داستان هفته نخست ماه می 2016 _ گفتگوی مریم رجوی با مولتی کولتور و هشدار نامه به برنارد کازو وزیر کشور فرانسه
ارشیا ارشادی 2016/06/06
یادی از هنرمند شایسته وبزرگ وعاشق ایران " حبیب محبیان " که ازاسمان میهن پرکشید وازمیان ما رفت (1331-1395)
حبیب عاشقی که درتنهایی میهن خود چون شمع سوخت
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
با نوی شرقی یکی از آخرین ترانه های زیبای حبیب >>> بانوی شرقی _ آهنگ وصدا حبیب _ ترانه سعید بدرخانی <<<
مادر نجیبه ارشادی وصدها چون او هم چنان چشم براه آزادی فرزندان خود ازچنگال فرقه تروریستی رجوی
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
مقدمه _ مریم قجر تروریست که هیچ کس به جز مشتی حقوق بگیر دردنیا به او محل نمی گذارند تا کنون حاضر نشده باهیچ نشریه وخبرنگار ایرانی به گفتگو بنشیند _ چندسال پیش نوشابه امیری حدود یک سال تلاش کرد تا شاید بتواند مج این دغلکار را بگیرد وبا اوگفتگو کند ولی مریم قجر راضی نشد ودرادامه اصرار گفت : به شرطی که سئوال ها را خود من قبلا بگویم وتو تمرین کنی وهمان هارا هم بپرسی موافقم و درضمن انتشار آنهم باید با خود ماباشد _ وچنین بود که نوشابه پشیمان شد وبه مریم گفت : بروکنار بزار باید بیاد .
فرقه رجوی گهگاهی با هزینه کردن صدها هزار دلاد اما با رسانه های دست چهارم به بعد گفتگوهای ازپیش طراحی وضبط شده می نماید که در آن خبرنگار همان سئوال هارا می پرسد که قبلا برسر آن توافق شده است _ باهم یکی ازاین گزارش ها یعنی گفتگوی سفارشی مریم قجر با رادیوی بی شنونده مولتی کولتور ( برای اولین بار شنیدم ) ولی به دور از برنامه قبلی وبامطرح کردن سئوال های اصلی ...........وبعد هم هشدارنامه برای وزیر کشور فرانسه درمورد فرقه رجوی
به یاد همه مدافعان میهن ومردم آمل که پوزه کمونیست های امریکایی همراهان فرقه رجوی را در6 بهمن 1360 درشهر آمل به خاک ذلت مالیدند
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
بخش نخست گفتگو با مریم قجر مجری رادیوی مولتی کولتور : شنوندگان گرامی توجه کنید هم اکنون قراراست ما بایک خانم رئیس جمهور منتخب مسعود معدوم مزدور صدام گفتگو کنیم _ زنی که شنیدن نامش باعث دل اشوب _ تهوع _ سردرد حس نیاز به تخلیه ادرار می شود .او کسی نیست غیر از مریم عضدانلو قاجار با مارک تجاری بنگاه ورشکسته فرقه رجوی به نام "مریم قجر تروریست".
مجری : خانم مریم رجوی شماچندین وچند نام وعنوان با خود حمل می کنید دوست دارید به کدام شمارا خطاب کنم ؟
مریم : خانم رئیس جمهور پلیز ببخشید لطفا ( پلیز درس امروز انگلیسی من بود ومن باید هی تکرار کنم )
مجری : خوب شما چندسال است خانم رئیس منتخب هستید ؟
مریم : سی سال نشده ولی نزدیکه قراراست سی امین سالگرد را حسابی جشن بگیریم
مجری : سی سال خانم رئیس بودن سخت نیست ؟ شما دردنیا رکورددار هستید فکر کنم _ آیا جایی ثبت کردید ؟
مریم : درسته خیلی سخته مخصوصا اینکه دور از جون شما بز گر گله یک مشت گاو وگوسپند والاغ باشی _ ما البته با گینس تماس گرفتیم تا این رکورد را ثبت کند ولی گفتند نمی شود وبعدا کمیسیون اطلاعات گفت گینس بخشی از اطلاعات رژیمه وبهمین خاطر حاضربه ثبت این رکورد جهانی نیست وشانه خالی می کنه .
دوخواهری که ازکودکی به عراق واشرف قاچاق شدند ودر آن قلعه مورد دستبرد فیزیکی _ احساسی وجنسی قرار گرفتند _ آنها را نجات دهید
*************************
مجری : شما 60 سالگی راپشت سرگذاشته وبه هفتاد نزدیک می شوید سئوال اینجاست که ریاست جمعور واقعی نه پلاستیکی چه زمانی دراختیار شما قرار می گیرد ؟
مریم : طول کشیدن که عیبی نداره نلسون ماندلا هم 29 سال زندان بود _ درضمن من آنقدرها پلاستیکی پلاستیکی هم نیستم فقط از رئیس جمهوری واقعی سه قلم جنس هویت _ مردم وکشوررا کم دارم وگرنه بقیه اش را ا دارم
مجری : مریم چون لطفا پرت وپلا نگو ولنگ نلسون ماندلا را نکش وسط که ربطی نداره _ تو خیلی کم بودهای دیگرهم داری شماره کنم مثل دولت _ ارتش _ طرفدار واینجور چیزها
مریم : آخ گفتی ارتش دلم را کباب کردی ومنو بردی به سال 67 نشسته بودم روی نوک نوک لوله تانک وجیغ کشیدم : حمله _ آتش _ حمله _ آتش وویک مشت ابله ترازخودم هم به فرمانم گوش دادند ورفتند و جزغاله شدند
ولی ارتش هم درست شدنیه _درمورد طرفدار هم مسعود می گفت : باید ازچوب هم که شده طرفدار بسازیم _ فرقی نمی کند کجایی باشد از طالبان وبوکوحرام تا داعش وجیش الا سلام پول که باشه همه اش جور می شود
مجری : خانم رئیس جامعه ودنیای ایده آل شما چیست ؟ اگرممکن است کمی تشریح کنید
مریم : خوب سئوالی کردی _ مسعود گفته جنسیت ( امورجنسی ) و فردیت ( فکرکردن وآزادی درانتخاب ) دشمن ترقی وپیشرفت انقلابی است وجامعه ایده آل آنست که این دوموضوع در آن کاملا حل شده وپرونده آن بسته شده باشد .
مجری : متوجه نشدم کمی بیشتر وروشن تر مسئله راباز کنید
مریم : ببین فرد وفردیت یعنی تنهایی وفکر کردن در تنهایی که نهایتا به مرگ ویا خودکشی تمام منجر می شود ولی وقتی فردیت را دردرون تشکیلات ورهبری کشتی ودفن کردی آنوقت درجمع شکوفا می شوی _ واین یعنی کمال ترقی _ دراینصورت لازم نیست تو اصلا خودنو به زحمت بیاندازی و فکر کنی ونظر بدهی وتصمیم بگیری رهبر عقیدتی کارت را آسان کرده او فداکاری می کند هم به جای تو فکر می کند ونظرمی دهد وهم تصمیم می گیرد .
مجری : پس این همه دانشمندان ونوابغ درتاریخ ازاهمیت فرد و فردیت گفته اند یعنی هیچی به هیچی ؟
مریم : بلی اون دانشمندان وفلا سفه که دردوران اقتدار وشکوفایی مسعو د وشهر اشرف زندگی نکرده ودرنشست ها که شرکت ننموده اند که _ اگر آنها در آن زمان دراشرف بودند حتما تحت تاثیر مسعود قرار می گرفتند ومی زدند کنار
مجری : بازهم متوجه نمی شوم کمی روشن تر بگوئید مسعود چرا مخالف فردیت وزندگی احتماعی بود
مریم : خوب معلومه وقتی رهبری نباشه که به اون فکر کنی ودردرونش حل شوی آنوقت یابو برت می داره که فکر کنی زن ویا شوهر می خواهی وازدواج وتوله پس انداختن وبخور وبه شور وبه مال _ پس جای انقلاب دراین وسط کجاست ؟
مجری : نمی دانم شما بگو کجاست ؟
مریم : معلومه " کابین رهبری " امن ترین جای ممکن است _ مسعود هم که مردی ندارد پس آزاری هم به کسی نمی رساند و همه زن هاهم خوشحال وخندان ومدام درحال خواندن و رقص رهایی هستند که اصلا نمی فهمند زندگی فردی چیه
مجری : منکه باز نفهمیدم حالا ولش کن بروسراغ جنسیت ( مسائل جنسی ) چرا ممنوع باید باشد ؟
مزدور فرقه رجوی سعید کریمیان با پخش تیزرهای سرقت شده از رسانه عرب ها در
( GEM TV) مشغول خیانت وضربه زدن به سینمای ایران می باشد
*********************************************************
مریم : ببین مسعود بمن گفت : قدر زنها را فقط من می دانم وحقوقشان هم توی جیب من است وبهشان می دهم _ ولی اگر بامرد دیگری باشند ممکن است به آنها تجاوز جنسی بشود وچون من مردی ندارم خیال اینها هم راحت است حرکت از درخت دیدی ازمنهم خواهی دید ومنهم چون می دانستم بی بخاراست با ازدواج تقریبا 1000 زن اشرف نشان با او موافقت کردم مجری : هزار زن ؟ چطوری می شود این حرمسرابه این بزرگی را اداره کرد ؟
مریم : حالا هزارتا هم که نبود نصف این فرض کن _ خوبیش این بود که مسعود مرد نبود وخاطر من جمع بود _زنها هم که زن زن نبودند _ نفیسه بادامچی سینه هاشونوبه بهانه سرطان بریده بود و همه چیززنانگی شونو کشیده بود بیرون و مهم ترازاین اونها احساس هم نداشتند وقتی به مسعود نگاه می کردند انگاری به دم پایی _ طناب رخت ودم کنی نگاه می کنند _ می فهمی ؟ آنها انقلاب کرده اند ....... حالا بپرس انقلاب چیه ؟
مجری : انقلاب چیه ؟
مریم : فکر کن مگه میشه سگ قلاده نداشته باشد ؟ خوب حالا قلاده یعنی انقلاب ایدئولوژیکی _ مسعود می گفت اگر من مواظب این خواهر ها نباشم وقلاده شون تو دستم نباشه این گرگ های آدم ندیده تشکیلات تکه پارشون می کنند
وبهمین دلیل طرح انقلابی هزار زن آزاده راریخت تا هممشونو ببره تو کابین خودش حفظشان کند
مجری : یعنی همه زن هاعقدمسعود شدند ؟ اگر بلی جاشون کجابود ؟
مریم : نه برنامه کامل نشد وقتی امریکا به عراق حمله کرد ( 2003 ) طرح متوقف شد ولی تا آن تاریخ تعداد 432 نفر را درحضور خود من عقد کرد ه بود وبعدش هم به امریکایی ها التماس کرد که اونو به اردن فاچاق کنند
مجری : این چهارصد واندی زن کجا زندگی می کردند ؟
مریم : خودم به همشون تو کاخ پارسیان ومقر49 اتاق داده بودم با سرویس کامل
مجری : بگذارید درمورد زنان گفتگو کنیم - دوست دارم نظر شماراجع به حقوق زنان بدانم
مریم : من قبلا گفتم که حقوق همه زنان ایران وجهان توجیب مسعود معدوم بود _ می خواست بهشون بده ها ولی این مماشاتگرها نگذاشتند
مجری : منظورتون ازمماشات چیه وچگونه نگذاشتند ؟
مریم : آن روزی که من گفتم حمله _ آتش _ حمله _ آتش
مسعود می گقت درسته ما دراشل یک ابرقدرت هستیم ولی امریکا هم باید تو عملیات فروغ به ما کمک می کرد چون نکرد اسمش ازاین به بعد می گذارم مماشات
مجری : بالاخره من نفهمیدم امریکا خوبه ؟ بده ؟ اگر بداست چرا 13 سال است التماس کنان با گردن کج درخواست سفر به امریکا را می کنی ودراین راه ملیونها دلار هم خرج کردی که نتیجه اش هم هیچی به هیچی ؟
مریم : امریکا هم خوب است وهم بد است بد بد _ من هم برای مجسمه درمانی می خواهم برم امریکا تا به توصیه دکتر های روان پزشک با مجسمه ابراهام لینکلن درددل کنم ولی اینها حقوق بشر من را زیر پاگذاشتن وبه گواهی روان پزشکان من که توصیه کردن بیماری من حاد شده ویاید حتما مجسمه درمانی شوم هم گوش نمی دهند
مجری : یعنی شما نمی خواهی برای گفتگو با برخی مسئولین امریکا به آن کشور بروی ؟
مریم : معلومه که نه ....... مسئولین کنونی که آدم نیستن واصلا منو نمی شناسن و برخی شون هم بمن میگویند زن تروریست _ قدیمی هاشون خوبند وهمه بامن دوست صمیمی _ مثل رودی و گوزپیچ و وسلی وایلیا _ اینها هم که دائم دور وبر من ولو هستند بوی دلار که به مشامشون بخوره مثل سگ می دوند و تازه یکی شون ( پاتریک کندی ) راکه به دلیل اعتیاد از کنگره انداختنش بیرون من اوردمش دراوور بستمش به تخت دارم ترکش می دم .
مجری : چرا انگلیسی ها به کشورشان راهت نمی دهند ؟
مریم : کمیسیون مهاجرت خودمان که من خودم عضو ورئیسش هستم قبلا اعلامیه داد که دولت های انگلیس ودرراس آن دیوید کامرون مامورهای اطلاعاتی رژیم هستند ولیست حقوق ماهیانه شان را هم منتشرکردیم
مجری : می خواهم دوسئوال کاملا متفاوت بپرسم _ اول اینکه : چرا دستور داده اید که گروهی چماقکش به خانواده ها ی خواهان ملاقات توهین کنند وناسزا بگویند و اصلا چرا این بیچارگان اواره لیبرتی ازهمه حقوق یک موجود زنده محرومند؟
مریم : گرچه می دونم این سئوال را وزارت اطلاعات یادت داده ولی جوابتو می دهم _ اول اینکه _ مسعود معدوم د در بحث تنگه وتوحید بعد از عملیات فروغ به بچه ها گفت : شما ازامروز باید فکر خانواده مادر _ پدر فرزند وخواهر وبرادر را کلا فراموش کنید همگی احساس کنید زیر بته خیارچنبر بدنیا آمده اید و چنین شد که بچه هاخودشونو بخاطر مسعود بی کس وکار وبی پدرومادر باور کرده اند هرهفته یک دفترچه 40 برگ رابااین جمله پرمی کنند که " مازیر بته بدنیا آمده ایم وکس وکار نداریم " وتحویل خواهر ربابه می دهند .......
کلا ... هیچی به هیچی
مزدور تروریست شکنجه گر محمد سادات دربندی فرمانده چماقکش ها وتوهن کنندگان به خانواده ها
دوم اینکه _ مسعود به بچه ها گفته بود خانواده داشتن شرط داره : ما زمانی خانواده های شما رابه رسمیت می شناسیم که یا بمیرند واعدام شوند ویا درزندان باشند_ درغیر ایندوصورت ماهیچ خانو اده ای رابه رسمیت نمی شناسیم
مجری : شرط عجیب غریبی نیست ؟ همه زندانی ها درهمه جای دنیا خانواده دارند وبا آنها درتماس هستند ولی درتشکیلات شما ممنوع است _ این یعنی اینکه جامعه ازمانی شماهم چنین مشخصاتی خواهد داشت _ پراز ممنوعه ها ؟
مریم : مثل اینکه خیلی نفهمی ومن باید دوباره تکرارکنم انقلاب کردن بامن یعنی چه ؟ خوب زبون نفهم وقتی کسی بامن انقلاب کرد وودرمسعود هم ذوب ودود وبخار شد دیگه خانواده برای چی می خواهد ؟ ما همه کس وکارش هستیم ومی تواند هرروز برای ما نامه بنویسد .
مادری که موجودات زذل وپستی چون حسن داعی الاسلام رابزاید وپرورش دهد به درد خاک می خورد
*****************************************
مجری : خیلی سخته این دری وری هایتان را فهمیدن بگذریم _ سئوال بعد : مسعود کجاست ؟ مریم : اگر فکر کنید می توانید محل دقیق غار زندگی مسعود راماززیر زبان من بیرون بکشید کورخوندین _ ولی خیلی زیاد از من دور نیست و ماهی یک بار یواشکی می روم ملاقاتش
مجری : مدارک زیادی منتشرشده که چون فرانسه راهش نداده قراراست مخفیانه به آلبانی منتقل شود درسته ؟
مریم : می دونی مسعود مثل هواست همه جا هست ودیدنی هم نیست ولی همه برای فحش دادن و ... بهش نیازدارند
من هم نمی دونم دقیقا کجاست ولی ممکن است منهم باروبندیل ونوکرکلفت هاوخدمت کارانم را جمع کنم بریم آلبانی
مجری : پس اخراج شماها از افرانسه و ساختن کاخ در آلبانی درست است ؟
مریم : نه درست درست .. من برای ادامه مجسمه درمانی می خواهم بروم آلبانی دکترروانپزشک گفته باید یک سال با مجسمه انورخوجه درددل کنی مسعود هم ممکن است از آنجا که هست به جوار دریای آدریا تیک مهاجرت نماید ..
مجری : سئوال آخر تو ومسعود کی بطور کامل می میرید _ یعنی توقبر چالتون می کنند ؟
مریم : مسعود که مرده ولش کن جنازه اش راهم مثل بن لادن انداختند تو دریا ولی من هرروز از دست این گله گاو وگوسپند که دور وبرم راگرفته یکی دوبار سکته ناقص می کنم _ کاملشو نمی دونم کی ولی زیاد دور نیست شادروان بشم .
پایان بخش نخست گفتکوی مجری مولتی کولتور رادیوی ناشناس وبی مخاطب با مریم قجرتروریست
ارشیا ارشادی 2016/06/12
: عد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا