگی ونابودی دایناسورها رابنا برشواهد به دست آمده بپذیریم این خود دلیل روشنی است که می تواند نظر مارا از تئو.ری آفرینش به تئوری " آفرینشگری تغییر دهد
ازسویی دیگر عمر پیدایش و ظهور وگسترش باورهای دینی _ ائینی دربهترین برداشت به حدود 6000 سال پیش بازمی گردند
درچنین صورتی این دو سئوال برجسته ومهم پیش روی ما قرارمی گیرد که
یکم _ اگر عمر زمین راتنها به یک ملیون سال کاهش دهیم فاصله بین 600 سال تا 1 ملیون سال خدا ویا همان آفریننده درکجا بوده است _ ایا دراین فاصله که طبعا بشر نیاز بیشتری به راهنما داشته است چرا هیچ پیامبر وجود نداشته است ؟
دوم_ اگر همه نسبت های شایان توجه ازجمله نهایت دانایی را به خدا ویا آفرینشگر عطا کنیم طبعا چنین قدرت بزرگی نباید دچار اشتباه گردد _ پس علت پیدایش وانقراض دایناسورها را می تو.انیم دلیل اشتباه آفریننده تلقی کنیم ؟
چرا میزان قدرت تصوری خدا ( آفریننده )
به اندازه میزان آگاهی ودانایی افراد است ؟
وجود ویا عدم وجود آفرینشگر از کودکی وزمانی که درسن 5 سالگی یکی ازنزدیکانم را ازدست دادم درذهن من شکل گرفت
من درهمان کودکی به دنبال پاسخ برای این سئوال بودم که : اگرخدا قادر است وتوانا وعادل و بقیه ممختصاتی که به ما می آموختند
چرا درحق من کودک چنین ستمی را رواداشت ؟
چرا من باید من از این نعمت وفرصتی که دوستان من داشتند محروم گردم ؟
چند دهه پژوهش وکندوکاو و جستجو کردم ودرنتیجه از 30 سال پیش بدین نتیجه رسیدم که خدا وآفریننده بی شک آن وجودی نیست که ادیان وآئین ها برای ما تعریف و تبلیغ کرده ومی کنند
نزدیک شدن من به هستی وطبیعت وشگفتی هایی که با تامل وتعمق بدانها نگاه کردم نیز دلیل دیگری برشناخت من از خدای ادیان گردید_ تئوری های غیر وضد علمی ادیان که با هیچ عقل وفگر پویایی خوانایی ندارند بر علل فوق افزودند
همه اینها باعث شدند تا ازاین تئوری های گاها ضد عقلی فاصله بگیرم _ هرچه ازخرافات فاصله گرفتم به حقایق علمی نزدیک ترشده ودرنتیجه به واقعیت رسیدم که هرچه انسان ها ازجهت فکری وتجربی ضعیف ترباشند خدایی که درذهن خود می سازند قوی تر وبزرگتر می باشد
ونتیجه چنین شدکه
خدایانی که ادیان وآئین ها به مامعرفی کرده ومی کنند قلابی _ جعلی وساخت ذهنیت افرادی بوده اند که مبلغان دینی آنها رافرستاده ویا پیامبر معرفی کرده ومی کنند
ولی آیا ازتئوری آفریننده به فرضیه آفرینشگری رسیده ام ؟
پاسخ همچنان منفی است چراکه هنوز به قدرت ونیرویی فرانسانی اعتقاد دارم که البته هیچونه شباهتی به خدای ادیان وآئین ها ندارد
پس دراکنون من آن خدا وخدایان رنگ باخته اند گرچه هنوز به دلایل آفرینشگری نرسیده ام
درنتیجه ازسی سال پیش احساس سبکی و آرامش می کنم و خوب می دانم آنکه برمن مستولی است" وجدان بیدار م "نام دارد
شکستن این پوسته البته ساده نیست ونیار به جد وجهد و کندوکاو وپژوهش زیاد دارد
بهرروی دهه هاست با هرتئوری که با دانش بشر خوانایی نداشته باشد کاملا بیگانه هستم
من خدا را دیدم
شبنمی بود چکید _ پای یک چوبه دار
من خدارادیدم _ در دل آرامی یک غنچه گل _ در هیاهو وخروش دریا
من خدارادیدم _ درهماهنگی موج وساحل
در شکوه باران _ درخروش یک رود
من خدارادیدم __ گریه هارا می دید _ با صدا می خندید
دست آن کودک کار _ ناله های بیمار
بی اثر بود برایش _ بی تفاوت ازکناری رد شد
من خدارا دیدم بی صدا می خندید
بردعای زن ومردی مسکین
غصه های پدری پیر وحزین
من خدارا دیدم
هرکجا دردی بود _ هرکجا زحمی بود
بی تفاوت نظری می افکند
دور می شد ازچشم
راه خود می پیمود
من خدارادیدم
همه جا بود ولی چشم او یخ زده بود
یک درخت کهن وپیر _ شاخه هایش همه خشک
بی بر وبهره وبار
من خدارادیدم _ او نمی دید مرا
وچنین شد که به او شک کردم
بی صدا و آرام _ دور گشتم زخدا
فاصله نه یک گام _ سالها ودهه ها
منم اکنون و با خدای رندان
با نهیب وجدان
شاد وخندان ورها
فارغ از ذکر ودعا
شعر می خوانم من _ گفته های سهراب
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در وجودم جریان دارد رود
سقف بالای سرم چشمه وبرف وباران
ای خدای قهار _ ای حدای مکار
تو و خیل مومن _ مجمع ساده دلان
من خدارادیدم
من خدارا خواندم
من خدارا به نهان خانه دل بردم
و در گوشه بک مخزن دور ازدیده
بی صدا جا دارم ......
متن نوشته آینده بخش دوم رسیدگی به پرونده گروه تروریستی موسوم به فدایی خلق ( ؟ )
هرمز نیک آئین 2020/10/05
بیرون ازمتن
معصومه قمیکلا Covid -19 ساخت امریکا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا