۱۳۹۸ مرداد ۱۲, شنبه

مروری بردورانهای زندگی _ ودهه هفتاد کوله باری کوچک از دانش و تجربه ( ویژه نامه )


جان افشانان بی ادعا دربستر بیماری _ میراث خواران جنگ برسریرقدرت 



نوشتار ویژه برای دوستانم 

شماره 317 

مروری بردوران زندگی _ دهه هفتاد زندگی با کوله باری ازتجربه برپشت خمیده ازبارزمانه 

با سپاس فراوان ازدوستان و مهرورزانی که سالگشت بدنیا آمدن نگارنده را تهنیت گفتند / دوستان می دارم _ بی بهانه وبسیار



دفتر" درست به هدف " یک کتابخانه کوچک است 
با جستجوگر درقفسه های آن بگردید بی شک جامی برای نوشیدن پیداخواهید کرد
شهیارقنبری قافله سالار ودرواج ترانه ترایی نوین ایران 

&&&&&&&&&&&&&&&&&
درست به هدف رابه دوستان خود هدیه کنید Right To _target 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
>>>>> شاید این آخرین رهروی است که ازاین کوچه به تنهایی می گذرد <<<<

من گنگ خواب دیده ومشتی تمام کر
من عاجزم زگفتن وخلق ازشنیدنش 

متن های این دفتر که مورد پسند ده ها هزار خواننده مشتاق آگاهی قرار گرفته است
یکم  _ زندگی وسرانجام 7 سال اسارت  خانم موضیه بانوی آواز وترانه ایران قسمت 
یک و  دو اززبان نوه ایشان جانان خرم >>> دراین دنبالک >>> 



دوم _ نگاهی به گلوبالیسم وخیزش فرهنگ گلوبالیستی درایران >>>
نگاهی به خیزش گلوبال / صهیونیسم درایران ورسانه من وتو


سوم _ مسعود رجوی وقتل نزدیکان خود از سعادتی تا زرکش وزهره قائمی
مسعود رجوی وقتل نزدیکان خود از محمدرضا سعادتی تازهره قائمی

همه انسانها چند دوره اززندگی را پشت سرمی نهند _ دوران کودکی _ نوجوانی _ جوانی _ میان سالگی وپختگی ودوران کهن سالی 
پشت سرنهادن هریک ازاین دوران ها اهمیت مهمی درزندگی فرد دارند _جع این دورانها  گرانیگا ویا نمودار زندگی نام دارد 
این نمودار زندگی گرچه  درافراد مختلف البته باهم تفاوت هایی دارند ولیکن بهرصورت ازمرحله سکون و" یخ زدگی فکری " حتی در افرادی با نگرش ثابت مذهبی گذر می کند _ گرچه این گذر وارتقای فکری درافراد مبتلا به مذهب اندک و بسیار آرام انجام می گردد _ درحفیقت اینگونه افراد گرچه سالها با خود درجنگ وستیز ودرگیری هستند ولیکن شرایط پرامونی واجتماعی انها را مجبور می کند علیرغم نارضایتی از حرکت وعلاقمندی به سکون و ایستایی  بازهم بنا برجبررزمان حرکتی هرچند کوچک درراستای تحول فکری انجام داده وازمرحله سکون وبی عملی بیرون رفته ویک پای خودرا ازجاذبه دین ومسائل مافیزیکی بیرون بگذارند گرچه  هنوز پای دیگر انها دردایره جاذبه گیر افتاده وبه آن چسبیده است 

تعریف دورانهای مختلف زندگی  




1 _  دوران زایش و خرد سالی ( صفر تا 5  سالگی ) _ جوانه زدن 

_ این دوران ازبدنیا آمدن تا 5  انتهای سالگی است _ اگر 6 ماهه نخست نونهالی را کنار بگذاریم  شکوفایی ذهن و قدرت فراگیری از7 ماهگی شروع می گردد _ دراین دوران کودک خردسال مغول فراگیری وثبت آموخته ها در قفسه های ذهنی خود است _ تا پایان دوسالگی دوره سکوت است ودراین دوران راه رفتن آموخته وبه حفظ تعادل می رسد  _ از شروع سه سالگی کم کم از واژه های فراگرفته جملات کوتاه می سازد _ واز شروع 4 سالگی سخن آموختن و طرح سئوال از دل مشغولی های کودک است _نوع  برخورد با نونهال و کودک خردسال درفرهنگ های متفاوت باهم تفاوت دارند _ برای نمونه یک مادر وپدر  اروپایی از6 ماهگی با نونهال خود بسیار سخن می گوید چراکه می داند یک نونهال گوش وهوش یک نونهال 6 ماهه مشغول به گرفتن وثبت کردن است _ این گفتگو بطور مرتب تکرار وتکرار می گردد وبهمین دلیل است که کودکتن اروپایی بصورت علمی رشد می کنند و درسن 4 سالگی به سخن گفتن آنهم ازنوع صحیح ودقیق خود ظهور می نمایند _ متاسفانه چنین روشی  دربسیاری  کشورهای اسیایی وافریقایی " مهم تلقی " نمی گردد وبهمین دلیل است که سخن گفتن _ کلمات صحیح بیان کردن و شروع کنجکاوی وسئوال دربین فرزندان اینگونه کشورها درسن آنسوی 4 سالگی ( 5 و6  س ) صورت می گیرد/




ارزش وبها دان به فکر واندیشه و قدرت کسب وفراگیری نونهالان از دیگر تفاوت های تربیتی وفرادهی دراین دو جوامع است که بازهم متاسفانه درکشورهای اسیا / افریقا به آن چندان اهمیتی داده نمی شود _ برای نمونه درکشور ما نوجوانان 12 ساله راهم همچنان " کودک " می نامند (؟ ! )  واین درصورتی است که ازنظرعلمی  وسنی افراد تا 5 و6 سالگی کودک محسوب می گردند _ فرض غلط درفرهگ اینگونه چوامع این است که : کودک است ونمی فهمد !
درصورتی که تجربه علمی بخوبی نشان می دهند که کودک از سن یک سالگی هم می فهمد _ هم قدرت تشخص دارد _ وقادر به تفکیک رفتارهای مناسب و نامناسب است 
برای نمونه کودک زیر یک سال بخاطر عدم تشخیص تناسب  هرچه دردسترس اوقرارگیرد رابه دهان می برد ولی این اقدام کودک از یک سالگی به بعد کم کم کاملا متوقف می شود واین یعنی رشد قدرت تشخصی دربین کودکان 
پس درنتیجه دوران سنی صفر تا5 سالگی بسیار مهم وپراهمیت است و طی این دوران به سادگی وبا استفاده ازروش علمی می توان زیربنای یک کودک خردسال را مدیریت وتحت آموزش درست قراداد .




2 _ دوران خردسالی تا نوجوانی  ( 5 تا 17 سالگی) رشد جوانه وشاخ وبرگ جوان 

گذر ار6 تا 17 سالگی  دوره آموزش _ کسب تجربه و غلط گیری پدرومادرها ویکی ازخطرناک ترین دورانهای رشد محسوب می گردد _ دراین دوره نونهال وارد دوران " واکنش" می گردد _ دردوران قدکشیدگی  کودک بطور مرتب درحال فاصله گیری از خردسالی است _ دراین دوران کوک وارد " دوران بحران رشد " می گردد _ این دوران بسیار حساس است چراکه بین خردسالی ونوجوانی است _ کودک نه خردسال است ونه نوجوان وبین این دو زندگی می کند_ دراین دوران کودک قدکشیده تلاش می کند خود وموجودیت خودرا اعلام وثابت کند _ این دوران بحرانی اگربا  مدیریت صحیج  پدر ومادر وآموزگار وجامعه  همراه نباشد می تواند بسیار " خطرناک و زیانبار باشد _ نوجوانان بین 12 تا 17 سالگی را " به نارنجک های ضامن کشیده " تشبیه کرده اند که هرلحظه می توانند منفجر گردند .
درکشورهای اروپایی _ برای گذر نوجوانان ازاین دوره حساس سرمایه گذاری فراوان کرده اند 




3 _ دوران پر شور وشر جوانی  ( 18 تا 30 سالگی )

دراین دوران گرچه نهای فکر وسئوال درذهن جوانه می زند اما کنجکاوی _ خود بروزدهی اگر درراهی درست پیش نرود به راه شروع ماجرا جویی " می افتد_ جوان هم  از قدرت تعقل واندیشه برخرداراست و هم میل به" طغیان وشورش گری " پدر ومادر وآموزگاران وجمع خانوده می توانند دراین راه کمک مفیدی برای انتخاب جوانان باشند _ البته شرایط زیست /محیطی هم تاثیر خودرا دارامی باشند _ دراین دوران جوان کم کم ازجهت فکری وتصمیم گیری دارای " فرصت بالندگی " می گردد/

شرایط زیستی _ درآمد زایی  وکمک اصلی وکنترل شده  ومناسب پدرومادر می تواند جوان را درگذر ااین دوران یاری بسیارنماید _ البته وظایف  مسئولین هرجامعه کمک مادی وحمایتی از جوانان یعنی سازندگان فرداست 





4 _ دوران میان سالی ( 30 تا 60 سالگی )

این دوران با پختگی / تجربه وآگاهی باید توام باشد _ دراین دوران افرا د باید قادر باشند آموخته ها _ تجربه ها وآنچه درکوله بار خود جمع کرده اند را به دیگران منتقل نمایند_ شکوفیدن های علمی / ادبی / فرهنگی / هنری معمولا دراین دوران خودرا بروز ونشان می دهند/ دراین دوران افراد با تجربه چند دهه زندگی خود می توانند در نقش آموزگار ظاهر کردند _این دوره درحقیقت می تواند دوره اوج وشکوفایی وخلاقیت انسانها باشد 





5 _ دوران کهنسالی ( 60 تا 90 سالگی )

دوران کهنسا لی کم کم باپایان 60 سالگی آغاز شده و در80 سالگی به انتهای خود نزدیک می گردد _ 15 سال نخست این دوران گرچه با تجربه وآگاهی مطمئن همراه است ولیکن درکنار خود علائم دوران کهنسالی ( کاهش توانایی جسمی ) راهم درانسانها نشان می دهد " گم کردن کلید صندوقجه های حافظه " یک زنگ خطر برای افرادی است که دراین دوران بسرمی برند _ درحقیقت 65 سالگی بدان سو ابتدای یک  " شیب زندگی " شیبی که  در آنتهای آن  آخرین توقف گاه  یعنی " ایستگاه مرگ قرار دارد >>>>  آرد را الک کردن والک را آویختن <<<<<<
این دوران راباید پختگی کامل و استواری وثابت قدمی فکری / عقیدتی نیز نام نهاد / چراکه  دراین دوران دیگر " فرصت خط زدن ودوباره نوشتن دیگر وجود ندارد " پس فرد باید قبل ازگفتن تحمق  وهنگام گفتن ونوشتن " نهایت تحمق " را رعایت کند / کم بنویسد اما پربار _ کم بگوید اما کارساز 




و سرانجام مرگ است که هرکلونی رابه صدا درمی آورد 

آیا برای تشریح دورانهای  گذرهای  یادشده می توان یک فرمول کلی نوشت ؟
پاسخ منفی است _ گذران وکوتاهی وبلندی دوران های فهرست شده با شرایط محیطی _ آموزشی _ اجتماعی _ اقتصادی و فرهنگی وآب وهوایی می توانند تفاوت های مهم داشته باشند _ آنچه درهمه مشترک است سرانجامی است که فنا ونیستی نام دارد /

حال با آنچه دربالا رفت نگارند ه این متن ها که دردرازای دهه هفتاد زندگی راسپری می کنم  در کجا قرار دارم ؟



دهه هفتاد زندگی _ با  کوله باری کوچکی ازدانش وتجربه برپشتی خمیده و توانی که به سوی ناتوانی میل می کند 

دهه هفتاد زندگی 

هفتاد واندی سالگی
این موسم جان خستگی 
هفتاد واندی سال ها 
با کوله بار یادها 
برگرده پیر زمان 
میراثی ازپندارها


درذهن مشتی  قصه ها 
جامانده از هردوره ای 
برگی و سازی دفتری 
آویز  بردیوارها 

 جا مانده ها _ خرد وبزرگ 
مقداری ازبسیارها 
  از تلخ وشیرین  یادها 
کم مانده  ازبسیارها 

هفتاد واندی سالگی
شیبی به سوی رفتن است
همسایه  مرگ است این 
دوران سخت خوابها 

ای نازنین همسایه ها    ( ودوست همسایه دل آدمی است * )
با عشق تان من زیستم 
من با شما خنده شدم
من یک جهان هق هق شدم 
اندوهگین همچون شما همراهتان تا انتها  

هفتاد واندی سالگی _ هفتاد واندی سالها 
برگی نوشتم  _ اندکی 
ازاآن همه بسیار ها 

یاد آوری _ این اثرادبی  نویسنده قبلا ثبت ومنتشرشده _  لطفا بارعایت قانون استفاده  وبازنشر فرمائید _ سپاس 





ومن که بودم وکیستم ؟

فرزند آبشار ام _ آبشار درابتدا کوچه ای نسبتا عریض بود که خیابان شهباز را ازدروازه دولاب به خیابان ری وصل می کرد _ اول کوچه ای گاری رو بود وخاکی _ بعدها نیمه اسفا لت سردی بررویش کشیدند وخیابان یکطرفه ای از ری به شهباز شد_ گرچه نامش همچنان " کوچه آبشار ماند وهنوز هم هست " 


دریک روز گرم تابستان درخانه کوچکی اما بسیار گرم  درتهران  قابله ای  مرا به این دنیا آورد  ( سال0 190 واندی  )
وباز دریک روز گرم تابستان  دراتاقی دریک بیمارستان  دریک کشور میزبان بازندگی به درود گفته وروانشاد شدم  ( سال 2 هزار واندی )

از دوران کودکی به دلیل یک توفیق اجباری پس ازیادگرفتن خواندن ونوشتن نشریاتی چون خواندنی ها _ سپید وسیاه _ روشنفکر وفردوسی هر هفته دراختیارم قرار می گرفتند ومن که سرگرمی دیگری نداشتنم آنها را می خوندم وچنین شد که چشمان من با خوادن خو گرفتند / دراین دوران چند کتاب هم خواندم  _ کوچ وکویر نصرت رحمانی و جای پای سمین بهبهانی ودیوان غزلیات پروین اعتصامی 
از 20 سالگی خواندن حرفه ای من شروع شد وکتاب " بوف کور " نخستین کتابی بود که ازدوستی امانت گرفتم وخواندم 





در35 سالگی کتاب خانه کوچک اما پرباری داشتم  _  دردهه جنگ وخشونت وتروریسم مقداری ازاین کتاب ها را درچند شب به جوی آب ریختم _ مقداری اش رابه دوستی امانت دادم که برادر آن شخص آنها رایافت ومعدوم نمود _ ومقداری اش راهم در لوله بخاری مسدود شده که به پشت بام راه داشت پنهان کردم ورویآنها را با پلاستیک وآجر وگچ پوشاندم 
ما از ان خانه رخت بربستیم ولی کتاب ها را همچنان  از ترس  همانجا به  امانت گذاشتم !
نمی دانم وقتی کارگران که آن خانه راجهت ساخت خانه ای جدید خراب می کردند با ان حدود صد تیتر کتاب من چه کردند ؟

نوشتن را ازسال 1981 شروع کردم وبصورت افتخاری برای چند نشریه مطالب خودرا می فرستادم _گاهی منتشر می کردند _ گاهی با سانسور وگاهی هم  ازکنار آن می گذشتند _ نسخه ای ازنوشته هایم رابایگانی می کردم که همگی درتاراج خزان پرپرشدند /
سالها ازبهترین دوران جوانی ام را به مردم خوب ونازنین ایران خدمت کرده ام _ امروزه با وجدانی سرافراز از آن دورانها یاد می کنم /




از چند دهه پیش که میکرب فساد وارد دستگاه های اداری / خدماتی ایران گردید دوراه پیش من قرارگرفت_یا ماندن وکم کم جذب سستم فاسد شدن ویا ترک میهن ؟
ومن درانتخابی سخت وبسیار دشوار مجبورشدم دومی را انتخاب نمایم _ ترک مادر گرجه سخت ودشوار بود ومرا ازجمع به تنهایی می کشاند ولیکن این حسن را داشت که درمحیطی آرام وبه دور ازنگرانی کوله باربیش از50 سال خواندن ونوشن رابا بخشی ازهم میهنان خود قسمت کنم 

ازسال 2000 وبلاگ نویسی وهمکاری باچند سایت خبری _ تحلیلی را آغاز کردم _ ازروال کار راضی نبودم چون درنوشته های من دست می بردند وسانسور می کردند وبهمین دلیل ازسال 2014 کلیه همکاری هایم با سایت ها را کاملا متوقف نمودم 
طی 19 سال گذشته دست کم 7 وبلاگ من شامل صدها نوشته  درمیزبان پارسی حذف شدند/

وچنین شد که ازاوائل سال 2015 این وبلاگ ( دفتر ) راگشوده تا درباره هرچه دوست دارم بنوسم "ازهردری سخنی "
 و حاصل کار شد دفتر  >>>>>  درست به هدف ( Right To Target) باسابقه  چهار ونیم سال _ انتشار 315 مطلب و ملیون واندی خواننده وفادار _ ازهمه سپاسگزام 


شب روبه پایان 
پروانه سوخته  
وشمع و  آخرین قطره های اشک قبل از خاموشی 
واین بود انتهای ماجرا ی من میهنی که تا همچنان بودن 
دوستش می دارم 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

درآینده نزدیک دراین دفتر 

از مریم" پا انداز" (مریم  عضدانلو قاجار )


تا مریم " جا انداز " ( مریم معمارصادقی )


وارتباط ونزدیکی این دوباهم 
 به زودی 
&&&&&&&&&&&&&&&&

ارشیا ارشادی 
فرزند آبشار 
2019/08/03 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا