۱۳۹۶ خرداد ۲۷, شنبه

نگاهی به مقاطع تقلبی تاریخ ازجانب علی سعیدی و مقاطع حقیقی گذشته ایران ( بخش نخست )














نگاهی به تقسیم مقاطع جعلی  تاریخ علی سعیدی و حقایق گذشته ایران زمین 

ارشیا ارشادی ونگاهی پژوهشی _ فرادینی به ادعاهای علی سعیدی با استناد به منابع تاریخ اسلام 
2017/06/17  ( واکنش _ 141)



پیش نوشت 

باورهای دینی _ مذهبی وآئینی  که دردوره  های مختلف حیات  بشرادعا وتدوین  شده اند جملگی به همان دوران ها تعلق دارند وامروزه نه تنها مفید نیستند بلکه جهانیان شاهد زیان های غیر قابل جبران این باورها هستند 
حال فرقی ندارد قوانین حمورابی باشند ویا بودا و زرتشت ویهودیت ومسیحیت واسلام  وتشیع و بهائیت 
قوانین ومقررات این باورها طبعا با دستاورد های علمی واندوخته های تجربی بشر متمدن خوانایی ندارند 
اکنون وقت آن رسیده که پرده هارا کناربزنیم وحقایق این دین وائین ومذاهب را با تراز دانش سنجیده _ پرده تعصب را به کناری نهاده  و ازاین ادعا های عموما ضد عقلی وعلمی با معیارهای روز  تقدس زدایی نمائیم 
برای رسیدن به مرحله فرادینی فقط مطالعه وکمی شهامت لازم دارد که جوانه  شک وتردید را درخود بارورو شکوفا کنیم

جهاد درراه الله بن مایه عقیدتی مسلمین 
حقیقت این است که با رسیدن به صندلی قدرت معممین درایران وعملکرد نزدیک به چهار دهه آنها وهمچنین پیدایش تجهیر و به صحنه آوردن زامبی های اسلامی چون طالبان و القائده وداعش چهره واقعی اسلام وشاخه های انشعابی آن برهمگان روشن گردید بن مایه اسلام ومشتقات آن نتیجه ای جز جنگ وخشونت وتخریب وکشتار دربرندارد  ( جهاد درراه الله ) 

تاریخ ایران ازتهاجم تازیان تا حکومت اسلامی

بنا بر مستندات تاریخ سرفصل های توقف و  عقبگرد های تاریخی درایران عبارتند از :  

الف _ تهاجم تازیان به ایران زمین درزمان ساسانیان  (  633 میلادی )

ب _ به قدرت رسیدن اسماعیل صفوی درایران وتولد شیعه 12 امامی ( 1501 میلادی )
پ _ سقوط پادشاهی استبدادی پهلوی درسال 1979 وبه قدرت کامل رسیدن معممین شیعه درایران 

ورود به بررسی سه مقطع تاریخی ایران نیاز به مهلتی دیگر دارد واین نوشته فقط به تراوشات ذهنی علی سعیدی خواهم پرداخت که تاریخ ایران را در حد دانش اندک ونگاه اسلامی _ شیعی بیان کرده است .

ازحجت الاسلام  غزالی تا علی سعیدی 

ازتعریف  صفت ها _ عنوان های درونی حوزویان که بگذریم " صفت مععم " بی شک مناسب ترین تعریف برای این قشر افراد جامعه می باشد _ معممین به گروهی از افرادی گفته می شود که قبای آخوندی  برتن وعمامه برسردارند _ صفاتی این گروه حوزویان درطول تاریخ تغببر یافته است _ درقدیم ها به اینگونه افراد اخوند وملا می گفته اند _ بعدها صفت حجت الاسلام هم وارد صفات این گروه گردید _ درزمان ناصرالدین شاه که صفت وعنوان فروشی بود وصفت هایی چون حجت الاسلام وعمود الاسلام وثقه الاسلام به صفات معممین اضافه شد _ در آستانه نهضت مشروطیت و تحرکات مردمی وروشنفکران طیقه معممین هم  خودرا وارد این ماجرا نمودند  وصفت" آیت الله "هم ازهمین زمان به دوتن از حجت الاسلام ها به نام طبا طبا یی و بهبهانی اطلاق گردید و با رسیدن معممین به قدرت درسال 1979 اینگونه صفات به آیت الله العظمی ارتقا یافت .
معممین همچنین صفت "  المسلمین" هم  به دم   حجت الاسلام  اضافه  نمودند !
 .
دراین نوستار به سراغ یکی ازاین حجت الاسلام ها خواهم رفت  تا نظریات وادعاهای شگفت انگیزوطنز آلود  ایشان را مورد نقد وبررسی قراردهم _>>>>علی سعیدی <<<<

علی سعیدی متولد  66 ساله شهر  شاهرود می باشد درسال 1345 وارد حوزه ومدرسه حقانی گردیده ودرسال 1360 ازجانب طاهری وارد بخش عقیدتی سپاه می گردد _ علی سعیدی درسال 1362 بعنوان رئیس اطلاعات سپاه منصوب می شود 
سعیدی درسال 1372 ازاین سمت برکنار ودر  سازمان تبلیغات اسلامی مشغول می گردد _ سعیدی درسال 1380 بعنوان  جانشین نماینده ولی فقیه  درسپاه پاسداران مشغول بکار می گردشود _ نامبرده ازسال 1384 ترقی کرده وبعنوان نماینده ولی فقیه درسپاه پاسداران منصوب می گردد که اکنون هم دراین منصب قراردارد 
حقیقت این است که علی سعیدی طلبه با سوادی درحد خواندن ونوشتن و بدون هیچ تخصص وتجربه ودانشی طی 35 سال گذشته درزمره مسئولین مورد وثوق  نظام حاکم برابران قرارداشته است .
ازشگفتی های مدیریتی در حکومت اسلامی این است که افراد نه برپایه دانش وتخصص بلکه بخاطر میزان وفاداری وگوش بفرمانی به پست ومقام ها می رسند وگرنه طلبه علی سعیدی کجا و اطلاعات سپاه ونمایندگی دریک نهاد  نظامی کجا ؟
علی سعیدی خیلی دوست دارد در کنار آرم سپاه عکس بگیرد و عموم عکس هایش داری این زمینه می باشند 

سخنان علی سعیدی درجمع نخبگان اصفهان دراین دنبالک >>>
ادعا های طنز آلود علی سعیدی دراصفهان را بخوانید  |<<<

سعیدی دراین سخنرانی درابتدا نا راحتی وعصبیت خودرا از باخت ازپیش معلوم ابراهیم رئیسی تحت عنوان رقیب هراسی بعنوان یک تکنیک دموکراسی  غربی برزبان می آورد ونشان می دهد که نامبرده که  درزمره بازندگان انتخابات 96می  تاچه حد کلافه و سردرگم و دلواپس است !
ازاین پریشان گویی که بگذریم ماجرای تقسیم مقاطع تاریخی درایران به روایت سعیدی مورد توجه مامی باشد 
سعیدی می گوید ما 5 مقطع تاریخی داریم که ازسه تای آن گذشته ایم وهم اکنون درمقطع  چهارم  هستیم وبعد به مقطع پنجم خواهیم رسید _ نامبرده مقاطع مورد اشاره راچنین فهرست می کند 

یکم _ بعثت محمد پیامبر اعراب درمکه وآغاز اسلام 
دوم _ ماجرای  غدیر 
سوم _  ماجرای عاشورا 
چهارم  _ تاسیس جمهوری اسلامی بسترساز جهانی شدن اسلام 
پنجم _ ظهور حضرت مهدی وقیام موعود 

حسین الله کرم بنیان گزار چماقکشان حزب الله پشت این طرح ضد زن می باشد 
&&&&&&&&&&&&&&&&&& این ادعاهای علی سعیدی هم با تاریخ اسلام خوانایی ندارد وهم نگاه شیعی به مسائل است و هم با هیچ یک از اصول عقلی قابل تطبیق نیستند _ حقیقت این است که جهان بینی معممین شیعه هیچ گونه ربطی به واقعیت های تاریخی ندارند و برپایه برداشت شیعی ازقران و صدها حدیث وروایت ساختگی و  جعلی بنیان نهاده شده اند 
امروزه صدها علی سعیدی با استفاده از تریبون های رایگان درگوشه وکنار ایران به تبلیغ مذهب شیعه مشغولند _ سعیدی ها همیشه از داشتن تریبون های یک طرفه سواستفاده کرده وبه نشر داستان های جعلی وساختگی ومغزشویی مردم ساده مشغول هستند _ اینها چون می دانند کسی از آنها حساب کشی نکرده وادعا های آنها را به چالش نمی کشد با خاطرجمعی وپشتگرمی قدرت ادعاهایی می کنند که هرگز حاضر به اثبات آن نیستند 

اکنون یک به یک ادعا های علی سعیدی را مورد نقد قرار می دهم 

یکم _ بعثت وآغاز اسلام درجزیره العرب 

برخلاف ادعا های خنده دار  سعیدی اولا _  مبدا تاریخ ایران بازمی گردد به حدود 8000 سال پیش باورود قوم آریایی ها به سرزمین ایران که در آنزمان ایران ویچ  نام داشت 

دوما _ تاریخ پیدایش یاورهای آئینی درایران یازمی گرددبه 4000 سال پیش ( میترا وزرتشت ) _ سوما _ تاریخ تمدن ایران زمین بازمی گردد یه حدود 3000 سال پیش ( پادشاهی هخامنشیان ) 
چهارما _ پیدایش دین  عربی اسلام در مکه ومدینه بازمی گردد به حدود 1400 سال پیش 
پنجما _ بنا برتعریف قران  محمد یک پیامبر عرب است ودین او مخصوص قبیله های بت  پرست حجازبوده  که هیچ ربطی به مردم متمدن ایران ندارد >>>>>> نگاه کنید به سوره های >>>( آل عمران 145 _ انفال 17 _ توبه 51_ ابراهیم 4 _ صافات 96 _ دهر30 _ یونس 47 _ شوری 7 _ شعرا 192 تا 196 )  درقران <<<<<<

شاید ادعاهای روضه خوان  علی سعیدی 60 سال پیش مورد پذبرش برخی از روستائیان هم ولایتی ایشان قرار می گرفت 
 ولی درعصر خردورزی وشتاب آگاهی رسانی حتی در دور افتاده ترین روستاهای ایران مردم به اینگونه ادعا ها فقط می خندند وهرگز یاور نمی کنند .

دوم _ ماجرای غدیر 

داستان وروایت غدیرخم فقط یک ادعای شیعیان علی است _ واقعیت تاریخی ندارد ودرهیچ یک ازکتب ومنابع اسلامی و قران به آن کوچکترین اشاره ای نشده است 

گردهمایی صقیفه بنی ساعده و روایت شیعی ماجرای غدیر خم 

بنا برنوشته تاریح طبری ( جلد 4 ) هنگامی که محمد ازحجت الوداع مراجعت نمودآثار بیماری جانکاهی دراو مشاهده گردید بگونه ایکه راه رفتن برای او مشکل بود _ باتوجه به اینکه محمدبن عبدالله درزمان حیات وصیه نامه ای برای خود تنظیم نکرده وکسی راهم برای  جانشینی  خود انتخاب نکرده بود ازاین رو درنخستین روز درگذشت او ودرحالیکه هنوزجنازه اش  بخاک سپرده نشده بود ابوبکر وعمربن خطاب  وشیوخ وروسای قبایل عرب وانصار مهاجران کشمکشهای شدیدی را در سقیفه ینی ساعده  برای تصاحب جانشینی محمد آغاز نمودند _ سقیفه ینی ساعده مکانی بود که طرفداران ونزدیکان محمد برای جانشینی او درآن محل گردهم آمده بودند
دراین گردهمایی گروهی می گفتند باید انتخاب   جانشینی محمد را به سعدبن عباده  رئیس طایفه الخزرج واگذار کنیم وسعد راکه بیمار بود بدانجا آوردند _ در تداوم این گروهمایی علی بن ابیطالب ازحق وفضیلت ابو بکر سخن گفت وپیش رفت وباوی بیعت نمود
درکتب تاریخ یعقوبی و فرقه الشیعه   آمده است شمار افرادی که طرفدار خلافت علی ابن ابی طالب بعد از محمد بودند از7 تا10 نفر تجاوز نمی کرد
ازسویی دیگرابوبکراز یاران  نزدیک و پدر همسر محمد ومردی با تجربه بود ومحمد دربستربیماری اورابرای برگزاری نماز به مسجد می فرستاد ودرمجموع ابوبکرازهمه جهات ازدیکر جانشینان محمد شایسته تربود وبهمین دلیل  عمربن خطاب نیز باابوبکر دست بیعت داد  وچنین شد که ابوبکر بعنوان اولین خلیفه اسلام  مورد تائید اکثریت گردهم آمدگان  در سقیفه بنی ساعده قرارگرفت _ بنابر مستندات تاریخ اسلام علی بن ابی طالب با هرسه خلیفه پیش ازخود ( ابوبکر _ عمر وعثمان ) بیعت کرده است



شیعیان علی وروایت غدیرخم 

با توجه به مستندات تاریخی بالا  نویسندگان شیعه علیرغم تائید گردهمایی سقیفه بنی ساعده ادعا می کنند که:

هنگام مراسم حج الوداع درمکه جبرئیل نزد محمد آمده وگفته است : الله دستور می دهد تو علی را به جانشینی خود انتخاب نمایی وبهمین منظور داستانی راهم روایت کرده اند که محمد درراه برگشت به مدینه درمحلی به نام غدیرخم به همراهانش دستور می دهد که توقف کنند وبعد جهازهای شترها رابرروی هم قراردهند
محمد بربالای جهاز ها می رود ودست علی رابالاگرفته گفته است : هرکس مرامولای خد می داند ازاین پس علی مولای اوست 
درکتاب دائره المعارف مذهب واخلاق آمده است هیچ دلیل ونشانه ومستنداتی وجود ندارد که محمد در محل غدیرخم علی رابه جانشینی خود برگزیده باشد .
درکتب شیعیان همچنین درباره غدیرخم آمده است که بعد از این رخداد عمربن خطاب نزد علی آمده وبه  اوگفته است : گواراباد برتو ای فرزند ابی طالب مولای من ومولای همه مومنین وجانشینی اورا شادباش گفته است !

این روایت غدیرخم به دلائل زیر واقعیت تاریخی ندارد وساخته وپرداخته نویسندگان شیعه می باشد

 اولا _ اگر محمد درحج الوداع  درحضور 70 تا 120 هزار نفر علی را آنهم درحضور عمربن خطاب به جانشینی خود انتخاب کرده بوده دیگر نیازی |" به گردهمایی سقیفه بنی ساعده" برای انتخاب اولین خلیفه مسلمین بعد از پیامبر اسلام نبوده است 

دوما _  اگر علی براستی توسط محمد به جانشینی انتخاب شده بود طبعا در گردهمایی سقیفه بنی ساعده اعلام وادعا می کرد نیازی به انتخاب کسی نیست ومحمد من را به جانشینی خود درغدیرخم برگزیده است 

 سوما _  شیعیان علی ادعا می کنند که عمربن خطاب درمحل غدیر خم حضور داشته وجانشینی علی را تبریک گفته است ایشان  در گردهمایی سقیفه اعلام می کرد وشهادت می داد که  نیازی به انتخاب جانشین نیست ومن شاهد بودم پیامبرعلی رابه جانشینی خود انتخاب کرده است
 چهارما _ خود علی بن ابی طالب اگر درغدیر خم به جانشینی محمد انتخاب شده بود در گردهمایی سقیفه بنی ساعده اعلام می کرد که نیازی به انتخاب جانشین نیست ومحمدمراقبلا درحضور عمربن خطاب به جانشینی خود برگزیده و ایشان می تواند دراین مورد شهادت بدهد .
پنجما _  اگر علی درغدیر خم بعنوان جانشین محمد انتخاب شده بود در سقیفه  بنی ساعده از شایستگی  ابو بکر سخن بمیان نمی آورد وبا او  بیعت نمی کرد .
ششما _ علی به استاد همه کتب ومستندات تاریخ اسلام هیچگاه خود ادعا نکرده که محمد اورا به جانشینی خود انتخاب کرده وسه خلیفه پیش ازاو مقام خلافت را غصب کرده وحق اورا ضایع کرده اند وبرعکس ادعای قصه پردازان شیعه علی خلیفه چهارم مسلمین  باهرسه خلیفه قبل ازخود بیعت نموده وآنها رابرسمیت شناخته است 
نکته قابل ونتیجه اینکه :
بنابراین علت تشکیل گردهمایی سقیفه بنی ساعده ودلایل بالا بخوبی ثابت می نمایند که ماجرای غدیرخم یک داستان ساخته وپرداخته نویسندگان شیعه بوده وفاقد هرگونه اعتبار تاریخی می باشد 

 بنابراین ادعای علی سعیدی هم دراین مورد داستان سرایی وفاقد ارزش است . 

سوم _ زمینه شناسی ماجرای عاشورا به روایت تاریخ 

بنا برمستندات کتاب" علی وفرزندانش " ( تالیف دکتر طه حسین ) پس ازقتل علی بن ابی طالب خلیفه چهارم مسلمین طرفداران وی گرد پسر ارشد او حسن بن ابیطالب  جمع شدند وقصد داشتنن نامبرده رابرکرسی خلافت  بنشانند  _ حسن بن علی اما مردی صلح جو بود و قصد نداشت برای خلافت رو درروی معاویه بن ابی سفیان به ایستد _ زمانی که حسن ین علی دریافت معاویه برای حل قضیه خلافت یه سوی عراق روانه شده است اوهم یا لشکری عازم آن منطقه شد گرچه به یاران خود گفت قصد مبارزه با معاویه راندارد بلکه می خواهد بااوگفتگو وصلح کند _ معاویه نمایندگان خودرا نزد حسن بن علی فرستاد وبه او پیام داد یا آماده جنگ باشد ویا مبلغ 5 ملیون درم که دربیت المال موجود بود ودویخش بصره رابرای همه عمر بپذیرد وتن به صلح بدهد
حسن ین علی پیشنهاد صلح را پذیرفت ویا معاویه پیمانی را امضاکرد وخلافت وی رابرسمیت شناخت .
محمد حسن طباطبایی درکتاب شیعه دراسلام یه نقل ازارشاد مفید ومناقب نوشته است که درپیمان بین معاویه وحسن بن علی قید وموافقت شده بود که پس ازمرگ معاویه حسن بن علی بعنوان خلیفه  جانشین وی گردد .

درحالیکه بنا برمستندات تاریخ اسلام حسن بن علی فردی صلح جو وآرام بود وچندان تمایلی جدی برای خلافت  نداشت برعکس او برادر کوچکش حسین بن علی ستیزه جو وسختگیر و درآرزوی رسیدن به خلافت بود  حسین بن علی ازصلح برادر بزرگش حسن با معاویه خرسند نبود وبه این عمل برادرش انتقاد واعتراض می نمود گرچه حسن بن علی بر پیمان صلح خود با معاویه همچنان اصرار می نمود 
پس از درگذشت حسن بن علی معاویه برخلاف تعهد وقولنامه خود با حسن بن علی که برتداوم خلافت در خاندان علی بعد از معاویه تاکید داشت تلاشی را آغاز گرد تا موافقت مردم وسران قبائل را برای جانشینی فرزند خود یزید بن معاویه جلب نماید _ کشتن گروهی از طرفداران خاندان علی درشهر کوفه از دیگر اقدامات معاویه بود 
درسال 679 میلادی معاویه درگذشت و یزید فرزندش به جانشینی او نشست _ حسین بن علی که از عهد شکنی های معاویه ناخرسند بود حاضر به بیعت با بزید وبه رسمیت شناختن خلیفه شدن او نگردید ووچنین شد که حسین بن علی بخاطر رسیدن به خلافت  عزم ررودررویی با بزید ابن معاویه  را نمود 

حسین بن علی وقصد خلافت 

نگاه حسین بن علی به ایرانی ها 
ما ازتبار قریش هستیم _ هواخواه ما عرب ها ودشمنان ما ایرانی عا هستند
روشن است که هرعربی ازایرانی ها بهتر وبالاتر وهرایرانی ازدشمنان ما هم بدتراست
ایرانی هارا باید دستگیر کرد وبه مدینه آورد _ زنانشان را بفروش رساند ومردانشان رابه بردگی وغلامی اعراب گماشت
حسین بن علی _ سفینه البحار ومدینه الاحکام والااثار _ شیخ عباس قمی 

قابل توجه کسانی که بخاطر حسین گریه وزاری  می کنند وفرق خودرا می شکافند !

حسن بن علی برای رودررویی با یزید شهرکوفه را انتخاب کرد چون بنابراآنچه رفت معاویه جمعی از طرفداران ابی طالب را در آن شهر به قتل رسانده بوداین موضوع وهمچنین دعوت نامه هایی ازاهالی ناراضی کوفه  باعث شدند  که حسین بن علی با گردآوری نزدیکان _ دوستان واهل خانواده است با جمعی حدود 2000 نفر عزم کوفه نمود _ قبل ازحرکت برادر ناتنی حسین به نام محمد حنفبه ( رهبر گروه کیسانیه ) وهوادارانش  سعی کردند اورا ازاین کار منصرف نموده وبه وی هشدار دادند چنین بی پروا جان خود واطرافیانش رابه خطر نیاندازد 
ابن عباس هم ازاوخواست به جای کوفه به یمن برود وبه طرفداران خانواده اش درآن ناحیه بپیوندد 

حسین قبل از رفتن به کوفه  یکی اربستگانش به نام "مسلم بن عقیل  " را بدانجا روانه کرد تا ضمن بررسی شرایط مقدمات تهیه پول وسلاح برای این مبارزه را فراهم کند  _ درشهر کوفه تعدادی ازطرفداران خانواده ابی طالب ازجمله ابو ثمامه ساعدی    شروع به جمع آوری کمک های مالی وسلاح برای حسین بن علی گردیدند 
حاکم کوفه در آن زمان عبید الله بن زیاد نام داشت 
فعالیت های طرفداران حسین درکوفه توسط جاسوس حاکم بنام مغیل که مراقب مسلم بود شناسایی وگزارش شد که درنتیجه مسلم و دیگر طرفداران حسین بن علی شناخته شده ودستگیر گردیدند و مسلم به قتل رسید
حسین بن علی بی خبر ازهمه جا درحالیکه فکر می کرد مردم کوفه منتظر او هستند درراه کوفه حرکت می کرد 
حسین بن علی درناحیه تنعیم به یک کاروان که برای یزید کالا حمل می کرد حمله واموال آنراغارت نمود 
بهرروی حسین بن علی وقتی به محلی به نام ثعلبیه رسید از رخدادهای کوفه آگاه شدو تصمیم به بازگشت گرفت 
برادران مسلم که همراه حسین بن علی بودند اما مخالفت کرده وخواهان انتقام گیری گردیدند 

درادامه هنگامی که حسین ابن علی ولشگرش به نزدیکی شهر کربلا رسیدند متوجه شدند که یک لشگر سواره نظام کوفی راه رابراووهمراهانش بسته اند فرمانده لشگر کوفی که  سعد بن وقاص نام داشت فردای آنروز نماینده ای را به نزد حسین بن علی فرستاد تا ازعلت لشگرکشی او آگاه گردد
حسین بن علی به نماینده لشگر گفت : مردم کوفه که  ازاو دعوت بعمل آوره اند اکنون برسرقول خود نیستند وبنابراین خواست اواین است که یا اجازه دهند به حجاز بازگردد_ ویا به شام نزد یزید برود وبا اوگفتگو کند ویا اینک بتواند به سرزمین دیگری برود 
سعدبن وقاص پیام حسین بن علی رابه عبید ابن زیاد  رساند  وابن  زیاد درپاسخ  به  گفت حسین دوراه پیش پای اوقراردارد _ اول اینکه _ با بزید ابن معاویه بیعت نماید ودوم اینکه  _  آماده پیکار باشد

جانبازان شیمیایی جنگ را فراموش نکنیم
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&  
همانگونه که دربالا اشاره شد حسین بن علی که به دودلیل تصمیم به هماوردی نداشت وخواهان بازگشت به حجاز شده بود ولی بزید بن معاویه بااین درخواست به شرط بیعت  نمودن ایشان موافق بود 
به کلامی دیگر یزید بن معاویه حسین بن علی را با لشگری بزرگ تحت محاصره قرار داده بود و ازراو می خواست یا بیعت کند ویا بجنگد
نکته قابل توجه دیگر درماجرای کوفه و کربلا این است که هم طرفداران خانواده علی درکوفه وهم  با لشگریان همراه وی با او بد عهدی نمودند   
بطوریکه شیعیان اظهار می دارند حسین بن علی وقتی مجبورشد  به جنگ ورویارویی آورد درجمع لشگریان همراه خود حاضر شد واز جنگ نابرابر واحتمال کشته شدن سخن به میان آورد وبه آنها گفت : هرکه خیال جنگ ورودررویی ندارد می تواند شبانه کربلا را ترک گفته وازاوجدا شود 
بنا برهمین روایات حدود 2000 تن ازلشگریان حسین بن علی ازاین فراخوان استقبال کرده ودرسیاهی شب صحنه را ترک نمودند و ازجمع همراهان وی تنها 72 نفر از خانواده او شامل زنان وکودکان باقی ماندند 
حال اگر بخواهیم این روایات را تاریخی بدانیم چند سئوال پیش می آید 
نخست اینکه : اگرحسین بن علی درشهرکوفه پایگاه مطمئن داشت چرا دعوت کنندگان وی بدعهدی نمودند ؟
دوم اینکه _ چرا لشگریان همراه وی صحنه نبرد را ترک نمودند ؟
سوم اینکه _  اگر راه ترک صحنه برای لشگریان حسین بن علی وجود داشت چرا ایشان خود وخانواده اش را ازخطری که پیش رو داشت نجات نداد ودرسیاهی شب صحنه را ترک ننمود |؟ 
چهارم اینکه _  آیا به خطر انداختن جان بستگان واعضای خانواده برای اعتراض به ظلم وستم وتبهکاری وپیمان شکنی بزید بن معاویه  اقدامی شایسته بود ؟ 
یهرصورت حسین بن علی دریک انتخاب بین بیعت ویا جنگ  آنهم با آگاهی ارشکست گزینه دوم را انتخاب کرد 
گرچه حادثه کربلا یک تراژدی تاسف بار است ولیکن برخلاف ادعای علی سعیدی اتفاقی است که دریک سرزمین عربی رخ می دهد وبهمین دلیل اولا _ کوچکترین ربطی به مردم ایران وتاریخ آنها ندارد 
 دوما _  اما قتل بابک خرمدین  ایرانی مبارزی که بخاطر آزادی میهن خود ازقید تازیان متجاوز وستمکار  مبارزه کرد وبه ضدانسانی ترین شکل ممکن توسط معتصم ( خلیفه اسلامی ) سلاخی گردید به ما مربوط می باشد 
 آیا علی سعیدی ها اصولا از جنایات و ستمگری وویران سازی ایران توسط  تجاوزکاران عرب آگاه هستند ؟
وبهمین دلیل است که علی سعیدی ها نادان _ جاعل تاریخ وبد نام ترازهمه تازی تبار هستند وبهمین دلیل است که با بی شرمی تمام چشم خودرا برجنایات تازی های متجاوز در حمله و200 سال ستمگری وقتل وغارت درایران زمین  می بندند و روایت کربلا را مقطعی ازتاریخ ایران به شمار می آورند  ( ؟ ! ) 

چهارم _ تاسیس جمهوری اسلامی و بسترسازی جهانی شدن اسلام !

 یکی از توهمات وادعاهای غیرواقعی  معممین حاکم برایران این است که برای مغلطه کاری مخدوش کردن واقعیات تاریخ اسلام وتشیع را درهم مخلوط کرده واخیرا به جای صدور اعتقادات شیعه گری جهانی شدن اسلام سخن می گویند!
کسانی که باامار وارقام وتاریخ وکند وکاه سروکار دارند خوب می دانند که حدودا 93 درصد مسلمانان جهان اهل تسنن  وحدود 7 درصد شیعه می باشند 
کسانی که کمی اطلاعات تاریخی درمورد ادیان ومذاهب داشته باشند خوب می دانند که اهل تسنن (93 درصد ) با شعیان اختلافات بنیادین وغیر قابل حل دارند ( سقیفه بنی ساعده و غدیر و امامت وغیرو ) 

بنابراین_  اولا _  آنچه علی سعیدی ادعا می کند ( جهانی شدن اسلام ) هیچ  ربطی به اسلام ندارد وبرپایه تئوری غیبت وظهوراست که دربین گروهی کمی ازشیعیان باور شده است  ولی از آنجا که نامبرده  شهامت صراحت کلام ندارد این ادعا را درمقطع تاریخی پنجم  ادعا های خود بسته بندی کرده وپوشانده است 

چرا وچگونه رژیم پهلوی سقوط کرد ومعممین برقدرت رها شده تکیه زدند ؟

سقوط رژیم پهلوی درسال 1379 یک برآیند وسیر طبیعی تاریخ است که البته می توانست بعقب افتد  ویا در مراحل دیگری ازتاریخ ایران رخ دهد و اشنباهات غیر قابل جبران رژیم پهلوی تاریخ آنرا به جلو کشید _ برخی ازاشتباهات برجسته رژبم پهلوی فهرست واروکوتاه شده  عبارت بودند از 
1 _  سلطنت وحکومت توام باهم 
طبق قانون اساسی شاه سمبل وحدت ملی بود که می بایست درچهارچوب قانون سلطنت کند ولی متاسفانه ایشان علیرغم آگاهی از وظایف تعین شده در یک نظام مشروطه سلطنتی از وظابف خود عدول کرده و درهمه امور کشور دخالت می کرد
2 _ عدم توجه به توسعه سیاسی و مردم سالاری 
شاه همیشه درتوهم خطر کمونیست ها به سر می برد وبهمین دلیل به احزاب وتشکل های مستقل اجازه فعالیت سیاسی نمی داد
3 _ کودتا علیه دکتر محمد مصدق رهبر دلسوز ومتعهد ایران دوست 
شاه درامورسیاسی دخالت می کرد و علاقمند بود مسئولین کشور تمام وکمال گوش بفرمان اوباشند ویهمین دلیل با اختلافی که بامصدق رهبر ملی داشت با نوشتن یک نامه دست به کودتا زد ودرمرداد  بیست وپنجم 1332  نخست  وزیر قانونی را ازکار برکنار نمود _ کودتا شکست خورد وشاه باخفت وخواری ازایران فرارکرد _ امریکایی ها با یک کودتای کم هزینه بعد ازسه روز اورا به ایران بازگرداندند وشاه دستور تخریب خانه مصدق ودستگیری اورا صادر نمود 
4 _ معرفی ومطرح کردن  اقای خمینی نزد مردم ایران درسال 1342
اگر به سخنان آقای خمینی درشب عاشورای سال 42 درحضور حدود 100 نفر درمسجد اعظم قم توجه کنیم  متوجه می شویم که نامبرده با سخنانی آرام و به دور از خشونت کلامی از انقلاب سفید شاه انتقاد می کند وایشان رابخاطر اعطای حق رای به زنان ایران مورد سئوال قرار می دهد ( ؟ ! ) 

هنوز مشخص نیست که عوامل سازمان امنیت که درصحنه حضور داشته اند چه گزارشی به تهران منتقل کرده اند که شاه فورا از آن باخبرشده _ عصبی می گردد ودستور بازداشت آقای خمینی  راهمه شبانه صادر می نماید ؟ 
آقای خمینی هیچ سابفه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی نداشته وحتی یک ساعت هم بازداشت نشده است  واین درحالی بود که گروهی از معممین ازجمله طالقانی _ لاهوتی _ غفاری ورفسنجانی وخامنه ای  وو سابقه زندان درپرونده خود دارند 
دستگیری آقای خمینی آنهم در ماه محرم ودر آستانه جو خاص  مراسم عاشورا یکی از احمقانه ترین اقدامات خود سرانه شاه بود
سخنان آقای خمینی درجمعی اندک درقم هیچ گونه زیان اجتماعی دربرنداشت واگر این دستگیری انجام نمی شد شاید غیر ازآن اندک حاضران درمسجد به کوش کسی نمی رسیدولی شاه این انتقاد اندک رابرنتافت و با دستگیری فوری ایشان نامبرده را به مردم معرفی کرد _ نگارنده درروز 15 خرداد از سوی یک دوست قمی خود که ماجرا را تعریف کرد برای نخستین بار نام ایشان را شنیدم _ بروجردی _ شریعتمداری طالقانی کسانی بودند که نگارنده تا آن زمان نام آنها را شنیده بودم 
حماقت وبلاهت شاه در خرداد 42 بعد از کودتای 32 درزمره تصمیمات جاهلانه ومستبدانه ایشان بود 

5 _عاملیت  خفقان _ و گسترش سرکوب بعد ازکودتای 28 مرداد 32 

بعد ازکودتای 28 امرداد 32 شاه به سرکوبگری خود شدت بخشید _ جبهه ملی _ نهضت آزادی وحزب توده وتمامی تشکل های سیاسی  را غیرقانونی اعلام کرد _ فشار بر ادبا و اهل فرهنگ را زیاد نمود _سانسور وجلوگیری از  انتشار نشریات مستقل و ه ممنوع کردن هرگونه اجتماع سیاسی _ صنفی  و همزمان با این اقدامات  سازمان امنیت را گسترش داد 
اینگونه اقدامات مستبدانه  شاه درحالی صورت می گرفت که معممین با استفاده از صدها مسجد وتکیه و حسینیه وامامزاده درگوشه وکنار ایران بدون هیچ هزینه ای مشغول تبلیغات مذهبی بودند 

5 _ بنیان گزاری گروه های تروریستی 

 بنابرمستندات تاریخی همیشه گروهک های خشونت طلب برزمینه خفقان و شرایط نامتوازن اجتماعی رشد می کنند _ فشارها وممنوعیت های فعالیت سیاسی تشکل ها واحزاب میانه رو یاعث پدید آمدن گروهک های تروریستی مجاهد وقدایی گردید واین چگوارائیست ها به جای  فعالیت های آزاد و ودرکنار مردم زیر زمینی شدند ودست به ترور وبمب گزاری نمودند 
درحقیقت می توان استبداد وخفقان را مادر تروریسم وخشونت گرایی نام نهاد وشاه با گسترش سرکوب عامل پیدایش گروه های تروریستی درایران گردید 

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& اوج توهم شاه فرورفتن درلباس کوروش 

شاه درسال 1350 به اوج توهم خودرسید وجشن های 2500 ساله شاهنشاهی برگزار نمود 
صدالبته برزگداشت اسطوره هایی چون داریوش وکوروش اقدامات باارزشی بوده وهستند ولی اینکه شاه دریک توهم تاریخی خودرا هموزن کوروش بخواند و خاطر جمعی بدهد که : کوروش آسوده بخواب ما بیداریم !
یک توهم برزگ بود 
6 _ تعطیل کردن احزاب نزدیک به سیستم وتاسیس حزب رستاخیر 

 شاه درسال 1353 تصمیم گرفت حتی احزاب وفادار به خود چون حزب ایران نوین _ حزب پان ایرانیست _ حزب مردم و حزب ایرانیان راهم تعطیل ومنحل اعلام نموده وبجای آن حزب رستاخیز را جایگزین نماید _ 
گرچه هنوز مشخص نیست این تصمیم شاه  برچه پایه ای انجام گرفت ولیکن سیستم تک حزبی همانند کشورهایی چون سوریه وعراق می تواند دلیل نزدیکی براین انحلال وتاسیس  باشد 
دردوکشور مورد اشاره تمامی مسئولین کشور ازمیان اعضای حزب سوسیالیست بعث  انتخاب می گردیدند _ 
بهرروی این اقدام خود سرانه وبی دلیل کوچکترین تاثیری درتوسعه سیاسی نمی توانست داشته باشد چون شاه اصولا به توسعه سیااسی هیچ اعتقادی نداشت واین احزاب  تعطیل شده هم پایگاه مردمی نداشتند 

7 _  نوید جلو افتادن از ژاپن ودرآستانه تمدن برزگ 

شاه دراین اواخر سلطنت خود سخت به بیماری توهم دچار شده بود وبهمین دلیل ادعا می کرد :
 ما در آستانه تمدن بزرگ قرارگرفته ایم 
ما به زودی از ژاپن جلو خواهیم افتاد 
واین درحالی بود که دولت های منتخب او از تامین برق مردم  عاجز بودند _ نگاه کنید به خاموشی های سراسری برق درسال 1356 

آیا تحولات سال 1979 درایران  اجتناب ناپذیر بودند ؟

بنا بر مستندات تاریخ تحول درکشورهای جا مانده ازتاریخ حتمی وبدون تردید هستند _ گرچه این تحولات می توانند به روش های مدنی و گفتگو صورت گیرند که در آنصورت مردم هزینه کم تری پرداخت می کنند 
آخرین سفر شاه به امریکا درسال 1978 ( حدود یک سال قبل ازسقوط ) با دیگر سفرها تفاوت داشت _ جیمی کارتربا شعار دفاع ازحقوق بشر ودموکراسی می داد _ شعاری که گوش شاه ایران چندان با آن آشنانبود 
گرچه از گفتگوهای محرمانه شاه با کارتر در آن سفر هنوز رونمایی نشده ولیکن شاه دربازگشت  ازفضای باز سیاسی سخن گفت واین بی شک به این سفر بی ارتباط نبود _ شدت گرفتن بیماری شاه خبری بود که پنهان ماند 
شاه در مرداد 1356 امیرعباس هویدا را پس از 13سال نخست وزیری برکنار وجمشید آموزگار را به جای او انتخاب ومنصوب نمود _ شاید اگرشاه درسال 1356ذ به جای جمشید  آموزگار شاپور بختیار  که یک شخصیت ملی بود را انتخاب ومنصوب می نمود رخدادهای 1979 صورت نمی گرفت 
شاه بیمار ازصحنه سیاسی کنار می رفت وبه مقام سلطنت بسنده می نمود 
ولی متاسفانه : 
مستبدان پیام مردم را یا دیر می فهمند ویا وقتی می فهمند که دیگر دیر 
شده است 
شاه نوید   بازشدن فضای سیاسی را فقط یعنوان یک شعار مطرح کرد درغیر اینصورت می بایست پس ازبازگشت از امریکا یک شخصیت ملی خارج از جمع نزدیکان خودرا به نخست وزیری منصوب می کرد همانند بختیار وده ها شخصیت مستقل ملی که کنار نهاده شده بودند 
شاه درسال 65 هویدا رابرکنار وباز یکی ازاعضای حلقه پیرامون خودرا به نخست وزیری منصوب کرد ( جمشید اموزگار ) 
جمشید آموزگار از مرداد 1356 تا شهریور 1367 نخست وزیر ایران بود 
درشهریور 1357 با اوج گرفتن اعتراضات علیه سلطنت پهلوی  _ شاه آموزگار رابرکنار و جعفر شریف امامی  ( ازاعضای مهم فراماسونری ) از که قبلا مسئول مجلس شورا وسناوتولیت بنیاد پهلوی  را بعهده داشت به نخست وزیری انتخاب نمود 
جعفر شریف امامی با تشکیل دولتی که اونام دولت آشتی ملی  بر آن نهاده بود
اولین جمله شریف امامی پس ازانتصاب این بود " من شریف  امامی 20 روز پیش نیستم !
شریف امامی دردوران کوتاه نخست وزیری خود این اقدامات را باشتاب انجام داد
آزادی مطبوعات ورادیوتلویزیون 
تغییر تقویم شاهنشاهی 
عزل مدیران نالایق 
انحلال حزب رستاخیز
اقدامات شریف امامی نتیجه ای به همراه نداشت ونامبرده درتاریخ 13 آبان 57 استعفا داد وازایران خارج شد 

اعلام حکومت نظامی ونخست وزیری ارتشبد غلامرضا ازهاری

پس از استعفا وکناررفتن شریف امامی شاه ارتشبد غلامرضا ازهاری را به نخست وزیری برگزید تا او دولت نظامیان را تشکیل دهد _ درحقیقت شاه که درمانده وعاجز شده وبیماری اش هم شدت یافته بود سعی کرد تاشاید بتواند با چنگ ودندان نشاندادان نظامیان بر اوضاع که روبه وخامت نهاده بود مسلط گردد 
ازهاری یک دولت نظامی را برسرکار آورد 
دولت ازهاری برای جلوگیری ازاعتراضات درتاریخ 16 شهریور 67 درتهران ویازده شهر دیگر مقررات حکومت نظامی اعلام نمود   این شهرها عبارت بودند از تهران _ کرج _ قم _ قزوین _ اصفهان _ شیراز_ رشت _ تبریز _ مشهد _ جهرم  _ کازرون _ اهواز .........
همانگونه که اسنادنشان می دهند دولت نظامی  ازهاری  ازبین 303 شهر کوچک وبزرگ ایران تنها در12   شهر کوچک وبزرگ حکومت نظامی اعلام نموده است _ 
حال این سئوال پیش می اید که مردم 219 شهرکوچک وبزرگ ایران درسال 57  درچه شرایطی به سر می بردند ؟
پاسخ این سئوال وبررسی بقیه ادعا های معمم علی سعیدی در بخش دوم 

پایان بخش نخست 


ارشیا ارشادی نویسنده وپژوهشگر مستقل ودوستدار ایران وایرانیان 
2017/06/17 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا