۱۳۹۶ مرداد ۸, یکشنبه

محمد شمس وجداشدگان جدید ازفرقه رجوی وزینب موسوی ومرصاد دریک کادر ( گزارش هفته_ 33 )

مریم میرزاخانی رفت جایش سبز به فکر دکتر قاسم اکثیری استاد دانشگاه محروم شده  باشیم 


ازجدایی محمد شمس و4 تن ازسران فرقه رجوی  تا گستاخی زینب موسوی به شاهنامه 
بخشی از سروده بلند موجی برسخره تاریخ 
ازکتاب بادماوند سرفراز 2 _ انتشار سال 2014
ارشیا ارشادی 



ارشیا ارشادی و گزارش هفتگی 33 ایران وجهان ( واکنش _ 151 )
2017/07/30


پبش نوشت 
نگارنده براین باوراست که برای اثرگداری یک نوشتار نیاز به مقدمه ایست که خواننده را با پیشینه فکری وارد درگیر شدن با موضوع نماید این روش گرچه  برای مقالات پژوهشی ضروری کاملا  است ولیکن باعث طولانی شدن نوشتار می گرددکه ازحوصله خوانندگان پرشتاب امروز خارج می باشد 
ازاین رو تصمیم گرفتم ازاین پس مطالب را کوتاه تر ولی متنوع تر دنبال نمایم 
گوناگونی مطالب این حسن رادارد که سلایق مختلف را درگیر خواندن نماید گرچه بدون شک نوشته ها کوتاه خواهد بود
برای طرح نوین عنوان" گزارش هفته" رابرگزیدم که دست کم هفت  موضوع متنوع وبدون ارتباط باهم درکنارهم قرارمی گیرند 
متن ها به دوصورت خبری _ تحلیلی خواهند بود ونقد بنمایه همه موضوعات هستند وشماره هفته سال ازهفته 33 ابتدا می گردد

گزارش هفته 33 _ جولای 2017

نخست _ جدایی محمد شمس وتنی چند اراعضای فرقه رجوی در آلبانی

محمد شمس از هنرمندان قدیمی است که پس ازخروج ازایران به دلیل نداشتن آگاهی درتور فرقه رجوی اسیرشد وسالها در فعالیت های هنری _ تبابغی این فرقه شرکت داشته است وبامرضیه همکاری می نموده است _ پس ازجدایی مرضیه درسال 2003 وزندانی شدن آن هنرمند تنی چند از تیم هنری این فرقه نیزجداشدند که جدایی  شاپور باستان سیر رسما اعلام شد ودرست درهمین زمان محمد شمس نیز ازفرقه رجوی جداشد ( 2015) که البته این جدایی با قول وتعهد سکوت انجام گرفته است 
مرتضی  برجسته  و مرجان هنرپیشه ورقاص فیلم های آبگوشتی زمان پهلوی وشوهرش فریدون ژورگ ازدیگر جداشدگان حقوق بگیر فرقه رجوی هستند 
گرچه تاکنون بیش از 200 نفر ازبدنه فرقه رجوی در آلبانی ازاین گروه جداشده اند ولیکن این اخیرا این کناره گیری ها به اعضای قدیمی فرقه نیز سرایت کرده وتعدادی ازسران قدیمی نیز ازاین فرقه درکشور آلبانی  فاصله گرفتند که تاکنون نام ومشخصات 4 نفر به نام های سیاوش سیفی _محمود ممبینی _پوریا نوری وجعفرآقایی  مشحص واعلام شده است
سرایت جدایی ازفرقه رجوی به سران واعضای قدیمی این گروه بخوبی نشان می دهد که بعد ازمرگ مسعود رجوی درسال 2015 نابودی کامل این فرقه به مرحله انهدام کامل و انتهای خود نزدیک ونزدیکتر ترشده است .

دوم  _ توهین یک هنرورز جوان به شاهنامه وفرودسی دربرنامه خندوانه 

هنرورزی واستفاده از استعدادهای جوان خانم ها  در رسانه های تصویری اقدامی است بسیار شایسته مخصوصا اگر از دختران جوان امروز استفاده شود که همچنان از محدودیت های قانونی دینی وتبعیض وبرخی نگاه های ضدزن رنج می برند 
دربرنامه نمایش یکنفره درخندوانه چند دختروپسر درقالب چند گروه به رقابت پرداختند یکی ازاین شرکت کنندگان زینب موسوی نام داشت که دردور سوم یک اجرای بسیار زیبا به نام امپراطوری کوزکوبرگزارکرد >>>>
دردور چهارم اما زینب موسوی  درکمال شگفتی به سراغ شاهنامه وداستان رستم وسهراب رفت این افسانه تاریخی را به باد تمسخرگرفت 

زینب موسوی این جسارت خودرا اینگونه توجیه کرد که : رستم وسهراب اینا خیلی ساله مردند وکسی شاکی نمیشه !
 البته دانش وفهم  زینب موسوی درمورد شاهنامه بسیارضعیف است وایشان باید بیشتر مطالعه نماید 
من مطمئن هستم این جوان نه تنها تاکنون این اثروشاهکار فرودوسی اسطوره تاریخ ایران وجهان را نخوانده بلکه درباره این شاه نامه ها کوچکترین دانشی نداشته است  
از آنجاکه شقایق دهقان مسئولیت زینب موسوی  و رامبدجوان مسئولیت برنامه خندوانه  را بعهده داشته اند بنابراین این دو نیز دراین گستاخی  زینب موسوی نقش وسهم داشته اند 
بنابراین روی سخن من با شقایق دهقان بعنوان مسئول موسوی  است 
خانم دهقان هنرمند گرامی 

من شمارا مسئول برنامه زبنب می دانم چراکه این برنامه زیرنظرشما جنبه عمل یافته ولی آیا شما فردوسی وشاهنامه می شناسید ؟ تصور نمی کنم _ لطفا دردرجه نخست به گفتگوی عنایت فانی با نویسنده وپژوهشگر توانا استاد جلال خالقی مطلق توجه فرمائید >>>>>>



زینب گفته است رستم وسهراب خیلی  سال است مرده اند وشاکی نمی شوند !

خوب عزیردل محمد پیامیر اسلام هم خیلی خیلی سال  پیشتراز رستم وسهراب مرده است آیا تو جرات وشهامت ورود به مسائل زندگی ایشان را داری ؟ آیا می توانی از مسائلی چون تعدد  ذوج های   پیامبر اسلام برنامه به سازی ؟
حتما پاسخ تو منفی است چرا چون این مقولات خط قرمز تو وباورهای توهستند 
خوب عزیر دل شاهنامه فردوسی که سند هویت ملی وشناسنامه زبان پارسی  است نیز خط قرمز ایرانیان پاکنهاد می باشد
پس درمورد طرح  طنزهایت دقت کن 

خانم دهقان 
وقتی اعراب سوسمارخوار غیرمتمدن به ایران زمین ماحمله کردند وکشتند وویران وغارت کردد  فرش بهارستان  را بعنوان غنیمت به سرپناه های   بیابانی  خود بردند 
فرش بهارستان دردوره ساسانیان به دست هنرمندان ایرانی از ابریشم ورزر ونقره ساخته شده و140 مترطول و27 متر عرض داشت _ عربهای متجاوز وغارتگر که اصولا نمی دانستند فرش و بافندگی وهنر چیست درمانده بودند بااین غنیمت چه کنند 
وقتی همه افکارشان را روی هم ریختند به این نتیجه رسیدند که آنرا تکه نکه کرده وبین خود تقسیم نمایند !
که درنتیجه تکه ای از آنهم به علی بن ابی طالب  خلیفه چهارم مسلمانان رسید که آنرا به مبلغ 20/000 درهم فروخت 
خنده دار وطنزاست نه ؟ 
چرا شما وارد طرح اینگونه رخدادها بعنوان متن طنز نمی گردید ؟
بنابراین بنده بعنوان یک نویسنده و شاگرد مکتب پژوهش وایران دوست به شما هردو پیشنهاد می کنم برای مطرح کردن خود هرگز وارد حوزه تاریخ وادبیات ایران وفرودسی وشاهنامه و اساطیر واسطوره های ملی  ایران نشوید 
ودر نهایت مردم آگاه وفهیم ایران بارای منفی خود زینب را ازدور مسابقه حذف نمودند 
این اقدام مردم باید زنگ هشداری باشد درگوشه نادانان ها و عناصر ضدایران وایرانی ها 
نگارنده ضمن انتقاد به زینب موسوی وشقایق دهقان معتقدم گستاخی این دورا فقط باید متمدنامه به نقد کشید _ امثال زینب موسوی را راهنمایی کرد _ واستعدادهای اورا  درزمینه های مناسب کشف وتحت آموزش قرارداد.
هرگونه فشار خارج از دایره نقد وراهنمایی درمورد زینب موسوی بخاطر این اشتباه محکوم ومردود است 

 سوم _ سخنان مریم قجر تروریست درجمع بیوه زنان حرمسرا ( آلبانی )

بعد از مرگ مسعود رجوی درژانویه 2015 مریم قجر درسال 2016 به آلبانی رفت تا درجمع خصوصی  زنان بیوه شده حرمسرا ضمن خواندن وصیت نامه مسعود معدوم با آنها به گفتگو بنشیند
مسعود خائن دربند سوم وصیت نامه خود تاکید کرده بود تا زنان بیوه شده به نام او در  حرمسرا تا آخر عمر نباید به هیچ مردی نزدیک شوند چراکه آنها ما یملک اوهستندوباید بعنوان کلفت وخدمتکار به سوگلی حرمسرا ( مریم ) خدمت کنند 
مریم قجر درجمع بیوه زنان حرمسرا در آلبانی گفت  :

خواهران خبر خوبی برایتان ندارم ومتاسفانه شوهرمن وشما فوت کرد وتسلیت به همه شما
مسعود دروصیت نامه خود و درروزهای اخر زندگی به من مطالبی را گفت تابرای شما تفسیر کنم
مسعود در متن سفارش نامه خود نوشته که منظواو از"جامعه بی طبقه توحیدی "  چه بوده است  ؟

خوب معنی  جامعه که معلوم است یعنی من وشما و بقیه بچه های آلبانی 

ولی مهم معنای بی طیقه   است که مسعود اینگونه تعریف کرده بی 
بی طیقه  همان  فراموش کردن کامل فردیت _ شوهروبچه وخانواده _ مخصوصا بند جیم ( جنسی )  _ البته من خوب می دانم که خواهر نفیسه بادامچی   کلاهمه  ابزار بند جیم همه شمارا بیرون کشیدده وانداخته سطل آشغال ولیکن ممکن است در فکر برخی ازشما بند جیم هنوز ازبین نرفته باشد و گاهی بادیدن مردها وخیار   وهویج وکدو وموز وبادمجان  یکد فعه به یاد بند جیم تان می افتید _ بنابراین من یک نوع عینک دودی برای همه شما سفارش دادم که وقتی بیرون می روید به چشم خود بزنید _ وقتی اینکار راکردید  شما همه مردان را کینک کونگ و شکل هیولایی خواهید دید که می خواهند به  شما نزدیک شده  وتجاوز جنسی نمایند.
دومین سفارش مسعود این بوده که خواهران فقط آب میوه وسیفی جات  مصرف کنند واز لمس کردن خیار _ موز _ هویج _ کدو  _ وردنه _ بادمجان _  لوله جارو برقی_ سیخ کباب _ گوشت کوب _ دسته بیل  وخلاصه هروسیله ایکه باعث شود شیطان بندجیم شما بیدار شود جدا خودداری کنید 
واما توحید  ویاتوحیدی  چیست ؟
توحید یعنی مسعودیکی بوده  وهمه افکار او که باعث این همه موفقیت برای من وشماشده است !
شما باید همیشه مسعود را بعنوان یک پیامبر _ مسیح _ مولا _ پدر وهمسر  وصاحب درذهنیت خود حاضر وناظر بدانید که او" فقط یکی است "واین هم یعنی توحید 
پس کلامعنای|" جامعه بی طبقه  توحیدی" این شدکه :
من وشما همه بی کس وکار وبی پدرومادر هستیم ( جامعه ) وزیر بته بعمل آمده ایم و باید همه را به جزمسعود فراموش کنیم ( بی طبقه ) وخدای ماهم مسعود مرحوم است که همیشه حی وحاضراست ( توحیدی ) 
موضوع مهم بعدی مسئله سرنگونی  است که مسعود ازسال 60 قولش را می داد 
این هم ازسال93  شد سرافرازی  وبعدش هم شد ترکی فیصل وجولیانی _ مسعود سفارش کرد دیگه بعد ازمرگ من سرنگونی هیچگونه ربطی به ما ندارد ووظیفه بولتن _ ترکی فیصل وجولیانی است 
آنها به مسعود قبل ازمرگ قول دادند بالاخره سرنگون خواهند کرد گرچه با درنوبت مرگ بودن این پیرمردهاو وضیعت من وشما و بازنشستگان بیمار ودرنوبت مرگ  اشرف نشان به عمر ما قد نمی دهد که شاهد آن  باشیم 
ومسئله آخراینکه شماها همگی زنان منتخب ومورد اعتماد مسعود بودید پس خبر مرگ مسعود باید بین من وشما بعنوان راز بماند ودر عملیات های جاری وغسل هفتگی به بچه ها بگوئید نفش عمیق بکشید چون مسعود مثل هوا درمحیط درجریان است وشما فقط ازاین طریق باید اوراحس کنید وهرنوع کنجکاوی دیگر مرز سرخ  است

چهارم _ متحول شدن خلافکاری به نام  (  امیر مقصودلو ) 

ازسالها پیش بخشی ازمسئولین حکومت ایران تلاش کرده اند هنرمندان وبرخی افراد جنجال آفرین را به خدمت خود در آورند وبعنوان یک ابزار سیاسی از آنها استفاده نمایند که البته دراین راه هم موفق نبوده اند 
یادمان نمی رود که باند مخرب  احمدی نژاد چگونه تلاش کرد استاد انتظامی را فریب داده وبعنوان حامی خود معرفی کند که البته شکست خورد وافشا گردید _ این دام سرراه هنرمند شایسته علیرضا افتخاری هم پهن شد که باشکست و مشکل آفرینی برای ایشان همراه شد _ الهام چرخنده اما به دلائل شکست ومشکلات خانوادگی به سادگی دردام افتاد وبعنوان یک هنرمند سابق خودرا زهرایی شده معرفی کرد وبه تبلیغ حجاب وتقدیم چادر وسکه طلا به هزینه جیب مردم ایران کار خودرا شروع کرد 

این تغییر مسیر باعث شد الهام از صف هنرمندان خودبخود خارج شده ودرصف مبلغان حجاب و تئوری های دینی قرارگیرد _ الهام خودرا زهرایی شده (؟ ) نامید وبا سواستفاده ازامکانات دولتی به شهرها می رفت تا زنان ودختران رابا رشوه تشویق به استفاده ازچادر نماید که البته درمجموع ایشان هم چندان موفق نبود وطعم تلخ شکست را چشید 
الهام که دچار بیماری توهم شده بود یک تنه می خواست چادر سرکردن رابه  نیمی از جمعیت ایران یعنی زنان به هرضرب وزور که شده تحمیل نماید که نشد که نشد الهام که طعم تلخ  تلاش های خودرا باشکست وبی محلی زنان چشید درنهایت  این عدم موفقیت و بی محلی دچار بیماری قلبی تصنعی  شد تا شاید نظر ترحم دیگران را جلب کند _ موضوع خیلی جالب وبامزه الهام این بود که به بیمارستان رفت ودر بخش مراقبت های ویژه ( سی سی یو ) یا مقنعه وچادر  خودرا بستری کرد !
همه می دانند که این بخش ازهربیمارستانی مقررات خاص خودرا دارد ودربیماران باید ازکلاه مخصوص استفاده کنند 
نمونه اقدام مسخره و نمایشی  الهام در سی سی یو درتاریخ پزشکی جهان تاکنون رخ نداده است گرچه تاکنون این اقدام تمسخر آمیز دوبار توسط نامبرده تکرارشده است _ بخاطر هنرمند سابق بودن ایشان بهمین بسنده می کنم 
مشکل الهام ناراحتی قلبی نیست و شکست پشت شکست وتلنبار شدن شکست ها  می باشد
با این همه الهام یک هنرمند بوده که به ابزار تبلبغ مذهب روی آورده است وسابقه هنری او همچنان محفوظ است 

ماجرای دلقک بی هنر وبی سوادی به نام امیر مقصودلو 

امیر مقصود لو و تقلید راه الهام چرخنده 
امیرمقصودلو یک عنصر بی سواد _ بی هنر و نادان  وجنجال آفرین وخلافکار  است
البته نگارنده درپی مقایسه الهام وامیر نیستم چون معتقدم الهام چرخنده برخلاف امیر یک هنرمند است 
امیرتتلو بعنوان یک خواننده زیرزمینی معروف است
بااینکه او بیکار وبیعاراست واز جهت فعالیت شبه هنری در آمدی ندارد  مشخص نیست هزینه زندگی مرفه وامکانات مالی او از کدام منبع تامین می گردد؟
امیر درکنار چند ده طرفدار  چهار ملیون دنبال کننده ( فالور ) ازبازار  خریده وبه پشتیبانی این حامیان قلابی با قوه قضائیه سر شاخ شده بود
این شخص حدود دوسال پیش وقتی توسط بازپرس پرونده خلافکاری اش احضارشد رکیک ترین توهین هارا نثار این مقام قضایی کرد واز آن فیلم گرفت و درجامعه مجازی پخش نمود اورا گرفتند وبا پابند وودست بند به زندان بردند درراه زندان او فریاد می زد" من ملیونها هوادار دارم ! ولم کنید "طرفداران کجائید ؟
امیرخلافکار دوماه واندی درزندان بود با استفاده از  ابزار نامشخص درمورد او  به غلط کردم وگه خوردم افتاد وبا وثیقه آزاد شد
دردادگاه این خلافکاربه 10 سال زندان محکوم شد که وکیلش اعتراض کرد وبه 5 سال کاهش یافت
گرچه مشخص نیست که 5 سال حکم  زندان او به چه سرنوشتی دچارشده ولیکن اجرا نشده است
درآستانه انتخابات 96 ریاست جمهوری تتلو دریک برنامه اینترنتی خودرا عرضه کرد ودرخواست نمود ازاووطرفداراتش استفاده کنند و چنین شدکه مشاوران رئیسی  فریب خوردند واورا پیشنهاد کردند 
ردیسی به تتلونزدیک شد وعکس یادگاری گرفت وازاوقول گرفت حامی اوگردد
تتلو که بدنبال نزدیکی به بخشی ازقدرت برای خاک پاشیدن برگذشته خود بود ذوق زده شو واز روحانی درخواست کرد به نفع رئیسی از انتخابات کنار برود !
تظاهر به تغییر وگرایش ظاهری به سمبل های مذهبی دیگر فعالیت های جدید تتلو بودندواو هم مانند الهام یکباره زهرایی شد !
بازندگان انتخابات ازاین پس تلاش کردند ازاین عنصربی سواد ونادان نهایت استفاده راجهت پوشاندن شکست خود استفاده نمایند
 گرچه رئیسی پس ازشکست درانتخابات  ازاینکه به تتلو نزدیک شده بود پشیمان شد ولی دوستان احمدی نژاد همچون عزت ضرغامی اورا یک تواب نو  اصولگرا ومذهبی خواندند !
بهرروی گویا امیر تتلو بااین پاچه خواری ها توانسته 5 سال زندان خودرابه کمک قوه قضائیه  ماست مالی کند 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& پنجم _ سالگشت عملیات رجوی _ صدام ( فروغ) ویادی از جانباختگان میهن 

درسال 1367( 29 سال پیش ) درچنین روزهایی بعدازقبول قطع نامه 598 ازجانب ایران وتوقف جنگ 8 ساله ایران وعراق _ مسعود رجوی معدوم که هستی خود وگروهش را نابود شده می دید به پای بوس اربابش صدام رفت تا با گردن کج اجازه  تهاجم دیگری به خاک ایران رابگیرد _ صدام بی میلی واز آنجا که می خواست ازشر این زائده های جنگ راحت شود قبول کرد وقول کمک داد ولی یک شرط گذاشت وآن اینکه این اقدام باید فوری وظرف حداکثر 10 روز انجام گردد 
وبهمین دلیل تحرکاتی را درجیهه جنوب شروع کرد تا نیروهای ایران راسرگرم کند که رجوی بتواند درغرب اقدام خودرا شروع نماید _ درتاریخ سوم مرداد عملیات  رجوی _ صدام با آتشباری عراق درجبهه غرب آغاز شد ومزدوران صدام وارد خاک ایران شدند آنها دوشهرکوچک رااشغال کرده و به قصد تصرف کرمانشاه پیشروی  نمودند _ نیروهای ایران عازم این جبهه شدند وتلاش کردند با ضدعملیات مرصاد این مزدوران رابین تنگه پاتاق وچهارزبر محاصره کرده و به اسارت در آورند
گرچه این نقشه کاملا موفق نشد ولیکن مزدوران صدام درپای تنگه چهار زبرزمینگیر شده زیر آتش سنگین زمینی وهوایی قرارگرفته وجزغاله گردیدند 
درعملیات مرصاد 303 تن از مدافعین میهن جان باختند وفرمانده عملیات مرصاد سپهبد علی صیاد شیرازی امیردلاور ارتش ایران بعدها توسط تروریست های فرقه خائن رجوی ترور گردید _ یادشان  گرامی باد 

مزروران صدام مهاجم 3500 نفر بودند که 1500 نفر از آنها کشته شدند _ تعدادی به اسارت در آمدند وبقیه مجروح  وشکست خورده به خاک عراق فرارکردند ( تعداد مجروحین فرقه رجوی حدود 1000 نفر بود ) 
دراین عملیات بیش از1000 خودرو زرهی _ تانک و دیگر امکانات رجوی _ صدام نابود گردیده و500 عدد سالم بدست مدافعان ایران افتاد  
مزدوران شکست خورده چنان باشتاب ازصحنه گریختند که مجروحان وجنازه هارهم نتوانستند با خود ببرند 
جنازه علی زرکش وهمسرش مهین رضایی ( که توسط فرقه درعملیات  کشته شدند ) و دستگیری عنصر مهم فرقه سعید شاهسوندی مجروح ازدستاوردهای این شکست برای مزدوران صدام بود

ششم _ دسیسه های تازه امریکا وعلیه حاکمیت سرزمینی وامنیت مردم ایران راباید جدی گرفت 

انچه مسلم است خلق وخوی سرمایه داری غارتگر و چپاولگر ومتجاوز وجنگ افروز غرب ودرراس آن امریکا چیرگی همه گونه بر جهان وسرقت وچپاول دارایی های جهانیان  است هیچگاه وتخت هیچ شرایطی بهبود نخواهد یافت 
مبارزه بااین سیستم جهانخوار طبعا مبارزه ای اقتصادی باید باشد 
جمهوری خلق چین تنها کشور مستقل جهان است که می تواند ادعای هماوردی _ رقابت وسمبل ایستادگی درمقابل این هیولای همه چیزخوار تعریف گردد 
چین امروزه یک قدرت اقتصادی بلا منازع جهان است و تنها کشوریست که بگونه ای خردمندانه وازراه های عاقلانه به رقابت ودرعین حال قدرتمندی درمقابل امریکا ایستاده است 
چین امروز هواپیمای مسافربری وناو هواپیمابر  صد درصد چینی تولید می کند 
چینی ها قدرت اقتصادی خودرا در 5 قاره به رخ امریکا وغرب می کشند 
چینی ها جنگ طلب ومتجاوز نیستند ودرحد وتوان خود درپروسه صلح وتوقف جنگ وخشونت درجهان کوشش می کنند 
سرمایه داری غارتگر ومتجاوز امریکا امروزه درنهان وعیان ازقدرت روبه گسترش چین درجهان وحشت کرده و این قدرت نوظهوررا بعنوان  رقیب و دشمن شماره یک خود شناسایی کرده است 
چینی ها بخش قابل توجهی ازسهام دولت امریکا را دراختیار خود دارند 
درمافیای رسانه ای غرب هیچ خبری از فقر وبیکاری وبی خانمانی وزیان های اجتماعی درچین نیست واین یعنی چینی ها به یک سیستم مدرن وپیشرفته اداره کشوری با حدود یک چهارم امریکا و 12/00/000/000 ( یک ملیارد ودویست ملیون نفر جمعیت  ) دست یافته اند واین درصورتی است که درامریکای 350 ملیون نفری فقط 5 ملیون بی خانمان وکارتون خواب وفقیر  وجود دارد _ 50 ملیون امریکایی فاقد خدمات درمانی وبیمه هستند  ووو غیرو
بنابراین دولتی می تواند درمقابل این هیولای دسیسه گر ومتجاوز به ایستد که به صلاح اقتصادی کارساز مجهز باشد 
درچین یک ملیارد ودویست ملیونی ازشعارهای بی پایه واساس مرگ برامریکا هیچ خبری نیست
آنها در زمینه رقابت اقتصادی و کسب بازارهای تجاری درجهان  بااین هیولای همه چیزخوار مبارزه می کنند 
ریشه های دشمن  سازی حکومت اسلامی ایران ازامریکا

تمامی اعضای باند خلافکار مشایی ( احمدی نژاد _ بقایی وو ) باید به اتهام فساد وتخریب ایران دستگیرومحاکمه گردند 

رژیم پهلوی با امریکا روابط نزدیک وصمیمانه ای داشت گرچه ایران روابط برپایه منافع متقابل نبود و برپایه رئیس وکارگزار استوار بود _ مردم ایران ازاین نزدیکی بهره ای نداشتند واین روابط درراستای پیشرفت وبهروزی مردم ایران تعریف نشده بود شاه ایران فقط به این صفت که  ژاندارم منطقه که صفتی تصنعی بود منصول شده بود  دلخوش کرده بود وایران از تمدن ودانش روز به افزونی امریکا بهره مند نمی گردید _ امریکا حاضر به ساخت کارخانه ذوب آهن درایران  که صنعت مادر بود تمایلی نداشت ودرمقابل فقط به رژیم پهلوی سلاح می فروخت واین گونه فروش ها درراستای همان صفت تصنعی ژاندارم منطقه بودند

امریکا هیچ صنعت پایه وتکنو لوژی روز  رابه ایران صادر نمی کردوبه کشور ما تنها بعنوان بازار مصرفی کالاهای غربی نگاه می نمود 
فروش توپ وتانک وهواپیمای جنگنده بدون تکنولوژی  تولید بود که هیچ ارزشی نداشت _ قراردادهای کلان نظامی باامریکا کوچکترین سودی غیر ازپرشدن جیب خاندان پهلوی ودلال های تسلیحاتی برای مردم ایران دربرنداشت 

جالب اینجاست که شوروی سابق درایران کارخانه ذوب آهن ساخت نه امریکای رفیق محمد رضاپهلوی !

 در آستانه سقوط رژیم پهلوی امریکایی هابرای شانه خالی کردن ازتعهدات قراردادهای نظامی درپیداوپنهان وارد ایران شدند و بوسیله عناصر مشکوکی چون  ابراهیم یزدی همه قراردادها وتعهدات خودرا لغو نمودند ! ( سفرهایزر درهمین راستا )
ازاواخر سال 57 شعارهای انحلال ارتش و مواضع  ضد امپریالیستی از طیف چپ ومذهبی و غیرو شنیده می شد 
وچنین شد که ده ها فرمانده ارتش اعدام  وصدها نفر امیر از کار برکنار کنار وبصورت اجباری بازنشسته گردیدند 
 وهمه این اقدامات با تهاجم به سفارت امریکا وگروگان گیری 444 روزه 54 امریکایی تکمیل شد ( 13 آبان 58 )
دولت وقت امریکا درابتدا خرید نفت ایران را  متوقف ودرادامه کلیه روابط خود رابا حکومت تازه رسما قطع نمود 

اشغال سفارت امریکا وگروگان گیری کارکنان آن با وضعیت و  درخواست های به دور ازخردورزی وتعقل  وزمزمه محاکمه امریکایی های گروگان گرفته شده چنان اسیب وضربه جبران ناپذیری به کشور ومردم ماوارد کرد که امروزه پس از گذشت 38 سال مردم ما همچنان مشغول پرداختن هزینه این اقدام ضدملی هستند

فروپاشی ونابودی  سیستم فرماندهی ارتش ( 57و58) وتهاجم به سفارت امریکا وگروگان گیری ( 58و59) و کدورت شخصی آقای خمینی ازصدام سه عامل مهمی بودند که زمینه تهاجم ارتش عراق  درمهرماه 1359 به کشورمارا فراهم نمودند 

دراین مورد بیشترخواهم نوشت >>> جنگ عراق وایران بدون سانسور بدون نقاب  ( دراینده ) 

ولی موارد بالا  تنها دلایل خصومت ودشمنی  حکومت ایران با امریکا نبودند 

تئوری صدور بنیادگرایی شیعی درمنطقه ایکه حوزه غارت امریکاست و عموم مردم آن اهل سنت هستند _ ساخت وپرداخت حزب الله لبنان دخالت بیجا  در اختلافات اعراب واسرائیل _ دفاع وحمایت از رژیم مستبد وسکولار بشار اسد _ شعارهای بی پایه واساس محواسرائیل  و تئوری غیرواقعی جبهه مقاومت وخلاصه دخالت های غیرلازم ودرتضاد با منافع ملی حکومت ایران درمنطقه همگی دست به دست هم دادند تا امریکای متجاوز وغارتگر واسرائیل وشیخ های مرتجع عرب همه وهمه   باهمه 
توانشان درمقابل ما صف آرایی نمایند

باند فاسد و خلافکار وهمیشه منتظر احمدی نژاد کشورمارا شدیدا درمعرض دسیسه ها ی غرب قرارداد 
در سال 82 از گروه مشکوکی به نام " باند مشایی " عنصر خائنی به نام محمود احمدی نژاد  دریک فرایند مخفی وپیچیده درابتدا به عنوان شهردارتهران  ودرتداوم به مدت 8 سال باحمایت بدون حد ومرز آقای خامنه ای به مسئولیت خطیرومهم  ریاست جمهوری ایران رسید فردی که به قول آقای خمینی حتی  لیاقت اداره یک نانوایی راهم نداشت 
گرچه هنوز ازعلل حمایت های گسترده آقای خامنه ای از عنصربی لیاقتی به نام احمدی نژاد کاملا ازپرده بیرون نیافتاده است 
ولیکن شعارهای قلابی این موجود زذل وپست وخائن مبنی بر فراهم آوردن زمینه ظهور ( ! ) _ وجود اعتقادات به خرافات مذهبی ازجمله ارتباط با مهدی و به خدمت گرفتن جن ها ( ؟ ! ) می توانند برخی ازاین دلائل بحساب آیند 
باند احمدی نژاد _ مشایی طی سال های 84/92 اقتصاد _ فرهنگ وهنر  _ سیاست _ محیط زیست _ روابط بین الملل ایران را چنان با بولدوزر تخریب ونابود کردند که درتاریخ چند هزارساله ایران ( اززمان مادها بدین سو )  نمونه و نظیر ندارد 
احمدی نژاد عنصر مشکوک وشاید هم مزدور به توصیه فرد مشکوک دیگری به نام محمد علی رامین ( عامل احتمالی موساد )  درهمان ابتدا کنفرانش " نفی هولوکاست " راباشرکت تعدادی مزدور درایران برگزار کرد 
رخداد  وحشتناک  هولوکاست صرف نظر از آمار سازی های تقلبی  صهیونیست ها  یک جنایت ضدبشری  ثابت شده تاریخی با هزاران مدرک وسند می باشد بنابراین هرکس بخواهد این واقعه تلخ تاریخی  را انکار کند بی شک خائن است ودرصف دشمنان ایران جای دارد .
برگزاری این نمایش مسخره بر تعداد دشمنان ایران افزود و سوژه تازه ای به دست مافیای رسانه ای غرب داد تا زمینه های دسیسه وتوطئه های جدیدی را علیه کشور ومنافع ملی مردم ماطراحی واجرانمایند 
ازجاع پرونده هسته ای ایران از آژانس به شورای امنیت وصدور 6 قطع نامه ذیل بند7 منشور ملل متخد ازجمله دستاوردها واقدامات دوره 8 ساله باند مخرب ومشکوک احمدی نژاد _ مشایی می باشند 
اخیرا بنظرمی رسد  حاکمیت اسلامی دست ازحمایت های گسترده  باند مخرب  احمدی نژاد خائن  برداشته است وزمان  رسیدگی به ده ها پرونده تخلف  این عنصر ضدایرانی ورهبرش مشایی و معاونش بقایی وغیرو فرارسیده باشد 
بنابراین خواست جامعه مدنی درکنار رفع حصر خانم رهنورد وموسوی وکروبی باید دستگیری ومحاکمه کلیه اعضای باند ضدایرانی احمدی نژاد _ مشایی باشد 
 مراقب دسیسه های رنگارنگ درحال اجرای امریکا وغرب باشیم 

امروزه تمایل جنگ افروزان واسلحه سازان وغارتگران جهانی به سوی خصومت وتشدید منازعات درمنطقه پیش می رود _ به قدرت رساندن احمق دیوانه وبی سوادی بنام رونالد ترامپ بدون دلیل نیست 
این شیاد اما به جای پیمودن راه پیشی نیان خود راه دسیسه ها ی نرم وکم خطرتر را دنبال می کند 
گرچه هرگونه اقدامی از جانب امریکا درمنطقه وجهان را نباید ازنظردور داشت ولیکن  بنظر می رسد که اقدامات پرهزینه ای چون ایجاد جنگ ها که هزینه بسیار دارد تاحدودی کنار گذاشته شده ودسیسه های نرم دردستور کار قرارگرفته باشد
دراین نوع توطئه ها دشمنان ایران درکنار کنترل بر سیستم آبیاری کشاورزان وکمبود آب ( همانند  ساختن چندین سر برروی رودخانه هیرمند ) زمینه های رشد آفات گیاهی برمحصولات مهم ایران ازجمله پسته وزعفران وانار وو رافراهم می کنند 
برای نمونه رشد وگسترش  آفت پسیل برای نابودی درخت های پسته ایران می تواند یک نمونه کوچک باشد
تصور کنید مناطق کشت وتولید پسته همگی آلوده به آفت پسیل گرد د می توانید تصور کنید چه فاجعه ای رخ می دهد ؟
پس امریکا تنها سلاح های نظامی پیشرفته نداشته وامکانات رنگارنگی دراختیار دارد که هرکدام را بکار گیر دمی تواند به سادگی به میهن ومردم ما خسارات غیرقابل جبرانی وارد نماید
پس زیاد نمی توان ونباید به داشتن موشک ها و دیگر امکانات تدافعی درمقابل امریکا تکیه نمود 
 دشمن ممکن است  از روزنه هایی وارد می شود که ماهرگز فکرش راهم نمی کنیم 

 هفتم _ دیوار دفاعی میهن ما مرزهای ماهستند تحرکات  تجزیه طلب ها وتروریست هارا دراطراف میهن وحتی دردرون  مرزها را جدی بگیریم 

چند سالی است که شیخ های مرتجع عرب وامریکا واسرائیل بطور مرموزی در کمین خدشه داردکردن  حاکمیت ملی وجغرافیای سرزمینی ما نشسته ومشغول ایجاد پیش زمینه های ایجاد خسارت برمردم وسرزمین ماهستند 
ودراین راستا در اطراف میهن ما چندین پایگاه نظامی احداث کردن وحضوری پررنگ نیز درخلیج پارس دارند 
اگر تصور کنیم این حضور تنها  نوعی نمایش قدرت است سخت دراشتباه هستیم
البته اگرچه امریکا حافظ منافع غارتگرانه نفتی خود  در خلیج پارس است ولیکن ازایجاد تنش مذهبی درمنطقه هم حمایت می کند هدف امریکا گسترش تنش مذهبی درمنطقه می باشد وسعی می کند شیخ های مرتجع عرب را رودروی ما قراردهد 
عربستان پرچم دار این بالاگرفتن تنش است وطبیعی است بالاگرفتن تنش بین ایران وشیخک ها پای امریکا رابه دخالت به نفع شیخ ها وارد ماجرا می کند وتنها درآن صورت است که جغرافیای سرزمینی ما درخطر قرارمی گیرد 
ولی این همه ماجرا نیست _ طی چندسال گذشته امریکا واسرائیل به گروهک های قومی وتجزیه طلب های ترک وکرد وغرب زبانها نزدیک شده وآنها را به خدمت گرفته اند 
طی این سالها رسانه های وابسته ای چون تلویزیون صهیونیستی من وتو _ صدای امریکا _ رادیوفردا و BBC 
به پایگاهی جهت  تبلیغ برای این گروهک های تجزیه طلب وتروریست  بدل شده  و رسما وعلنا برای آنها تبلیغ می نمایند 
متاسفانه دراین سالها این گروهک ها در برون مرز نیز جان گرفته وبطور مرموزی با حمایت مالی عرب ها واسرائیل  مشغول فعالیت پیدا وپنهان هستند 
 مخوط کردن گویش های زبانی اقوام  درفیلم های پارسی زبان یک خطرجدی است
درسفرتبلیغاتی حسن روحانی به ارومیه یکی ازهمین تجزیه طلب ها پشت میکروفون رفت وباوقاحت وبی شرمی ازازادی تدریس به زیان قومی ! سخن بمیان آورد که این یاید  یک زنگ خطر درگوش مسئولین باشد 
نماینده فحاش ارومیه درمجلس پارا ازاین فراتر نهاده وخواهان  حضور مسئولین آذری زبان ( گویش زبانی آذری ) درکابینه گردیده است !
طبیعی است گزینش مسئولین نه برپایه قومیت ونوع دین ومذهب  بلکه باید برپایه دانش وتخصص باشد
اینگونه سهم خواهی ها بسیار خطرناک است وپیش زمینه های ادعاهای خود مختاری وتجزیه طلبی می باشند 
ما ایرانی ها یک کشور داریم وآن  ایران است _ یک زبان رسمی داریم وآن زبان شیرین پارسی  است
دولت های ایران طبق قانون اساسی هیچگونه تعهدی نسبت به ایجاد زبان های گویشی  درمدارس ودانشگاه ها ندارند
آموزش این زبان های گویشی فقط دربعهده بخش خصوصی وبصورت کلاس های آزاد است
زبان های گویشی درواقع زبان نیستند وفقط گویش به حساب می آیند
اینگونه درخواست های تجزیه طلب هارا باید جدی وخطر ناک ارزیابی نمود 

نتیجه اینکه تروریست ها وتجزیه طلب ها بدانند کوچکترین حرکات آنها تحت نظر ایرانیان پاکنهادقراردارد 
وما ایران دوستان  به این عوامل مزدور فرصت تبایغ نداده وآنها را افشا خواهیم کرد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
توصیه ای هم به ایرج مصداقی : راهت راپی بگیر و پاپی نشو که بازنده این میدان تقابل توهستی وبس _ قبلا آزمایش مردی  ونتیجه اش راهم دیدی _ پس تکرارنکن که درصورت تداوم پرونده ات را خواهم گشود 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

پایان گزارش هفته 33
اگرمهلت مناسب پدید آمد متن های آتی را به بررسی زمینه های رخدادهای 1979 درایران وجنگ ایران وعراق بدون" سانسور ونقاب "  اختصاص خواهم داد 
ارشیا ارشادی _ نویسنده وپژوهشگر مستقل ودوست دار ایران وایرانی ها
2017/07/30 

۱۳۹۶ مرداد ۶, جمعه

عملیات فرقه رجوی وصدام _ فروغ ( مرصاد ) درمرداد 67 به روایت عکس



عملیات فرقه رجوی درمرداد 67 ( مرصاد ) به روایت عکس 
2017/07/27 ( واکنش _ 150 )

مقدمه 
درتیر ماه 1367 دولت ایران فطع نامه 598 شورای امنیت سازمان ملل را پذیرقت و جنگ بین عراق وایران متوقف گردید
مسعود رجوی معدوم که می دانست با آتش بست وصلح وجود این مزدوران وتفاله های صدام درعراق بدون توجیه گشته وجود وآینده آنها درخطر قرارخواهد گرفت با شتاب پیش اربابش صدام رفت وبا گردن کج تقاضای فرصت آخرین حمله به ایران وکمک نظامی گردید _ صدام که خود یک نظامی بود و خوب می دانست که تاریخ مصرف این مزدوران تمام شده است جهت نابودی این مزدوران موافقت کرد ولی یک شرط گذاشت وآن اینکه این حمله باید فوری وظرف ده روز  انجام گردد
  درروز سوم مرداد 67 ارتش عراق  چند عملیات نظامی محدود درجنوب انجام داد تا نیروهای ایران را به سوی آن بخش بکشاند ودرهمین زمان فرقه رجوی با نیرویی 3500 نفره راهی مرز ایران گردید ووارد خاک ایران شدند 
 هم زمان نیروهای عراقی هم به روی این قسمت جبهه آتش باری را آغاز نمودند
مها جمین رجوی _ صدام وارد شهرقصرشیرین _سرپل ذهاب شده _ ازتنگه پاتاق گذشته  واسلام آباد غرب شده و را اشغال کردند _ هدف بخش نخست  ضدعملیات مرصاد محاصره مهاجمین بین تنگه پاتاق وچهار زبر بود که چون امکانات آن مهیا نبود کنار نهاده شد مرحله دوم آغاز شد 
مرحله دوم عملیات زمین گیر ونابود کردن مهاجمین درپای تنگه چهار زبر دردستور کار قرارگرفت 
در اسلام اباد مزدوران صدام بیمارهای بستری در بیمارستان را به حیاط آورده اعدام نمودند 
درروز سوم تهاجم مزدوران صدام ازاسلام آباد خارج شده وبه سوی کرمانشاه به حرکت در آمدند 
دراین هنگام نیروهای مدافع میهن عملیات مرصاد( کمین ) را آغاز کردند هدف این عملیات محاصره مهاجمین صدام بین پاتاق وتنگه چهار زبر بود _ با شروع عملیات مهاجمین اززمین وهوا زیر آتش شدید قرارگرفته و زمین گیر شدند 
با نابودی بخش های پیشتاز مهاجم سران فرقه دستور فرار وبازگشت راصادر کردند ومزدوران لت وپار شده صدام با سرعت به دامان ارباب خود گریختند و درروز پنجم منظقه ازوجود صدامیان پاکسازی گردید

دراین تهاجم 304 نفراز مدافعین میهن جان  باختند _ یادشان گرامی باد 

نام ونشان جانباختگان عملیات مرصاد >>
نام ونشان 304 جاناختگان عملیات مرصاد ( کمین )

ازمیان مهاجمین 1500 کشته _ بیش از1000 نفر معلول ومجروج وچند ده نفر اسیر گردیدند
دراین حمله بیش 1200 خودروی نظامی _ تانک وتوپ ونفربرزرهی وو.... مهاجمین مزدور  نابود گردیده وحدود 500 خودرو وتانک وتوپ وصدها  سلاح فردی _ نیمه سنگین وسنگین بر جای گذاشتند 
مزدوران صدام هنگام فرار آن چنان شتاب داشتند که جنازه ها وتعداد قابل توجهی مجروح را درصحنه بجا گذاشتند

به یاد 304 دلاوری که درراه دفاع از میهن درعملیات مرصاد جان باختند

به یاد امیر دلاور ارتش ایران سپهبد علی صیاد شیرازی که فرماندهی عملیات کمین را بعهده داشت وبعدها توسط تروریست های فرقه رجوی ترور گردید
عملیات کمین به روایت تصویر





صدام تنها به خاطر رها شدن ازشرمزدوران تاریخ مصرف تمام شده  خود ( فرقه رجوی ) با انجام این تهاجم موافقت نمود 

نقشه حرکت مزدوران رجوی _ صدام از قلعه اشرف تا کمینگاه آتش ( تنگه چهارزبر)

مزدوران تسلیم شده فرقه رجوی درعملیات کمین ( مرصاد )





محوطه بیمارستان اسلام آباد وکشتار بیماران در حیات توسط مزدوران صدام

AC









زنان مزدور فریب خورده فرفه رجوی با خود دوکامیون هدیه برای دوستان وبستگان فرضی خود درایران را به صحنه درگیری آورده بودند !















برای عبرت دشمنان ایران 








نگارنده این نوشتار با هرگونه بکارگری خشونت وجنگ وترور یسم مخالفم ولی این به خاک افتادگان ایرانی نبودند ومزدورانی بیگانه  وازنسل دشمنان تازی تبارسرزمین باستانی ایران و لذا این اسناد تاریخی را صرفا برای عبرت دشمنان ایران درهرشکل ولباس را  منتشر کردم _تا دیگر دشمنان  درس بگیرید _ خیانت نکنید که این است عاقبت خائنین 

صدام ومزدورانش به لجنزار تاریخ پیوستند و ایران بجا ماند 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


ارشیا ارشادی 2017/07/28

۱۳۹۶ تیر ۲۶, دوشنبه

خاطرات جانان خرم درباره مرضیه ازجدایی ازفرقه رجوی تاتقاضای تدفین درایران ( بخش دوم )


این نوشته دوقسمتی را تقدیم می کنم به خانواده الهه نازنین 
خاطرات جانان خرم از اسارت مرضیه درچنگال تشکیلات فرقه رجوی_ بخش دوم  ( 2003/2010 )

ارشیا ارشادی وخواننده بزرگی که قدر هنر وهنرمندی خود را ندانست و در خلوت واسارت خود ازمیان مارفت ( واکنش _ 149)

2017/07/16
هیچ کس نمی تواند به هیچ بهانه وقانونی سدراه موسیقی وصدای  نیمی ازجمعیت ایران باشد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&



پیش نوشت 
سخن ازیک هنرمند بزرگ وشایسته است اشرف السادات مرتضایی ( مرضیه ) متولد 1303 که درسال 1389 با تشدید بیماری سرطان دربیمارستانی درپاریس جان داد 
مرگ هنرمندان برای دوستداران هنر بسیار سخت است آنهم وقتی یک هنرمند دراسارت وفراموشی وبا محرومیت ازدیدار وحتی گفتگو با تنها فرزند خود محروم باشد 
هنرمندان  را باید قدرشناخت بی شک شایسته بود که ایرانی ها با برپایی یک مراسم بزرگداشت از 60 سال سابقه هنری مرضیه قدردانی می کردند ولی این مهم انجام نشد _ چرا ؟ برای پاسخ بدین سئوال بایدزندگی سخت ودشوار مرضیه را ازتاریخ فرار مشقت باروسخت ازعراق ( 2003 ) تا آخرین روزهای زندگی اورا مورد بررسی قرارداد 
درنوشتار پیش به 15 مورد مهم درزندگی مرضیه اشاره کرده وتا روزان  سیاه /تاریک زندگی او در قلعه اشرف را بررسی نمودم _ دراین نوشتار به دیگر مو ارد خواهم پرداخت _ نگارنده بعنوان یک دوستداروشنونده چند دهه صدای ماندگار این هنرمند تلاش کرده ومی کنم که بر نکات تاریک زندگی سالهای پایانی وجود او نوری هرچند کوچک بتابانم گرچه معتقدم  بیشتر از بنده تنها فرزند ایشان محمود ملک احمدی وجانان خرم وظیفه ومسئولیت مهم تری دراین باره  بعهده دارند 
پیام من به این دو وابسته مرضیه این است : نترسید ولب به سخن بگشائید _ فرقه صاحب مرده رجوی گرگ پیر وبی دندانی است که  رمقی ندارد که حتی زوزه خفیفی بکشد .
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

خاطرات جانان خرم ازجدایی و7 سال اسارت مرضیه درزندان فرقه رجوی ( 2003/2010) بخش نخست >>
خاطرات جانان خرم ازجدایی واسارت مرضیه در زندان فرقه رجوی ( نخست)

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

هفتم _ فرار سخت ودشوار مرضیه ازعراق وجدایی ازفرقه درفرانسه

گرچه از اوائل سال 2003 تقریبا مشخص شده بود که امریکا وانگلیس به دلائل واهی ودروغ وجود سلاح اتمی درعراق مشغول دسیسه علیه مردم این کشور هستند ولیکن سرکرده فرقه رجوی همچنان درجمع اسیران ادعا می کرد که به عراق حمله نخواهد شد  واگر چنین شود عراق باطلاق متجاوزین خواهد گردید !
مسعود رجوی معدوم در حالیکه درجمع اسیران  چنین ادعا می کرد ولیکن درپشت صحنه مشغول دوکار بود 
یکم _  طراحی نقشه خودزنی وکشتن اسیران درتهاجم به خاک ایران  ( فروغ 2 )
رجوی معدوم برخلاف ادعاهای ظاهری  چهار  نکته مهم را درنظر داشت _ 
اول اینکه _  درصورت حمله امریکا رژیم صدام سقوط خواهد کرد 
دوم اینکه _ امریکایی ها پرونده قطوری از سابقه این گروه تروریستی   ازجمله کشتن سه نظامی امریکایی درزمان حکومت پهلوی دربایگانی خود دارند _
_
سوم اینکه _ امریکایی ها  ها فرقه رجوی رابعنوان بخش ازارتش صدام  ( مزدور )  به شمار می آورند 
ویهمین دلیل تصمیم گرفت نخست اسیران مزدور را روی مین بفرستد ( به مرز ایران گسیل دارد )
ودرهمین راستا   وقتی امریکا وارد عراق شد وشروع به پیشروی کردند  درجمع افراد خود گفت : باتمام قوا به ایران حمله می کنید!
نیروهای مزدور صدام به سوی مرزایران گسیل گردیدند _ رجوی به آنها گفته بود : حتی درصورتی که مورد حمله امریکا قرارگرفتید حق شلیک یک گلوله را ندارید 

چهارم اینکه _  رجوی خوب می دانست که کردها وشیعیان که درسال 1991 توسط این گروه درعملیات مروارید سرکوب شده و مورد تهاجم قرارگرفته اند بعد ازسقوط صدام به سراغ آنها خواهند آمد 
ازسویی دیگر پس از فرستادن مزدوران به قتلگاه خود با نزدیکانش خلوت کرد تا راهی برای تسلیم ونزدیکی به امریکا پیدا کنند 
مزدوان رجوی در نیمه های راه مرز توسط نیروهای امریکایی هدف گزاری گردیده وبه سوی آنها آتش هشدار گشوده شد وهمه این نیروها از حرکت بازایستاده _  زمین گیر و درزیر خودروها  و تانک ها وشکاف کوه ها مخفی شدند و ازسویی دیگر قلعه اشرف نیز اززمین  وهوا تحت محاصره امریکایی ها در آمد و آنها به سوی این قلعه آتش گشودند 
دراینجا بود که رجوی معدوم دستور داد پرچم سپید برساختمان های قلعه اشرف برافرازند وشاخک های خود در برون مرز راجهت گفتگوی التماس آمیز با امریکا به حرکت در آورد 


ازمیان ده ها هزار ایرانی دوستدار هنر ومرضیه وازمیان صدها هنر مند واساتید هنری ایرانی وشخصیت های معروف تنها 2 نفر درمراسم تدفین مرضیه شرکت کردند هادی خرسندی هوادار فرقه رجوی ورضا دقتی عکاس 
تنفرعمومی از فرقه تروریستی رجوی وروی گرداندن مردم از اشتباه غیرقابل جبران مرضیه علت این عدم واکنش بود 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

با بالابردن دست وتسلیم شدن سران فرقه دراشرف گفتگوی غیر رسمی بین نیروهای امریکایی و سران فرقه ( ربابه مشهدی آقا ) آغاز شد و آنها به امریکایی ها گفتند : ما با  تسلیم وخلع سلاح موافقیم به شرطی که به ما شلیک نکنیدوازما محافظت کنید 
افسر مسئول محاصره درجواب گفت باید با مرکز صحبت کند وفرمان بگیرد و24 ساعت وقت خواست وسپس دستور توقف حمله راداد_ فرمان ازمرکز امریکا چنین بود _ چون اینها مزدور خارجی به حساب می آیند لذ ا باید همه دریک جا جمع شوند ( اشرف ) تسلیم وخلع سلاح گردند تا ازحمله درامان بمانند وچنین شد که مسعود رجوی به تمامی نیروهای زمین گیر شده خارج ازکمپ دستور داد بر خودروهای نظامی خود پرچم سپید برافراشته وبه اشرف بازگردند 
بنا برخاطرات کسانی که در بین آنها بودند مزدوران ازپیراهن وشلوار گرفته تا شورت وعرق گیرخودرا در آورده وبعنوان پرچم تسلیم برافراشتند _ 
وحشت سران فرقه رجوی ودرخواست التماس آمیز حفاظت امریکایی تنها وتنها بخاطر واکنش احتمالی وخشونت آمیز مردم عراق نسبت به این مزدوران صدام بود 
نکته بسیارمهم دراین ماجرا این بود که غیرازاشرف که درمحاصره نیروهای امریکا قرارگرفته بود شش پایگاه دیگر این مزدوران ازجمله کاخ پارسیان درهمان روزهای اولیه حمله به تصرف مردم عراق در آمده وساکنین آنجا به اشرف فرارکرده بودند _ وچنین شد که  رجوی پس ازتسلیم  تمامی سلاح های خودرا تحویل امریکایی ها داد 
 آخرین نکته اینکه امریکایی ها با کمک خود مزدوران این سلاح هارا به پایگاه گریزلی ( نزدیک اشرف ) منتقل کرده وبه اعضای فرقه دستور دادند همه سلاح ها راخود منهدم کنند !
دوم _ طراحی نقشه فرارخود ومریم درصورت نهاجم از کشور عراق 
مسعود رجوی معدوم همچنین ازامریکای ها درخواست کرد موجبات فرار مریم قجر ازعراق را مهیا نمایند
این مقدمه مارا به اینجا می رساند که مرضیه 79 ساله دراین روزها بهمراه مریم قجر در مقر49 دراشرف مخفی شده بود 
مرضیه سالخورده بسیار ترسیده بود ودائم از مریم قجر خواهش می کرد که فکری به حال خروج او ازعراق بنماید 
مریم قجر هم به مرضیه بارها قول داد که اورا به همراه خود ازعراق خارج خواهد کرد
درهمین روزهای سخت ودشوار مرضیه شاهد غیب شدن یکباره مریم قجر گردید وبر ترس ونگرانی های او افزوده شد
مرضیه نمی دانست چه کند _ تداوم غیبت مریم قجر به معنای فراراو بدون مرضیه کهنسال بود
ودرهمین راستا امریکایی ها مریم قجر را به کشور اردن منتقل کردند تا او ازعراق بگریزد

کیری رحیمی سربازجو واززندان بانهای مرضیه دردوران اسارت 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
مرضیه که کم کم ازعلت غیبت مریم قجر وفراراو آگاه شد دراین دوران سخت بیمناک یود و مرتب گریه می کرد 
بهرصورت حدود سه هفته بعد ازفر از مریم قجرمرضیه به همراه  یک گروه 7 نفره ازنوازندگان موزیک  با دوخودرو ی شحصی ازاشرف خارج شده وعازم مرز اردن گردیدند _ در آن شرایط بهم ریختگی  عراق این کار خطرات بسیاری با خود داشت
مرضیه از سرگردانی درمرز اردن تا دستگیری درسوریه 

مرضیه درموردفرارخود ازعراق تارسیدن به فرانسه درکنار دروغ گفتن مسیر راهم اشتباه تعریف کرده است 
 آیا به او اطلاعات غلط منتقل کرده اند ویا دچار فراموشی شده است ؟

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

پس ازرسیدن به مرز اردن نظامیان مرزی مجوز ورود به خاک آنکشور را  این گروه نمی دهند  وبهمین دلیل سرگردانی آنها درمرز حدود 17 شبانه روز  به طول کشید _این گروه پس  ازعدم موفقیت درورود بخاک  اردن  عازم مرز سوریه می شوند  وسه روز نیز درمرز آنکشور  سرگردان بودند تا موفق می شوند  وارد خاک سوریه می گردند  درسوریه آنها به سفارت فرانسه مراجعه کرده تا مجوز ورود به فرانسه را دریافت کنند   _ دولت سوریه این گروه را دستگیر وتحت بازجویی قرار می دهد و پس ازشناسایی مشخصات آنها را به ایران منتقل می کند _ دولت ایران پس ازشناسایی افراد این گروه تمایلی به تحویل گرفتن  آنها نشان نمی دهد _   ازسویی دیگر دولت فرانسه از دولت سوریه تقاضا می کند که اجازه خروج آنها را صادر نماید وسرانجام پس ازگذشته یک هفته سوری ها مجوز خارج شدن  این گروه راصادر می کنند 
 _ فرار مرضیه 79 ساله از عراق به فرانسه بیش ازیکماه بطول می انجامد !
 _  تصور حال یک زن کهنسال وحشت زده وسرگردان با خودروازعراق تا سوریه طی این مدت و  دراین شرایط سخت بین مرگ وزندگی بسیار دشوار است و این سختی ها مرضیه را مصمم می کند تا ازفرقه رجوی کناره گیری نماید 


مرضیه زمانی که ازعراق به فرانسه رسید ازفرقه رجوی درخواست کرد تا تمامی عکس های او د رقلعه اشرف با  بالباس شبه نظامی را از رسانه های خود حذف نماید چراکه اسناد بدنامی او بودند _ مرضیه باهمه نادانی های سیاسی اش فهمیده بوددرلباس وکسوت  مزدور صدام درآمدن  بدنامی ورسوایی بسیار به همراه خوددارد   
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
اعلام رسمی وکتبی جدایی  مرضیه ازفرقه رجوی 2003 وفشار برای پشیمان کردن اوازاین تصمیم 

پس ازورود مرضیه به خاک فرانسه وسکنا گزیدن درقلعه اوور مرضیه کتبا تقاضای جدایی از فرقه رجوی را نوشته وبه  دست مریم قجر می رساند _ مریم قجر پس ازچندروز به ملاقات مرضیه رفته وبه ایشان می گوید : شورا ( رجوی معدوم ) با درخواست شما مخالفت کرده است 
با روشن شدن تصمیم مرضیه فرقه رجوی ایشان را درخانه ای درقلعه اوور تحت بازداشت خانگی قرارمی دهد وسه تن از بازجویان وشکنجه گران به نام های کبری رحیمی _ مریم اکبرزادگان ومهوش سپهری را مامور مغزشویی _ بازجویی و تحت فرمان درآوردن مرضیه می نماید .
 این گروه پس ازبازجویی ازمرضیه گزارش می دهند که اومصصم به جدایی است ولذا باید درکنار نشست و گفتگو راه های دیگر تحت فرمان قرارگرفتن نامبرده نیز آزمایش گردد وازاین زمان مرضیه تحت روش های سرکوب دارویی و  پزشکی ( تزریقی وخوراکی) نیزقرارمی گیرد .
ازسویی دیگر هنگامه امینی ( دختر ) وجانان خرم تلاش می کنند مجوز ملاقات بامرضیه را کسب نمایند و لذا پس از گذشت یک ماه فشار وسرکوب ودرمان ایدئولوژیکی ( ! ) این دو بطور جدا هریک موفق می شوند نیم ساعت با مرضیه ملاقات نمایند


هنگامه امینی پس ازملاقات مادرش را اور بیمار روانی مبتلاو به فراموشی  وجانان خرم اورا بهت زده ونوعی ازخود بی خود تعریف کرده است 
مرضیه دراین ملاقات ها به جانان وهنگامه می گوید بیمار وتحت درمان است ووقتی آنها از نوع درمان و داروهای مصرفی سئوال می کنند پاسخ می دهد که نمی داند و خواهرها به اوقرص می دهند وآمپول تزریق می نمایند
کنجکاوی های جانان خرم ازداروهای مصرفی نامبرده رابه این نتیجه می رساند که فرقه رجوی به مادر سالخورده او داروهای مخدر وروانگردان ومسکن های قوی تزریق کرده ومی خورانند _ آنها دراین ملاقاتها آگاه می شوند که علیرغم همه این شکنجه ها وفشارها مرضیه درعزم خود درمورد جدایی ازفرقه رجوی جدی است 
 ازسویی دیگر وقتی شکنجه گران فرقه مقاومت مرضیه را گزارش می کنند پروسه تهدید وارعاب مرضیه دراسارت وارد فاز اجرایی می گردد و این عوامل سرکوب فیلم ها وعکس های لحظات خصوصی زندگی مرضیه دراشرف واوور رابرای او نمایش داده وتهدید می کنند درصورت جدایی آنها را درسطح وسیع منتشرخواهند نمود 
دراینجاست که مرضیه در میان دوگزینه سخت جدایی وماندن قرارگرفته و مجبور به تسلیم وماندن  می گردد
پس ازشکستن مرضیه تعداد ملاقات های مرضیه با هنگامه وجانان افزایش می یابد مظافا براینکه دختر اوهنگامه دراین زمان مبتلا به سرطان ومشغول شیمی درمانی است 
بااین همه محدودیت های مرضیه همچنان باقی است واو ازحق هرگونه تماس با پسرخود محمود ملک احمدی محروم است 
بازجویان وشکنجه گران مرضیه به او می گویند که پسرش مامور اطلاعات رژیم است ولذا نمی تواند ونباید بااو بهرشکل تماس داشته باشد _  مرضیه درزندان فرقه اسیر  است 

 ماجرای اولین ملاقات مرضیه خارج اززندان و تصمیم او درمورد کنسرت 2007

 ارتباط مرضیه ازشروع زندان ( 2003 ) با دنیای خارج ازقلعه اوور کاملا قطع بوده است _ مرضیه طی این مدت در محل زندگی خود درقلعه محصور بوده ودرتنهایی کامل به سر می برده است 
مرضیه برای فرار ازاین تنهایی واسارت فراموش شدگی 
 پس ازمشورت با هنگامه وجانان به سران فرقه  پبشنهاد می دهد که به  اخرین آرزویش که اجرای کنسرت  به نفع  کودکان جنگ زده عراقی  است جامه عمل بپوشانند  _ مریم قجر بااین کنسرت بطور مشروط موافقت می کند وشرط اواین بوده که این کنسرت رافرقه رجوی برگزار کند وکه  در آن مراسم مریم قجر  مدال 50 سال فعالیت هنری را  مرضیه بعنوان مشاور هنری خود تقدیم نماید 

مرضیه گرچه درابتدابا این شرط موافقت می کند ولیکن طرح ازپیش تعین شده  خودرا  پس ازاعلام وتعین زمان ومکان کنسرت ( سالن المپیا _ پاریس )  روی میز قرار می دهد مبنی براینکه :

1__ این کنسرت باید بدون هرگونه  تبلیغ فرقه رجوی برگزار گردد _  

2 _ او بادریافت مدال هنری واصولا شرکت اعضای بالای فرقه درکنسرت موافق نیست 

3 _  کلیه درآمد این کنسرت باید به صندوق کمک به کودکان جنگ زده عراق واریز گردد

سران فرقه رجوی که درموقعیتی ازپیش نامشخص مواجه می گردند مجبور به قبول شرایط مرضیه می شوند
کنسرت 2007 درسالن المپیا بدون حضور سران فرقه وتبلیبغات فرقه رجوی وطبق خواست مرضیه مو به مو برگزار می شود 
اجرای این  کنسرت به این نوع  درحقیقت نوعی اعلام رسمی وعلنی جدایی مرضبه ازفرقه رجوی با رندی وزرنگی خاص مرضیه وهنگامه وجانان خرم می باشد 
دراین کنسرت جانان خرم برای اولین وآخرین بار یک ترانه دوصدایی با مرضیه اجرا می نماید 
درمورد انتقال درآمد این کنسرت به کودکان جنگ عراقی هیچ مستندی منتشر نشده وبنظر می رسد این درخواست مرضیه جامه عمل بخود نگرفته وفرقه رجوی درآمد کنسرت را سرقت کرده باشد
گرچه انتظاامات برگزاری این کنسرت بعهده اعضای فرقه رجوی بوده  ولیکن کوچکترین علائم تبلیغی این فرقه در این کنسرت وجود نداشته است واین درخواست مرضیه کاملا اجرا گردیده است 

کنسرت 2007 ( المپیا ) به نفع کودکان جنگ عراق بدون سواستفاده فرقه رجوی 
بوی جوی مولیان _ مرضیه وجانان خرم 2007 سالن المپیا _ پاریس

ملاقات اسماعیل وفا یغمایی با مرضیه دردوران اسارت ( 2006 )



مرضیه دردوران اسارت درفرانسه تنها درمواردی چند درقلعه اوور آنهم بصورت کوتاه وقت با هنگامه دخترش وجانان نوه اش ملاقات داشته که البته این ملاقات ها با دوربین مدار بسته تحت نظرقرارداشته وضیط می شده است 
طی این 7 سال پس از تقاضاهای مکرر مرضیه فرقه رجوی با ملاقات کنترل شده اسماعیل وفا یغمایی بادوست دیرینه وی  درمحلی خاص وازپیش مشخص شده مو افقت می کند 
دراین ملاقات علاوه برحضور افراد اطلاعاتی فرقه در اطراف محل ملاقات درکیف همراه مرضیه ضبط صوت کار گذاشته بودند ومرضیه نیز مکلف به استفاده ازیک عینک دودی بزرگ بوده است
مرضیه دراین ملاقات به گونه رمزی  تحت کنترل قرارداشتن رابا اشاره   به اسماعیل وفا یغمایی منتقل می نماید 
وبهمین دلیل گفتگوی خاص ومهمی بین این دو صورت نمی گیرد ولذا مرضیه موفق نمی شود سخنی غیر از امنیتی بودن ملاقات رابه وفا یغمایی منتقل کند _ توضیح اینکه در آن زمان یغمایی ازفرقه رجوی فاصله گرفته بوده است 
بهرصورت مرضیه در انتقال شرایط اسارت خود به اسماعیل وفا یغمایی موفق نمی گردد وبهمین دلیل است که اسماعیل وفا یغمایی ادعا کرده که او از نارضایتی مرضیه ازفرقه رجوی خبری ندارد ! 


سرقت ده ها  دفتر خاطرات سالها بی قراری مرضیه توسط جاسوسان مریم قجر

مرضیه ازدوران زندگی درقلعه مخوف اشرف تا اسارت درقلعه اوور خاطرات روزانه خودرا در دفترهایی می نوشته است واین یادداشت ها حاصل 12 سال زندگی او بوده است 
جاسوسان مراقب مرضیه ( کبری رحیمی _ مهوش سپهری ) بطور مرتب این دفترها ( 86 دفتر ) را سرقت کرده ومورد مطالعه قرارداده ومطالب مندرج در آن را گزارش می کرده اند 

درسال 2009 مریم قجر دستور می دهد این دفاتر ازمحل خود سرقت گردیده ودراختیار او قرارگیرند
وقتی مرضیه از سرقت دفاتر خاطرات خود آگاه می گردد سراغ آنرا اززندان بانها می گیرد وآنها به مرضیه می گویند این خاطرات دردست مریم است ودرآینده ما آنرا تدوین و  منتشر خواهیم کرد !
سرقت این دفاتر ضربه روحی شدیدی به مرضیه وارد می نماید واو درخلوت خود سخت اندوهگین گشته  ومرتب  می گریسته است 
مریم قجر اما بسیارخرسنداست که این خاطرات را دراختیار خود گرفته است 
مرضیه تقاضای ملاقات بامریم قجر را ارائه می کند ودراین ملاقات با تندی به این سرقت واکنش نشان داده وخواهان پس دادن دفاتر خاطرات خود می گردد 
مریم قجر درپاسخ می گوید آنها درپیش ما امانت است تا درآینده تدوین وچاپ کنیم !
مرضیه اما قانع نمی شود وبرخواست خود اصرار می نماید 
مریم قجر به مرضیه می گوید : از فردا هرروز یکی ازخواهران پیش شما می اید وشما بقیه خاطرات خودرا برای ایشان بازگو کن تا وی  آنها را بنویسد وثبت کند !
سرقت 86  دفتر خاطرات مرضیه ضریه ای شدید به اووارد می کند وازاین زمان است بیماری سرطان  اوشدت یافته و به بیماری 
افسردگی نیر مبتلا می گردد 
مرگ نخستین فرزندش هنگامه امینی دراثر ابتلا به سرطان دراوائل سال 89 ضربه دیگری برروان مرضیه وارد نمود 
حسرت دیدار پسرش ازسال 1395 بدین سو که دراثر ممنوعیت تشکیلاتی فرقه رجوی ایجاد شده بود نیز ازجمله دردهای  بی درمان مرضیه بودند 

شدت گرفتن بیماری سرطان مرضیه وسفرجانان خرم به ایران 

همانگونه که قبلا اشاره کردم مرضیه درکسوت عرفان در آمده بود و هرساله به ماهان کرمان می رفت وبا مراد خود شاه نعمت الله ولی صوفی قرن هشتم درددل می کرد _ مرضیه درسفرآخر خود نیز به ماهان کرمان رفت و باتلاش فراوان توانست مجوز تدفین جسد خود در مزار شاه نعمت الله  را کسب نماید 
پس از مرگ هنگامه امینی دختر مرضیه بیماری وی هم شدت یافت وبهمین منظور دریک ملاقات خصوصی ازنوه خود جانان خرم درخواست کرد به ایران سفرکرده تا موجبات تدفین جسد او پس ازمرگ را درشهرماهان فراهم نماید
گرچه ازچگونگی  نتیجه تلاش های جانان خرم  مستندی دردست نیست ولیکن ایشان  درزمان حضور خود درایران مطلع می شود که حال مادربزرگش روبه وخامت نهاده و به فرانسه باز گردد و حدود یک هفته بعد مرضیه دربیمارستانی درپاریس فوت می نماید وموفق نمی شود به  آخرین  خود بخاطر اشتباهات گذشته جامه عمل بپوشاند 

دراینجا یادی کنم از خواننده ازدست رفته الهه  که اونیر فریب فرقه رجوی راخورد ومدتی درکنار آنها قرارگرفت 
الهه اما  برخلاف مرضیه  باهوش بود وپس ازشناخت فرقه رجوی فورا  ازاین گروه جداشد _ به میهن خویش بازگشت ودرسرزمین خود بدرود حیات گفت ودرهمانجا به خاک سپرده گردید _ فرصت بزرگی که مرضیه بزرگ از خود دریغ کرد 
افتخار بزرگی برای زنده یاد الهه  هنرمند شایسته که با بدرقه مردم و  بزرگان موسیقی در سرزمین خود تدفین گردید  >>>

ر فتی وندیدی با صدای خوش زنده باد الهه
رفتی وندیدی با صدای زیبای زنده یاد الهه
مراسم تدفین الهه با حضور بزرگان موسیقی ملی درایران

نگاهی به سابقه فریب خوردن برخی از هنرمندان ازفرقه رجوی

پس ازفرار مسعود رجوی وبنی صدر درسال 60 ازایران وورود به فرانسه  وسقوط خانه تیمی زعفرانیه وکشته شدن سر ان گروهک تروریستی بساط این فرقه درایران جمع گردید_ مسعود رجوی درفرانسه تلاش کرد تعدادی از هنرمندان دربرون مرز را بفریبد تا به خیال خودبرای گروهش پشتوانه ایجاد نماید  !
عماد رام ازنخستین هنرمندانی بود که درتور فرقه افتاد _ علت نزدیکی عماد رام به رجوی اعتیاد نامبرده به تریاک بود
امیر آرام  دومین هنرمند بی سواد ی بود که به دلیل بیکاری وعدم استقبال هنراو دربرون مرز درحلقه مزد بگیران فرقه رجوی در آمد _ مرضیه شکار بعدی بود که دربالا به  سرانجامش اشاره شد بانو الهه نیز مدت کوتاهی دردام فرقه افتاد که فورا متوجه اشتباه خود شد وجدا گردید _  محمد تقدسی  اپرخوان معروف هم مدتی فریب فرقه را  خورد  وبعد جدا گردید 
منوچهر سخایی به دلیل بیماری سرطان و مشکلات مادی دردام این فرقه افتاد
شاپور باستان سیر آهنگ ساز ونوازنده هم به تشوبق محمد شمس به این فرقه پیوست وبعدا جداشد 
فرقه رجوی همچنین درراه عارف وویگن هم دام نهاد که این دو با هشیاری  ازدام فریب جستند 
مرتضی برجسته  هنرمند دیگری بود که مدتی اسیرفرقه  شده بود وبعد جدا گردید
سران اینفرقه همچنین بارها تلاش کردند ابراهیم مددی ( ابی ) وداریوش اقبالی رافریب دهند که باشکست مواجه گردیدند
مرجان خواننده ورقاصه فیلم های آبگوشتی زمان پهلوی آخرین کسی است که برای تشکیل پرونده قلابی پناهندگی به مزدوری فرقه رجوی در آمد و گیسو چاکری بی هنربی سواد  هم به دام فرقه رجوی افتاد.

مرگ مرضیه با  عدم  واکنش واستقبال ایرانیان روبروشد
زنده یاد الهه بعد ازجدایی ازفرقه رجوی که نشان ازهوش ودقت ایشان بود به ایران بازگشت ودراثرابتلا به بیماری سرطان درگذشت _ درمراسم تدفین وبزرگداشت الهه علاوه برمردم بزرگان عرصه موسیقی ایران شرکت داشتند ( فیلم یالا )
درمراسم تدفین مرضیه از هزاران ایرانی دوستدار او خبری نبود وازبین شخصت های مطرح تنها هادی خرسندی ( هوادار ) ورضا دقتی ( عکاس ) شرکت داشتند _ علت این عدم واکنش تنها وتنها نزدیکی مرضیه به فرقه رجوی ( مزدوران صدام ) بود 
 نتیجه این دو نوشتار 
 دوستداران مرضیه بااین عدم واکنش به امثال او یاد آوری کردند که :
هنرمندان وشخصیت های محبوب ومطرح متعلق به همه مردم و دوستداران آنها می باشند ولذا یک گروه _ حزب ودولت نمی تواند ونباید شهرت و محبوبیت این افراد رابه نفع تفکرومرام خود مصادره نماید 
واگرهنرمندی با نا آگاهی دچار این اشتباه شد ( همانند مرضیه وفرقه رجوی ) آن فرد علیرغم هنر ومحبوبیت مورد نفی عموم جامعه قرار خواهد گرفت و سرانجامی چون مرضیه خواهد داشت که دراسارت وبدنامی ازاین دنیا رخت بربست هرچند که در 7 سال آخر زندگی خود ازاین گروه تروریستی جداشده بود
نزدیکی هنرمندان به سیاست وگروهک وحزب ها ودولت ها هیچ سرانجامی جز بدنامی ندارد 
البته همه هنرمندان باید تحت تاثیر مسائل اجتماع خود وجهان باشند و واکنش نشان دهند ولیکن اینگونه واکنش ها را یباید درخلاقیت های هنری و آفرینشگری های خود نشان دهند نه درموضع گیری گروه وگروهک ها
گروه ودولت وحزب وگروهک ها می ایند و پس ازمدنی به تاریخ می پیوندند 
 آنچه همیشه اما ماندگار می ماند صداست 
به پایان آمد این دفترحکایت همچنان باقی 
باران می بارد باصدای جانانه مرضیه >>>
باران می بارد مرضیه _ آلبرت هال لندن 1995
ارشیا ارشادی _ نویسنده و پژوهشگر مستقل 
وهمچنان دوستدار صدای ماندگار مرضیه نازنین 1303/1389