۱۳۹۸ آذر ۱۴, پنجشنبه

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی _ وبخشی از دل نوشته" بامن بگو" ( سال 2000/ 2019)

اهل قلم_ اهل ادب وشعر و اندیشه را به بند کشیدن فکروتصمیم  ایرانی نیست 


جای مردان سیاست بنشانید درخت _ تا هوا تازه شود ( سهراب )




دل نوشت 218 
ارشیا ارشادی 
2019/12/07  برابرآذر ماه  2578 هخا منشی  ( واکنش _ 388 ) 




آخرین برگ سفرنامه باران این است 
که زمین چرکین است  
( استاد شفیعی کدکنی )
پیش نوشتی درنزدیکی های  انتها .......

به پایان آمد این دفتر حکایت ........... همچنان باقی ( سعدی )




دل واژه ها ی روشن وشفاف به سخن نیوش ها می رسند  _ چون هوا از شکاف درز پنجره و دیوار 

با همه دوستان وخوانندگان دفترم 



من این دوحرف نوشتم چنانکه غیرندانست          توهم زروی کرامت چنان بخوان که تودانی
خواجه شمس الدین محمد شیرازی 


خشونت علیه زنان درایران ریشه اسلامی دارد 
مشهد مقام نخست 
&&&&&&&&&&&&&&&


در انتهای این سال ( 2019)  نوشتن این دفتر  به تصمیم و اراده نگارنده متوقف  خواهد شد .

البته  اندیشه ونوشتن تعطیل بردار نیست   تا رمق وشور ومهلتی  هست واژه ها وسوژه ها ازجلویچشمانم رژه می روند .

شاید اگر " سرشاد ودل شیدایی بود " در آینده دردفترهای دیگری نوشتم _ شاید  _ فرم وشکل و چیدن نوشته های من شناسه دارند و مشخص وپیداهستند  _ هرکس مشتاق است  بگردد _ پیدا می کند...... سخت دنبال اتشار دفتر " دل نوشت " هایم هستم .
بجا مانده ای که برجای  خواهد ماند _ حتی درقفسه سوت وکور یک کتابخانه کوچک دردل یک روستای دور افتاده .

ازهمه دوستان نازنینم که دردرازای این 5 سال مرا دنبال کردند با تمامی توان  سپاسگزاری می کنم .
با هیچکس دشمنی _ خصومت و ازهیچ کس کینه به دل ندارم 

 اگرحتی بد نام ترین زن تاریخ  مریم عضدانلو قاجار هم فرصت یک گفتگوی بی پرده وآزاد را بمن بدهد استقبال می کنم 

هرکه را با شلاق نقد نوازش نواختم  بی شک دوستانه و درورای پژوهش وکنکاش ودقت بیشربوده است 
به باور من دردنیای پرشتاب آگاهی رسانی کنونی باید راست وحقیقت نوشت _ دیگر تیتر ها وسرخط های جنجالی اهل کاویدن رافریب نمی دهد _ دیگر نمی توان با عنوان هایی چون >> یک مسئول _ یک مقام _ یک کارشناس _ یک منبع موثق _ یک خبر تائید شده _ یک مقام که خواست نامش فاش نشود ( ؟ ) رافریب داد

دوره فریبکاری های غیر حرفه ای مطبوعاتی هم به سر رسیده است 




مهرومقاومت وتلاش   دوستانم که به مردم تحت ستم جهان فکر می کنند _ تا همیشه وابد افزون باد

در درازای این 5 سال 392 نوشته منتشر کرده ام وبیش از  100  نوشته نیز درصف انتشار قرار دارند _ باشد برای بعد

برای تداوم تلاش  سوژه  ها ونانوشته های بسیاردارم 

از کسانی که بنده را دعوت به همکاری کردند ومن آنرا رد نمودم هم پوزش خواهی می کنم _ استقلال درانتخاب سوژه وواژه ابزار من هستند وغیرقابل تاخت زدن 




طی 15 سال گذشته بیش از2750 مقاله کوتاه وبلند نوشته ومنتشر نموده ام که تقریبا نیمی از آنها همچنان دردسترس هستند 
طی 15 سال گذشته 6 دفترم که برای نگاه داری آنها تلاش بسیار کردم " مسدود " شده اند ؟

با چند سایت تحلیلی بطور آزاد وداوطلب ورایگان  با ارسال مطلب همکاری کرده ام 

قطع همکاری من به دلیل استقلال فرهنگ واندیشه وباور من بوده است 

من حتی اجازه حذف یک واژه خودرا ازنوشته هایم به کسی نداده ام 



نوشته های من رایگان و بی کم تربهایی هستند 

بارها وبار ها 
برخی  ازنوشته هایم را دراین وآنجا تکه تکه وبدون نام ونشان  دیده ام 
از این دوستان هم تشکر می کنم !

متاسفانه نسل من آخرین نسلی است که درانتخاب واژه ها _ جملات و روش صحیح نوشتن دقت می کند 

عموم افراد نسل  بوجود آمده 40 سال گذشته بی سواد است ( قائده )

نسل امروز ایران اصولا خواسته های ابتدایی جهت  احترام به شخصیت خودرا دارد 
تلفن آخرین مدل _ بازی های هیجانی _ فیلم های سرشار ازخشونت  فوتبال ویا  داستان های تخیل و رویایی دوست دارد 
نسل جوان امروز فیلم وسریال وبرنامه های سطحی و گذرا  وموسیقی و شعر کونه های غلط و مقطعی را دوست دارد



نسل جوان امروز ما اصولا " مرغ سحر " راگوش نمی کند  که درباره خط خط اشعار آن فکرکند 
برای این نسل " ظلم ظالم _ جور صیاد و آشیانه ای که برباد رفته  هیچ جذابیتی ومعنایی ندارد .

نسل چوان بی آینده امروز ما " عاشق هیجان " های کاذب است _ شیشه می شکند _ تخریب می کند _ آتش می زند تا هیجان های تلنبار شده خودرا تخلیه کند 
دستگیری صدها جوان کم سن وسال در رخدادهای اخیر یک زنگ خطر وهشدار بزرگ است 
این نسل را درکشورهای قانونمند به " نارنجک ضامن کشیده " تشبیه می کنند 

پس بترسید ازاین بنزین های پخش شده در سطح کوچه وخیابان که ممکن است باهر جرقه ای به  زبانه های ویرانگ آتش تبدیل گردند .
این نسل ازبند وزندان هم نمی هراسد واز آن علیرغم همه سختی هایش بعنوان یک تفریح _ تنوع _ تخلیه هیجان و خاطره یاد می کند !
 با توصیف بالا می دانید بیش از  25 ملیون نوجوان وجوان ناامید وبی آینده  یعنی چه ؟



نسل نوجوان وجوان امروز اصولا به جهنم وبهشت وجنگ وشهید وجانباز ووطن و ودین وآئین وو فکر نمی کند 

خلاصه کنم _ بعنوان یک دوستدار میهن هشدار می دهم 

اطراف میهن ما تورهای بزرگ دسیسه پهن کرده اند _ بهوش باشید 
درباره جنگ هیبریدی ( تنوع فراوان  زمینه ها ) تامل وتعمق کنید 

دسیسه های نظامی ویا امنیتی تنها یکی ازاین شاخه هاست که دیگر چندان سودی هم برای دشمنان بشریت ندارند 

دشمنان بشریت امروزه درزمینه  کشاورزی وخوراک ودام ودارو ومیکرب ووو اینگونه امکانات سرمایه گذاری می کنند 

توجه کنید _ آنفلا نزا _ هوای آلوده که باعث مرگ می شوند ازکجا می آیند وچرا وچگونه گسترش می یابند؟

 چگونه سروکله زنبور مغزخوار طلایی در باغ های پسته ما پیدا می شوند ؟

کرم ساقه خوار درکشت زارها چگونه زمینه تکثیر پیدا می کنند ؟

سلاح دشمنان بشریت امروز تغییر کرده است .

موشک دفاعی وبازدارنده ولازم است ولی باموشک نمی توان جلوی آفات گیاهی _ دامی ومیکرب های وارداتی  ایستاد 

هشیار باشید میهن ما درنقطه سیبل دسیسه ها قرار دارد وسیل گرسنگان درپشت آب بندها درحال جمع شدن است _ سیلی که اگر بجوش آید وروان شود شما وهمه مساجد وامامزاده ها وحوزه هایتان را درهم خواهد کوفت .



برای استاد  شفیعی کدکنی تدرستی وبهروزی آرزومی کنم
بگو به باران 
به بارد امشب 
بشوید ازرخ 
غبار کوچه باغها را  

به تن همه شرم وشوق ماندن 
به جان جویان روان پویان بامدادیم  

ندانم ازدور ودوردستان 
نسیم لرزان بال مرغی 
ویا پیامی ازستاره ای دور 
که می کشاند بدان دیاران تمام بود ونبود مارا 

ترانه بگو به باران با صدای دلکش روح انگیز >>


با آرزوی تندرستی وشکوفایی روز افزون برای استاد هوشنگ ابتهاج 

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

پایان نامه این بدرود بخشی ازدل نوشت " با من بگو " 

ای تمام هستی ام 
ای همه دل بستی ام 

ای همه شور وشرر
ای نشان مستی ام 

اندر این شب های تار 
روز های بی قرار 

همچنان سنگ صبور 
گوش کن بر آنچه هست 
دل بده بر آنچه بود 

بامن ازدریا بگو 
ازشب ورویا بگو 

دشت های بی عبور 
ازشقایق ها بگو 

ای تو ساقی ای نگین 
هم نشین واپسین 

مونس هر می زده 
ای توجام آخرین 

بامن از غم ها بگو
با دلی تنها بگو



ای شبانگاهان می خواران مست 
ای بغایت رهزن هربود وهست 

بامن از دنیا بگو 
از نگاه مست گنگ
عشوه های بی شکیب 
سرخی لب ها بگو 

روزگاران سخت شد  دلها شکست 
بامن از فریاد واز بلوا بگو 

ارشیا وخستگی های زمین 
کودکان کار تنها وحزین 

راه دشوار است ومن با تشنگی 
گام هایم بی صدا براین زمین 

کی کجا صبحی نمایان می شود ؟
از برای مردمان شب نشین 

بخشی ازدل نوشت بلند " بامن بگو " 
ابتدا سال 2000 _ تداوم تاکنون 

با درود ها وبه درود های فراوان
ارشیا ارشادی 
فرزند کوچه آبشار 
2019/12/07 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا