۱۳۹۸ تیر ۳۱, دوشنبه

نگاهی به نمودار فکری حافظ _ ازحفظ قران تا نقد صریح تئوری های اسلام



هرگونه افزایش تنش درخلیج پارس به زیان منافع ملی مردم ایران است 
&&&&&&&&&&&&&



نگاهی به نمودار فکری حافظ _ ازحفظ قران تا نقد صریح تئوری های اسلام 



به کمپین خانواده های اسیران فرقه رجوی بپیوندیم 

ارشیا ارشادی و قافله سالار غزل پارسی 
2019/97/22 برابر 2578 هخامنشی ( واکنش _ 310)

پیش نوشت 
درتاریخ چند هزارساله محدوده  "ایران زمین" ده ها تهاجم مخرب وزیانبار ازطرف دشمنان ایران را با موفقیت وسربلندی پشت سرنهاده است 
بنا بردستاوردهای فکری پژوهشگران آنچه باعث همچنان پایداری این " مرز پرگهر " بوده نه ارتش جهانگیر و سیستم نظامی که تا مرزهای مصر پیش تاخته وبزرگترین امپراتوری تاریخ رابنا نهاده بلکه  هشیاری واستعداد وادبیات فرهنگ وهنر وصنعت معماری این مرز وبوم بوده است .
راستی چه برسرآنهمه متصرفات آمد ؟ نتیجه این همه کشورگشایی چه بود وازآن چه برجای ماند؟
چه برسرارتش منظم ومقتدر ساسانیان آمد که پس از15 سال مقاومت جانانه درنهایت تسلیم مشتی عرب پابرهنه بیا بانگرد وحشی گردیند ؟
چرا مهاجمین کتب ونوشته های تاریخی وکتابخانه های مارا ویران وتخریب کرده وهرچه بود رادر آتش حماقت وکین خود سوزاندند ؟
آن ارتش منظم وبزرگ که دائم با روم درجنگ وستیز بود به چه سرانجامی دچار شد ؟
اینها وده ها سئوال تاریخی همچنان بی پاسخ مانده هستند که مورخین وپژوهشگران  باید برای آنها پاسخ قانع کننده ارائه نمایند





ازغازی وعرب و مغول و تیمور واسکندر وافغان 
تا نسل نوین تبهکاران 
وهمه خیل دشمنان 
درپی تسخیر اندیشه مابودند 
نه زمین و آب وسروهای چمان 

آمدند با گستاخی فراوان 
کشتند / سوزندند / به اسارت بردند 
ازچهارگوشه ایران 
وما ماندیم وسرزمین سوخته 
وسنگ نبشته هایی بردل کوه ها
که بر گذشته ما شهادت می دادند
و
برآتش خشم بدسگالان وسرزمین اشغالی 
نهال های  بارور
حافظ وفردوسی وسعدی وخیام ومولانا وعطار ووو
جوانه زدند _ رویش نمودند وبه بار نشستند
وسروهای زیبای ایران زمین را 
تا بلندای کهکشان برافراشتند وجاویدان نمودند 
&
وحافظ که سرود : به باغ تازه کن آئین دین زرتشتی
کنون که شعله برافروخت آتش نمرد 

راستی حافظ راکه سروده است : ایا یا ایها ساقی ادرکاسا ونا ولها 
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

با آئین پاک  زرتشت چه کار ؟




این دوگانگی ویا چند گانگی دراندیشه های بزرگترین وشایسته ترین غزلسرای ایران ازکجا نشان می گیرد؟
چگونه نوجوان حافظ قرآن درتداوم زندگی وگشایش ورشد  اندیشه های خود تئوری بهشت وجهنم را بزیر سئوال کشیده وتا مرحله انکار آن پیش میرود ؟

بدون  نوبت و  باعرض پوزش 

تبریک به فرمانده ثریا بنیان برانداز  قلعه مخوف اشرف وتسلیت به سیامک نادری وهمنشین بهار خاطر به درک واصل شدن رهبر عقیدتی شان


با عرض پوزش فراوان از اشتباه تایپی  سال 2015 صحیح است 

%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%


خواجه شمس الدین شیرازی که بود وچه می گفت؟

حافظ وآسمان سرشارازستاره شهرمراغه 


نگارنده دردوران زندگی خود مهلتی یافتم تا به شهر کوچک اما سرشار اززیبایی مراغه دراستان آذربایجان شرقی سفری داشته باشم _ شهری کوچک با مردمانی مهربان وصمیمی وبا فرهنگ _ شهری تاریخی _ سرسبز ودیدنی 

یکی از مکان های معروف مراغه " محل " متروکه شده ستاره شناسی وعلم نجوم دراین شهراست 

که آسمانی مملو ازستاره دارد _ دیدنی وشگفت انگیز _ آنگونه که بنظر می رسد نیمی ازستاره های کهکشان برآسمان این شهر مستقر شده اند 

وقتی به این همه ستاره نگاه می کند دریک بهت وشگفتی بی مانند غرق می شوی و دل تو نمی خواهد  چشم ازآسمان برداری 

آسمان شعر وادب ایران زمین هم همانند آسمان شهرمراغه است 

سرشار از شاعر وادیب ودانشمند نامداران برجسته تاریخ که هرکدامشان وزنه ای درادبیات ایران و جهان به شمار می روند 

ولی وقتی براین آسمان پرستاره سخت خیره شوی یک ستاره ازدیگر ستارگان درخش بیشتری دارد وآن 
خواجه شمس الدین محمد شیرازی ( 727_ 792  قمری )ملقب به حافظ ومتولد شیراز 

حافظ 65 سال عمر کرده است ودردوران پربار زندگی خود اثاری بجای گذاشته که هم شعر است وهم تاریخ _ حافظ دردوران زندگی خود باخطرات زیادی مواجه بوده است _ شیخان ریایی بارها وبارها تلاش کرده اند تا اورا به علت سرایش غیر حکومتی واشعار انتقادی به جوخه مرگ بفرستند 

حافظ اما یک رند ناب وزیرک است / چندین بار بخاطر شعر تاپای مرگ پیش می رود / دوستان ادیب حافظ که به حکومت ایلخانان نزدیک بوده اند ازاو درخواست کرده اند اشعار وغرلیات خودرا تعدیل ( سانسور ) وتغییر دهد ورند شیراز هم برای بقا دست بدینکار زده وبرخی از ابیات خودرا حذف ویا تعدیل کرده است 

برخی از پژوهگران معتقداند در یک مورد خاص وقتی خواجه ازنقشه حکومت برای یورش به خانه خود مطلع می گردد کسی را راهی خانه خود کرده تا به همسرش اطلاع دهد که اشعار وغزلیات اورا به آب بشوید ( ازبین ببرد ) وچنین کاری انجام گرفته است _ نقد وبکارگیری ورسواسازی فقیهان _ شیوخ _ واعظان _ خرقه پوشان _ مفتی ها و محتسب ها درجای جای غزلیات خواجه شمس الدین به روشنی نشان می دهد که چگونه این " غزلسرای مفلس یک لاقبا "  با امیران وشیخ ها درافتاده وآنها را درقالب غزل برزمین کوفته است 




درباره حافظ زیاد نگاشته  ولی همچنان کم نوشته اند
 شاملومعتقد بود  : حافط رمز وراز عجیبی است 

ولی آیا به راستی چنین است وحافظ دارای رمزوراز است ؟

به باور نگارنده چنین نیست _ حافظ یک غزلسرای بزرگ درقرن هشتم قمری است _ نه صفت عربی  لسان الغیب " بی معنابه اومی چسبد (که غیب خرافه است ) ونه مافوق انسان  و پیشگو ( ! ) بوده  ونه یک مسلمان معتقد وباعقیده ثابت 
حافظ همانند هزاران سراینده ایرانی یک غزلسراست فقط همین بااین تفاوت که ایشان درزمره دقیق ترین _ متفکر ترین _ زیبایی شناس ترین _ وتاریخ شناس ترین _ ومسلط ترین خردمند منتقد به شرایط اجتماعی و تاریخی زمان خود  ومشهور ترین  غزلسرای تاریخ ایران است 

استاد زرین کوب 
ادرکتاب پژوهشی معروف خود بنام " درکوچه رندان " درباره علل شهرت وبرجستگی های حافظ فرموده اند که :
یکی ازعلل بزرگی حافط آن است که نامبرده بعد از بزرگانی چون خیام _ فردوسی _ "سعدی و مولانا درآسمان ادب ایران درخشیدن آغاز کرده" واین بدان معناست که حافظ با بزرگان قبل از خود آشنایی ونزدیکی داشته است 
استاد زرین کوب برای استناد به این پژوهش خود از نزدیکی وقرابت ونزدیکی  برخی ازغزلیات حافط با سعدی نمونه آورده است 




مشکل عدم نمودارشناسی فکری دردیوان حافظ 

متاسفانه بااینکه چندین شاعر واندیشمند ایرانی به روایت خود " دیوان حافظ " را منتشرکرده اند ولیکن غیر از " حافظ به روایت شاملو " همه یک شکل وهمانند هم هستند وتها شاعر وپژوهش گر بزرگ احمد شاملو ست که غزلیات خواجه را " نقطه گزاری و قسمت بندی موضوعی درهرغزل نموده است 

اقدام شاملو گرچه درخور تحسین است ولی شناخت بدون تعصب حافط وترادف غزلیات طبق نمودار فکری حافظ دردورانهای مختلف سنی همچنان معضل بزرگ دیوان حافظ می باشد

طبیعی است که حافظ غزلیات خودرا دردورانهای مختلف سنی سروده است ولی در دیوان حافظ برای کسانی که تازه بااین غزلسرای بزرگ وشایسته آشنا می شوند شناخت نمودار فکری غزلیات حافظ بااین درهم ریختگی تقریبا ممکن نیست




چه کسانی با ترادف غزلیات خواجه وترسیم نمودار فکری او مخالف هستند ؟

یکم _ عاشقان بی حد ومرز حافظ 

این گروه ادبا واندیشمندان از حافظ یک شخصیت فراانسان ساخته و دیوان اورا درحد " یک کتاب مقدس " بالا برده ونامبرده را " زبان غیب ( ؟ ! ) لقب داده اند _ عنوانی که نه خود حافظ چنین ادعایی داشت ونه اندشمندان وپژوهشگران چنین ادعای جهالت باری راتائید می کنند_ تئوری فال حافظ  هم ازهمین نظر متاصبانه نشات می گیرد 





دوم _ مذهبی های متعصب 

این گروه نیز با ترادف غزلیات حافظ مخالفت می کنند چرا که خوب می دانند درصورت چنین اقدام لازمی کاملا مشخص می شود حافظ دردورانهای مختاف زندگی خود چگونه رشد فکری داشته واز حفظ قران به انکار تئوری های اسلام ارتقای فکری پیدا کرده است ؟
این دوگروه به حافظ وغزلیات او بعنوان یک دکان کاسبی ادبی / تخیلی نگاه می کنند که باید همچنان باز باشد 

متاسفانه انتشار دیوان های متعدد ازحافظ حکم توضیح المسائل آخوند هارا بخود گرفته است _ تکرار وتکرا ر
دربین این دیوانها تنها کتاب " حافظ به روایت شاملو " کمی بادیگر دیوانها متفاوت است وفرق آنهم نفطه گزاری و فاصله بندی غزلها ازجهت موضوعی است که گر چه تلاشی تازه است ولی کافی نیست _ زنده یاد شاملو هم دعوایش بادیگران برسر این است که این ویا آن غزل اول ویا چندم بوده است !
این دوستان بردیوان حافظ پرده تقد س کشیده اند !
درصورتی که دیوان حافظ وگلستان وبوستان سعدی فرقی باهم نداردند وهیچیک مقدس نیستند 
لذا اندیشمندان باید دست ازاین اختلافات نازل وسطحی بردارندو دیوان حافظ رابه روایت نمودار سنی این عزلسرای بزرگ تنظیم وتدوین نمایند 



گروه سوم باید دست بکار شوند 



ولی گروه سومی هم هستند که حافظ را " اهل غیبگویی وفرانسان " ندانسته وایشان راتنها یک غزلسرای بسیار برجسته _ یک انسان معمولی با ازتقای فکری _ عقیدتی می شناسند ولذا برعهده این گروه سوم است که با ترادف غزلیان حافظ ازجهت نمودار فکری _ عقیدتی دردوران های مختلف سنی می توانند دکان دسته اول ودوم را تعطیل وحافظ رابرای همگان قابل خواندن وفهمدن ودسترسی بنمایند 

ونگارنده این پژوهش از دسته گروه سوم است _ حافظ رابی نهایت دوست دارم _ نزدیک به 5 دهه است با دیوان او سرگرم هستم  وازخواندن غزلیات شگفت انگیز ایشان لذت برده واورا آنگونه که شناخته ام به دیگران معرفی می نمایم 
دراین پژوهش از دیوان حافظ ابوالقاسم انجوی شیرازی و" حافظ به روایت شاملو" استفاده نمودم 

از تعداد غزلیات حافط آمار دقیقی دردست نیست وتعداد گمانه زنی این غزلیات  را حدود500 برآورد شده اند 
زمانه زندگی حافظ 
حافظ در دوران تسلط دین وارداتی  اسلام ومغول زدگی و حکومت سه ایلخان مغول می زیسته است  _ این سه ایلخان عبارت بودند ازشاه ابو اسحق اینجو_ امیر مبارزالدین محمد و شاه شجاع 
زمانه زندگی حافظ دوران قدرت پادشاهان ستمگر و شیخ های حکومتی بوده است که دست دردست یکدیگر به ستم وسرکوب وسرقت مالی _ فکری مردم ایران مشغول بوده اندد



چمن حکایت اردیبهشت می گوید
نه عاقلست آنکه نسیه خرید نقد بهت 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& 



بررسی تعداد  واژه هادرغزلیات حافظ 

از آنجا که پشت هرواژه معنا قراردارد بنابراین می توان با نوع ومقدار استفاده حافظ از وآژ ه های بکاربرده توسط ایشان به افکاز _ اندیشه _ علاقمندی ها ی نامبرده از درون غزلیات به باورها ودلمشغولی های ایشان نقبی زد 

براین هدف تعداد واژه های بکار گرفته درمجموعه دیوان حافظ را فهرست  می نمایم 

برپایه یک اصل انسانها علاقه مندیها _ نگرانی ها _ دغدغه ها و دلمشغولی های خودرا درقابل گفتار ونوشتار برزبان می آورند _ حال ببینیم با توجه به غزلیات خواجه حال وهوای  او چگونه است ؟

یکم _  واژه عشق  و مشتقات آن  >>>عاشقی _ معشوق _ عاشق دردیوان  حافظ 

دردیوان وغرلیات حافظ  کلمه " عشق " به تعداد 186 بار مورد استفاه قرارگرفته است
نمونه عشق 

حافظ از عشق خط وخال تو سرگردان است 
همچو پرگار ولی نقطه دل پابرجاست 

عاشق
نشان عهد ووفا نیست درتبسم گل 
بنال بلبل عاشق که جای فریادست 

حافظ  از کلمه عاشق درغزلیات خود 44 بار استفاده کرده است 

عاشق شوارنه روزی کارجهان سرآید 
ناخوانده نقش مقصود ازکارگاه هستی 

عا شقی   
_
حافط ت 12   بار ازواژه عاشقی درغزلیات خود استفاده نموده است 
حفظ صبور باش که درراه عاشقی
آنکس که جان نداد به جانان نمی رسد

عاشقان 
حافظ 25 بار از واژه عاشقان در غزلیات خود استفاده کرده است 
حافظا عشق وصابری تاچند
ناله عاشقان خوش است بنال 

معشوق 
حافط 23 باراز واژه معشوق ومعشوقه  درغزلیات خود بهره برده است 

تورا صبا ومرا آب دیده شد غماز 
وگرنه عاشق ومعشوق رازدارانند

همانگونه که مشاهده می کنیم حافظ ازواژه عشق ومشتقات آن 290  بار در غزلیات خود استفاده نموده است 
بنابراین " عشق " رامی توان یکی از دلمشغولی های حافظ نام برد 


صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن 
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

دوم _ می و باده و جام وساقی ومیکده ومشتقات آن 

ساقی وساقیا 
 خواجه از واژه های ساقی وساقیا 141 بار درغزلیات خود استفاده کرده است 

صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دورفلک درنگ ندارد شتاب کن 

ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند 
ساقی بده بشارت پیران پارسا را 

می و میخانه وجام می وباده وشراب  وجرعه 

حافظ درغزلیات خود ازواژه می ( شراب ) 164 بار واز میکده 45 بار _ جام 76 بار - جام می 23 بار_ جرعه 19 بار_ میخانه 44 بار_ شراب 42 بار _ باده 73 بار_ مست 63 بار _ مستی 32 بار  استفاده نموده است 
اگر ساقی وساقیا راهم درهمین دسته ساقی ومی ومیکده دسته بندی کنیم حافظ درمجموع 593 بار این مجموعه را مورد استفاده قرارداده است 

تا زمیخانه ومی نام ونشان خواهد بود 
سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود 

ساقی به نور باده برافروز جام ما 
مطرب بگو که دورجهان شد بکام ما 

مادرپیاله عکس رخ یار دیده ایم 
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما 



دورشو ازبرم ای واعظ وافسانه  مگوی 
من نه آنم که دگر گوش به تخدیر کنم 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
می خور که شیخ وصوفی ومحتسب 
چون نیک بنگری همه تزویر می کنند 

پشمینه پوش تند خو ازعشق نشنید ست بو 
ازمستی اش رمزی بگو تاترک هشیاری کند 

درمیخانه ببستند خدایا مپسند 
که درخانه تزویز وریا بگشایند 

حافظ این خرقه بیانداز مگر جان ببری 
کاتش ازخرقه سالوس وکرامت برخواست 


خرقه پوشی من از غایت دینداری نیست 
پرده ای برسرصد عیب نهان می پوشم 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

اگر تعداد غزلیات حافظ را 500 عدد فرض کنیم _ خواجه درجمع غزلیات خود بیش ازیک بار ( 593) درهرغزل از این مجموعه استفاده کرده است 
استفاده فراوان خواجه شمس الدین ازاین مجموعه بخوبی نشان می دهد که می ومیکده ومستی جزو دغدغه ها _ علاقه مندیها و حساسیت های شاعر بوده اند

اگر مجموعه یک ودو را درکنار هم قرارداده وجمع ببندیم می شود 290 + 593  = 883 واژه 
این مجموعه بخوبی نشان می دهند که  عشق وعاشقی ومعشوق و می ومیکده و مستی  درزندگی حافظ نقش مهمی داشته وجزو دلمشغولی های همیشگی ایشان قرارداشته است 

3 _ تدبیر وتقدیر درغزلیات حافظ 
اگر بدون شناخت نمودار فکری حافظ به این دو واژه کاملا متضاد در غزلیات خواجه نگاه کنیم به سه مورد برمی خوریم که نشان ازسه دوره فکری خواجه دارد 


خورشید می زمشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

جبرگرایی ( تقدیر ) واختیارگرایی ( تدبیر ) درغزلیات حافظ

الف  _ دوره نوجوانی وابتدای جوانی حافظ یک جبرگرای کامل است وبه تقدیر اعتقاددارد 

درخرابات طریقت نیز هم منزل شویم 
کاینچنین رفته است درعهد ازل تقدیر ما 

ب _ دراوائل پختگی فکری به دوره شکاکیت می افتد واز تدبیر وتقدیر باهم سخن می گوید ( ؟ ! )

گفتم که خطا کردی وتدبیر نه این بود 
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود 

دوش ازمسجد سوی  میخانه آمد پیرما 
چیست یاران طریقت بعد ازاین تدبیرما 


درهمه دیرجهان نیست چومن شیدایی 
خرقه جایی گرو وباده ودفتر جایی 
&&&&&&&&&&&&&&&&


پ _ خواجه دردوران پختگی فکری ویا میان سالی اما تقدیر ( تئوری پیش نوشت ) را کاملا کنار نهاده و تدبیر را جای تقدیر  قرار می دهد 

رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار ؟
کار ملک است آنکه تدبیر وتامل بایدش

درظاهر چنین بنظر می رسد که حافظ دارای تظاد فکری ودرجنگ با خود بوده است چراکه  بین تقدیرگرایی ( سرنوشت ازپیش نوشته شده ) و تدبیر گرایی ( استفاده ازقدرت انتخاب  ومخالفت با تقدیر ) فاصله وتظاد بسیاراست 
ولی اگر غزلیات خواجه به ترتیب نمودار فکری وی درسنین مختلف تدوین گردد بی شک این بظاهر تظاد حل خواهد شد

تفسیرجهان هستی ازنگاه حافظ 
بسیاری ازشعرای ما دارای جهان بینی هستند 
استاد سخن سعدی وقتی می فرماید

بنی آدم اعضای یک پیکرند 
که درآفرینش زیک گوهرند 
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگرعضوها را نماند قرار 
توکز محنت دیگران بی غمی 
نشاید که نامت نهند آدمی 

این فرموده سعدی یک ایدولوژی وجهان بینی درپشت خود دارد _ جهان آرمانی که همه درفکرهم باید باشند

حافظ بزرگ ما هم جهان وخلقت وهستی را به سادگی تعریف کرده وحرف آخر را زده است 

سخن ازمطرب ومی گوی وراز دهر کم ترجوی 
که کس نگشود ونگشاده است حل این معمارا 

حافظ دراین بیت بسیارمهم پند می دهد ونصیحت می کند که : دنبال گشودن راز دهر ( هستی ) نباشید که این کلاف پیچ درپیچ بازشدنی نبوده ونخواهد بود وامروزه پس ازگذشت حدود 700 سال از سخن حافظ راز ورمز جهان همچنان ناگشوده مانده است و سئوال های بی پاسخ در مورد خلقت و حیات وطبیعت وهستی همچنان پیش روی محققان قراردارد 


توبه فرمایان چرا خود توبه کم تر می کنند؟
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

اعتبار ودست نخوردگی دیوان شعرای ایران 

آنچه دربالا رفت با استفاده از دودیوان حافظ ممکن گردید ولی آیا دیوان شعرای ایران طی این چندصدسال چیرگی اسلامی ها بر ایران  کاملا صحیح ودست نخورده مانده است ؟

درپاسخ برای این سئوال تردید زیادی وجود دارد چراکه 

درمقدمه دیوان حکیم خیام ازقول اندیشمند ایرانی  محمد علی فروغی می خوانیم که تعداد دوبیتی های حکیم عمرخیام فقط 178 عدد می باشد ولی متاسفانه دراثر دستبردهای فرهنگی به تعداد 1000 عدد هم رسیده است ( ؟ ! ) 

بهرروی

این متن برفرض قابل اعتماد بودن این دودیوان نشته وتدوین گردیده است _ بااین امید که اندیشمندان وپژوهشگران ایران دیوان حافظ را بر حسب نمودار فکری وسنی ایشان تنظیم و تدوین نمایند تا نسل جوان امروز گمراه نگردد وحافظ را آنگونه که هست بشناسد نه آنگونه که دودسته مورد اشاره دوست می دارند 

این خرقه که من دارم دررهن شراب اولی 
وین دفتر بی معنی غرق می ناب اولی 


ارشیا ارشادی 
فرزند آبشار 
2019/07/22 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا