به یاد هنرمند بزرگ نادر ابراهیمی
خا لق رمان و سریال آتش بدون دود
&&&&&&&&&&&&&&&&&
وقتی سیل می آید...........
آخرین برگ سفرنامه باران این است _ که زمین چرکین است
( استاد شفیعی )
ارشیا ارشادی
2020/02/16
واکنش 417
یکم _ هنوزم یاد توجاری است
شصت سال پیش
انگار درهمین نزدیکی ها خیمه زده است
یاد تو _ نام تو _ شکوه تو
آن سالک نشسته برروی تو
سبز صدها رنگ است اما
سبزی روی تو رنگ دیگری بود
نمی دانم اکنون کجایی ؟
چند جوانه از تو سبز شده است
ولی می دانم سرگرم هستی
سرسبز هستی _ هنوز هم وقتی می خندی
صورت تو زیبا ترمی شود
شاخ وبرگ وبار داده ای
کاش تنها نشانی هرچند کم رنگ ازتو داشتم
کاش دل نوشت هایم را می خواندی
ومی دانستی پس ازگذشت دهه ها
همچنان درخاطرم جاری
ودرانتهای چشم ونگاهم
جای داری
هرچند کم رنگ به کم سویی چشم من
کاش یک باردیگرنزدیک من بودی
به یاد دوران فرارفته
به چشمانت نگاهی تازه میکردم
و می پرسیدم ای دیرینه یارم _ یادت هست
آن درخت سیب را _ رمز و نشان ما ؟
نمی دانم کجایی _ هرکجاهستی
بدان تازنده هستم _ با نگاهت گفتگو دارم
هنوزم یاد توجاری است در جان خانه قلبم
نخواهی رفت ازیادم نهان کی گردی ازذهنم ؟
روزی همه پس کوچه های آبشار را گشتم
از آشنا وعریبه نشان تورا پرسیدم
کسی نمی دانست
لواسان راهم جستجو کردم
خانه به خانه _ کوی به کوی
وهیچ نخ وسرنخی ازتو نبود
آن درخت سیب که درکنارآن نشستیم
و سخن گفتیم اما
همچنان سرجای خود بود
با سیب های سرخ درخشان
سالهاست بدنبال صدای گرفت تو
با آن حذابیت خاص همه جا
گوش سپرده ام
اما ... افسوس
باید با همان بدرود گفتن آخر
دل خوش کنم
صدای دل انگیز نزدیک به نیم قرن پیش
شکوه را کم می کنم
جستجورا متوقف
می دانم پیداکردن تو میان ملیونها انسانی که با درهم فرورفتگی سرگردان اند سخت است ونا ممکن
با ناامیدی درکوچه ها وخیابان ها بازهم بدنبال طنین صدای خوش تو می گردم
گرچه نمی دانم تو دردرازای این همه سال
به یاد من افتاده ای ؟
حتی یک بار ؟
بااین همه یاد تو تا نفس آخر بامن است
نام راز بین ما را تکرار می کنم
حکم چیست ؟ دل
دوم _ وقتی سیل می آید
سیل آمد
بی پیش آگهی آمد
سرکش وعاصی و با خروش آمد
گویی که خشمی بی انتها با خود دارد
می غرد _ فریاد می کشد
ویران می کند وبه پیش می رود
سیل هیچ کس رانمی شناسد
هیچ مانعی رابرنمی تابد
سیل برای نابودی هستی آمده است
وقتی سیل می آید
تاراج را می توان معنا کرد
سیل آمد تا همه جارا باخشم بشوید وباخود ببرد
وقتی سیل می آید....
عکس جعلی عامل فرقه رجوی ازمکانی نامشخص با خبر دروغ فرقه رجوی و رویترز بن سلمان
ارشیا ارشادی
فرزند آبشار
2020/02/17
آن درخت سیب که درکنارآن نشستیم
و سخن گفتیم اما
همچنان سرجای خود بود
با سیب های سرخ درخشان
سالهاست بدنبال صدای گرفت تو
با آن حذابیت خاص همه جا
گوش سپرده ام
اما ... افسوس
باید با همان بدرود گفتن آخر
دل خوش کنم
صدای دل انگیز نزدیک به نیم قرن پیش
شکوه را کم می کنم
جستجورا متوقف
می دانم پیداکردن تو میان ملیونها انسانی که با درهم فرورفتگی سرگردان اند سخت است ونا ممکن
با ناامیدی درکوچه ها وخیابان ها بازهم بدنبال طنین صدای خوش تو می گردم
گرچه نمی دانم تو دردرازای این همه سال
به یاد من افتاده ای ؟
حتی یک بار ؟
بااین همه یاد تو تا نفس آخر بامن است
نام راز بین ما را تکرار می کنم
حکم چیست ؟ دل
دوم _ وقتی سیل می آید
سیل آمد
بی پیش آگهی آمد
سرکش وعاصی و با خروش آمد
گویی که خشمی بی انتها با خود دارد
می غرد _ فریاد می کشد
ویران می کند وبه پیش می رود
سیل هیچ کس رانمی شناسد
هیچ مانعی رابرنمی تابد
سیل برای نابودی هستی آمده است
وقتی سیل می آید
تاراج را می توان معنا کرد
سیل آمد تا همه جارا باخشم بشوید وباخود ببرد
وقتی سیل می آید....
عکس جعلی عامل فرقه رجوی ازمکانی نامشخص با خبر دروغ فرقه رجوی و رویترز بن سلمان
ارشیا ارشادی
فرزند آبشار
2020/02/17
شیاد روحی زم همچنان دردادگاه هم به دروغ گویی ادامه داده است
فکاهه روحی زم دردادگاه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا