نگاهی گذرا به 50 سال خشونت وترور _ جنایت وخیانت ومزدوری توسط گروه موسوم به مجاهدین ( بخش نخست)
ارشیا ارشادی 2015/09/12
مقدمه _ این روزها دستگاه تبلیغی فرقه تروریستی رجوی از 50 امین سال تاسیس خود سخن به میان اورده وبدان افتخار می نماید _ این کارنامه سیاه 50 ساله سرشاراست از ترور وخشونت آدمکشی وبمب گزاری وطبیعی است که چنین پرونده ای تحت هیچ عنوان قابل دفاع نیست _ درواقع بنا بر مستندات تاریخی بوجود آمدن گروه های خشونت طلبی چون مجاهدین وفدائیان وجود حکومت سلطنتی _ استبدادی پهلوی بوده است که همه راه های تلاش مدنی _ حزبی گروهی را به بهانه " مبارزه با کمونیسشم " مسدود نموده بود بطوریکه تشکل های مسالمت جویی همچون جبهه ملی ونهضت آزادی نیز درکنار حزب وابسته _ کمونیستی توده اجازه فعالیت نداشتند _ درچنین شرایط بسته ای گروهی ازجوانان با تشکیل گروه های کوچک زیرزمینی اسلحه به دست گرفته روی به ترور وتروریسم نهادند تا به خیال خود رژیم وابسته به امریکا را سرنگون نمایند !
دراین نوشتار پرونده یکی ازاین گروه های خشونت طلب موسوم به مجاهدین را مورد نقد وبررسی قرارخواهم داد .
شکست کودتای محمد رضا پهلوی علیه دکتر محمد مصدق نخست وزیر و فرارشاه ازایران
درتارخ 25 مرداد 1332 دولت های وقت امریکا وانگلیس که مصدق راسد راه غارتگری ثروت ملی مردم ایران یعنی نفت می دیدند واز ضربه کاری " نهضت ملی " وپیروزی محمد مصدق دردفاع از حقوق مردن ایران به خشم آمده بودند از محمد رضا پهلوی خواستند که محمد مصدق را برکنار وزاهدی رابه جای او به نخست وزیری منصوب نماید _ اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه ایران هم در تهیه واجرای این دسیسه نقش وسهم داشت _ بهمین دلیل شاه حکم عزل مصدق را صادر و سرهنگ نصیری رابا گروهی نظامی وچند خودروی جنگی عازم این ماموریت نمود _ بنابر مستندات تاریخی تنی چند از نظامیان که ازاین توطئه آگاه شده بودند رهبر نهضت ملی را مطلع نمودند وبهمین دلیل زمانی که کودتاچیان به نزدیکی های محل استقرار مصدق رسیدند توسط نیروهای وفادار به مصدق خلح سلاح ودستگیرشدند _ شکست کودتا علیه مصدق باعث فرار شتاب آلود شاه وابسته ازایران گردید _ دراینجا بود که بخش دوم این دسیسه امریکایی _ انگلیسی به اجرا در آمد وچنین شد که کودتای امریکایی 28 مردادبه نتیجه رسید وشاه امریکایی ها شاه فراری را دوباره به اریکه سلطنت استبدادی بازگرداندند .
تشدید جو اختناق وسرکوب بعد از کودتای 28 مرداد 1332
بعد از انتصاب سرلشگر زاهدی بعنوان نخست وزیر از طرف شاه دستگیری طرفداران دولت مصدق ومنتقدین حکومت استبدادی پهلوی آغاز گردید ودرهمین راستا فعالیت تشکل هایی چون جبهه ملی _ نهضت آزادی وجزب توده غیرقانونی اعلام شد و جو سنگینی از سرکوب واختناق دربازگشت دیکتاتور کودتاگر برایران حاکم گردید .
تاسیس سازمان مجاهدین درسال 1344 _ اهداف _ خط مشی و اقدامات این گروه خشونت طلب
درسال 1344 چند تن از جوانان نهضت آزادی دست به تاسیس یک تشکل زیر زمینی زدند _ این گروه درابتدا نام جزب الله نام گرفت ودرادامه به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام داد
ایدئولوژی این گروه خشونت گرای مارکسیست اسلامی یک جهان بینی 40 تکه وترکیبی بود آنها برداشت هایی از اسلام _ تشیع _ مارکسیسم _ استالینیسم _را درکنار هم قرارداده ونتیجه گرفته بوند که : شاه عامل وابسته امریکاست و این رژیم را باید با عملیات مسلحانه سرنگون نمود _ بنیان گزاران ومسئولین این گروه این گروه بدیع زادگان _ سعید محسن و محمد حنیف نژاد نام داشتند ....... تراب حق شناس از اعضای مارکسیست این گروه جهان بینی حاکم برسازمان را " علم انقلاب زمانه " توصیف کرده است ( !)
کتاب های اموزشی این سازمان عبارت بودند از >> راه انبیا راه بشر _ اقتصاد بزبان ساده وراه حسین وشناخت وتکامل بودند
ضربه 1350 ونابودی ومتلاشی شدن سازمان مجاهدین
حدود شش سال پس ازتاسیس سازمان ساواک توانست در تمامی ازکان این گروه نفوذ نماید ولذا در این سال با حمله به مخفی گاه ها تمامی اعضای بلند پایه ودون پایه این گروه را دستگیر نمود _ سران این گروه دستگیر ومحاکمه واعدام گردیدند واعضای درجه پائین تر پس از تقاضای عفو ملوکانه وهمکاری با ساواک به جبس محکوم شدند و پرونده این گروه به کلی بسته و اعضای آن به زندان افتادند _ درجریان این رخاد تنها حدود 5 درصد ازاعضای گروه توانستند از این ضربه جان سالم به دربرند _ این بقایای تروریست ها درسال 1354 با انتشار بیانیه ای رسما اعلام نمودند که مجاهدین یک گروه مارکسیستی بوده است
حاصل عملکرد گروه تروریستی مجاهدین طی سال های 1344/1350
چنانچه مدارک فعالیت های این گروه نشان می دهد اقدامات تروریستی این گروه طی این مدت عبارت بودند از >> انفجار دفتر هواپیمایی بریتانیا درتهران _ انفجار دردفتر نشریه " این هفته " _ بمب گزاری دراداره اطلاعات امریکا درتهران _ انفجار اتوموبیل ژنرال پرایس امریکایی _ انفجار بمب در سفارت اردن درتهران _ ترور تیمسار طاهری _ انفجار دفتر هواپیمایی پان امریکن _ بمب گزاری درکارخانه نخ رسیس مشهد _ انفجار درپاسگاه ژاندارمری کاروان سنگی _انفجار تاسیسات کارخانه برق ایرانا درکرج _ انفجار تاسیسات برق کارخانه جیپ لندروور _ بمب گزاری دردفتر مجله هنر وسینما _ ترور دومشتشار نظامی امریکا درتهران ( سرهنگ جان ترنر وپل شفرد ) _ انفجار درسینما کریستال مشهد _ انفجار دردفتر انجمن ایران وامریکا درمشهد _ ترور دو کارمند شرکت نفتی امریکایی ( رابرت ارکرون و ویلیان سی کارترل .....
همانگونه که دربالا اشاره شد کلیه تلاش های تروریستی وخشونت گراییی این گروه در تعدادی ترور وبمب گزاری خلاصه می گردند و طبیعی است که بکارگیری این روش ضد انسانی درطول تاریخ هیچگاه ودرهیچ نقطه ای از چهان منجر به سقوط یک رژیم نشده ونخواهد شد _ بنابراین کسانی که درنوشتار های خود به " آرمان ها واهداف " اولیه این گروه خشونت گرا اشاره می کنند بهتراست به این دوسئوال پاسخ دهند
یکم _ آیا ایجاد عدالت و برابری ورفع ستم وتبعیض از راه ترور وبمب گزاری به دست می آید ؟
دوم _ ماحصل فعالیت های این گروه طی دوران یادشده برای مردم ایران چه دستاوردی دربر داشته است ؟
انشقاق وانشعاب وچند تکه شدن سازمان دردرون زندان
پس از ضربه کاری 1350 بحث های اعضای این سازمان خشونت گرا به درون زندان کشیده شد _ در این گفتگوها افراد واقعیت گرا به نقد عملکرد سازمان پرداخته و ازمشی خشونت طلبی فاصله گرفتند _ گروهی هم که همچنان برراه ترور وخشونت را تنها راه ممکن می دانستند دسته دیگری را تشکیل دادند و درمجموع بقایای سازمان علاوه بر مارکسیست و مسلمان به گروه های کوچکتر مخالف وموافق ستیزه جویی مبدل گردیدند ..
مسعود رجوی از همکاری باساواک ودرخواست عفو ملوکانه تا تشکیل یک گروه درداخل زندان
بنابراسناد به دست آمده ازساواک بعد از فروپاشی حکومت پهلوی _ مسعود رجوی پس از دستگیری همکاری گسترده ای با ماموران ساواک نموده ودراین راستا تا جای پیشرفته که کروکی محل زندگی برخی از اعضای گروه در دراختیار نیروهای امنیتی قرارداده است _ مسئولین ساواک از همکاری این فرد رضایت خودرا اعلام و درخواست منظور نمودن این همکاری ها در پرونده اتهامات اورا نموده اند و درنهایت مسعود رجوی با تقاضای عفو ملوکانه به تحمل چندسال زندان محکوم گردید .
بحث رهبری جمعی وفردی درون زندان و نظر مسعود رجوی دراین مورد
مسعود رجوی دردوران زندان درگفتگوها بطور ضمنی با موضوع رهبری جمعی مخالف بوده واز رهبری فردی ( وجود یک امام وپیشوا ) دفاع می کرده است _ این عقیده رجوی بعدها دربازتاسیس وفعالیت گروه رجوی دربیروناززندان خودرا نشان داد _ گرچه دراوائل سال 1358 از اینفرد بعنوان عضو مجاهدین نامبرده شده است ولیکن به مرور زمان نامبرده با به حاشیه راندن افرادی چون مهدی تقوایی _ خیابانی وو خودرا درراس وبعنوان رهبر سازمان معرفی می نماید ( نگاه کنید به سخنرانی های نامبرده درسال 58 و59 ) _
بازتاسیس سازمان ( شاخه رجوی ) از اواخر سال 57 ونخستین سخنزانی
در 14 اسفند 1357 اعضای نهضت آزادی _ جبهه ملی تصمیم به برگزاری بزرگداشت دکتر محمد مصدق در احمد آباد نمودند دراین گردهمایی اقای طالقانی از طرف ملیون به سخنرانی پرداخت _ مسعود رجوی هم خودرا به این گردهمایی رساند و سخنانی برزبان راند که " مبارزه با امپریالست امریکا " جان سخن این سرهم بندی های وپرت وپلاگویی های نامبرده بود
قطع ازتباط با دنبالچه عقیدتی مجاهدین درعین حال استفاده ازنام و سابقه این گروه توسط رجوی
گرچه گروه رجوی پس ازبازتاسیس درسال 1358 از چاپ وانتشار کتاب های عقیدتی وآموزشی مجاهدین طفره رفت ولیکن همچنان پرچم این گروه را آرم خود نهاد ودنبالچه این سازمان رابخود وصل نمود _ اولین کتاب منتشر شده ازطرف گروه رجوی کتاب "اپورتونیسم ها " بود که تلاش می کرد ضمن کم رنگ کردن رد پای مارکسیست ها دراین گروه آنها را مشتی فرصت طلب نشان دهد _
فعالیت سیاسی _ نظامی گروه رجوی ازبهمن 1357 بدین سو
پس ازسقوط رژیم استبدادی سلطنتی پهلوی گروه رجوی با اشغال ده ها ساختمان دولتی ودفاتر شرکت های تعطیل شده فعالیت های عضو گیری خودرا آغاز نمود _جذب دانش آموزان ودانشجویان از اولویت های این گروه محسوب می گردیند _ این گروه اما درکنار فعالیت سیاسی به خرید _ سرقت وجمع آوری ومخفی کردن اسلحه ومهمات نیز سخت مشغول بود ( ! ) _
دوچهرگی گروه رجوی درمقابل حکومت تازه درایران
اگر به اعلامیه ها _ موضع گیری ها وسخنان مسعود رجوی و خیابانی وتقوایی طی سال های 57/60 توجه کنیم یک دوچهرگی روشن دراین برخورد ها خواهیم یافت _ این گروه ازسویی آقای خمینی راکه درجایگاه رهبر انقلاب قرار گرفته بود ستایش می کرد و تعریف های بسیاری ازایشان می نمود ولی درهمان حال درلابلای نوشته ها وگفتارهای خود با نظرات ابهام آلود به حاکمیت بنوعی غیر مستقیم هشدار می داد ودرخواست والتماس می کرد که آنها را هم به بازی بگیرد _ گروه رجوی که بارها به رهبریت آقای خمینی اشاره می نمود وادعا می کرد که بدان گردن می نهد ( شعار رهبر خمینی _ رئیس جمهور طالقانی ) ولی درعین حال مشغول تسلیح محفیانه گروه خود بود _ آقای خمینی دراسفند ماه 57 و رئیس ستاد ارتش درفروردین 58 دردو درخواست جداگانه از کسانی که اسلحه های سرقت شده رادردست خود داشتند تقاظا نمودند که سلاح ها ومهمات غارت شده را تحویل مراکز نظامی نمایند _ گرچه بسیاری ازمردم عادی چنین نمودند ولیکن گروه رجوی و شاخه اقلیت فدائیان این درخواست هارا نادیده گرفته وبا حرث وولع خاص مشغول جمع آوری وپنهان کردن اسلحه ومهمات بودند وتوجهی به این هشدارها نمی کردند _ صد البته این تلاش های پنهان گروه رجوی از دید مسئولین نظام پنهان نبود وآنها این اقدامات را زیرنظرداشتند
تقاضای ملاقات گروه رجوی از رهبر انقلاب و امتحان نماز خواندن درقم
مسعود رجوی پس ازاینکه توانست گروهی از جوانان را به طرف سازمان خود جذب نماید دریک خود بزرگ بینی اعلام نمود که " رهبر انقلاب اجازه دهند که ما وهوادارانمان به حضور ایشان برسیم "
گرچه این خود بزرگ بینی گروه رجوی پاسخی نگرفت ولیکن آقای خمینی هنگامی که درقم بود قبول نمود که مسعود رجوی موسی خیابانی به حضور ایشان برسند وچنین شد _ دراین ملاقات این دو درحضور نامبرده امتحان حمد وسوره وخواندن نماز پس دادند _ هنگام خروج این دو از محل اقامت آقای خمینی بوسیله پیامی به فرزند خود احمد آقا ازانها خواست که کتاب های سازمان را جهت مطالعه دراختیار ایشان قراردهند _ طبیعی است که منظور کتاب های آموزشی از زمان تاسیس سازمان بود ولی گروه رجوی مسلی به انتشار این کتاب ها ودفاع از آنها نداشت ولذا به این درخواست نیز پاسخ نداد .
طلبکاری مسعود رجوی از حاکمیت جدید و اصرارفراوان بر انحلال ارتش
مسعود رجوی تشنه رسیدن به قدرت بود وبهمین دلیل از اقای مهندس سحابی ( عضو شورای انقلاب ) درخواست کرده بود که این موضوع را درشورا مطرح نماید _ آقای سحابی چنین نیر نمود ولیکن این درخواست با مخالفت شورا روبرو گردید _ بنابرخاطرات آقای سحابی پس از مطرح شدن موضوع آقای بهشتی به ایشان گفت : شما نماینده آنها هم باش
تقاضای رجوی برای پست شهردار تهران
مسعود رجوی چنان شهوت قدرت داشت که اگر شهرداری یک منطقه از تهران راهم به او می دادند بسیار خوشحال می گردید ودراین راستا از جانب افرادی که درشورای انقلاب می شناخت تقاضا نمود که حال که عضویت درشورا ممکن نیست دست کم اورا به شهرداری تهران منصوب نمایند _ این درخواست هم ازطرف مسئولین مردود گردید ورجوی همچنان درحسرت رسیدن به قدرت ماند ...........
مسعود رجوی وانتخابات ها ورفرندوم ها درسال 58 _ شکست و شکست و تهدید علنی در 22 خرداد 59 درامجدیه
اولین رفراندوم درفروردین ماه 1358 انجام گردید _ گروه رجوی ضمن ابراز رضایت ازاین رفراندوم آنرا درراستای انقلاب ارزیابی ودر آن شرکت نمود _ این رفراندوم درمورد نام حکومت جدید ( جمهوری اسلامی ) بود
اولین انتخابات درسال 1358 ( 12 مرداد ) درباره منتخبین خبرگان رهبری برای تدوین قانون اساسی انجام گرفت _ گروه رجوی برای این انتخابات 5 کاندیدا معرفی کرد >> طالقانی _ حاج سیدجوادی _ کاتوزیان _ هزارخانی ومسعود رجوی
اراین افراد تنها اقای طالقانی که تقریبا درتمامی لیست ها بود موفق به راه یابی گردید و حاج سید جوادی هم بعنوان رزو شناخته شد وبه این مجلس راه نیافت
دومین رفراندوم در آذر 58 جهت قانون اساسی برگزارشد _ گروه رجوی این همه پرسی را تحریم نمود ودر آن شرکت نکرد
اولین انتخابات ریاست جمهوری در 5 بهمن 1358 برگزار گردید _ مسعود رجوی کاندید شد ولی نام او بعلت تحریم قانون اساسی حذف گردید _ دراستانه این انتخابات مسعود رجوی از طظرفدارانش خواست که به بنی صدر رای بدهند
اولین انتخابات مجلس در 24 اسفند 1358 برگزار گردید _ گروه رجوی دراین انتخابات فعالانه شرکت نمود و دربسیاری از شهرهای کوچک وبزرگ کاندیدا مشخص کرد _ مسعود رجوی نام خودرا درلیست تهران قرار داد _ دردور نخست با حمایت گروه های چپ توانست حدود 500 هزار رای را از آن خود کند وراهی مرحله دوم گردد
در آستانه دور دوم مسعود رجوی تشه قدرت درشهررشت اعلام کرد : >>>حتی به دست آوردن یک کرسی دراین مجلس برای ما اهمیت فراوان دارد <<<<
درمرحله دوم ارای رجوی به حدود 300 هزار کاهش یافت وهیچ یک ازده ها کاندیدای این گروه موفق به راه یافتن به مجلس نگردید ....
این شکست های پی درپی برای فرد قدرت طلبی چون مسعود رجوی قابل هضم نبود _ مردم ایران علیرغم همه تبلیغات دروغین این گروه صلاحیت آنها را در گزینش ها مردود شمرده وهیچ بهایی بدان ندادند
و چنین شد که آتش خشم این کوتوله سیاسی _ نظامی بخاطر این ناکامی ها وبی محلی های مردم شعله ورگردید _ نامبرده در تاریخ 22 خرداد 1359 درحضور حدود 1500 نفر از طرفداران بسیج شده خود اینگونه لب به تهدید مردم وحاکمیت ایران گشوده وعقده های خودرا خالی کرد >> وای به روزی که مشت رابا مشت وگلوله رابا گلوله پاسخ دهیم <<<<
چگونگی نزدیکی وفریب خوردن رئیس جمهور بنی صدر از مسعود رجوی وازدواج اجباری فیروزه بنی صدر
نزدیکی بنی صدر به گروه رجوی دقیقا از سخنرانی رئیس جمهور در سخنرانی میدان ژاله ( شهدا ) آغاز گردید _ این نزدیکی در سخنرانی 22 بهمن 59 بنی صدر درمیدان آزادی ابعاد گسترده تری یافت و درادامه دربهمن 1359 وهنگام انتخابات ریاست جمهوری شفاف ترشد و در همهن راستا در 14 اسفند 1359 درمراسم بزرگداشت دکتر محمد مصدق درسخنرانی بنی صدر در دانشگاه تهران رسمی وکاملا علنی وپرده برداری گردید .
چرا وچگونه رئیس جمهور بنی صدر دردام گروه رجوی افتاد و ماجرای ازدواج فیروزه بنی صدر با مسعود رجوی
پایان بخش نخست _ دربخش آتی ماجرای تبدیل سازمان موسوم به مجاهدین به فرقه تروریستی رجوی رامورد بررسی قرارخواهم داد .
ارشیا ارشادی _ نویسنده _ پژوهشگر و تلاشگر حقوق بشر وزنان 2015/09/12
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا