۱۳۹۴ مهر ۳, جمعه

بنگاه " عدالت برای ایران " تلویزیون من وتو و نگاهی به تلاش های مسیح علینژاد و مریم حسین زاده

 بنگاه  "  عدالت برای ایران " حقوق زنان  وتلاشگران وابسته ومستقل حقوق بشر وزنان دریک نگاه ( بخش نخست ) 

ارشیا ارشادی 2015/09/26

تاریخ را نمی توان خط زد ودوباره به سلیقه خود نوشت _ تحریف وسانسور تاریخ نوعی خود فروشی ودیگر فریبی است 

مقدمه _  سالهایت که می نویسم _ گرچه هیچگاه درپی شهرت نبوده ام _ پله بعدی شهرت می تواند " محبوبیت " باشد و محبوبیت بی شک "مسئولیت آفرین"  است _ وشانه های ترک برداشته من توان دراین دوران  سراشیبی  زندگی تحمل " تعهد " را ندارند _ پس تا کورسوی چشمی هست وتوان اندکی برای نوشتن می نویسم وشرافت نوشتن را پاس می دارم .

پیش نوشت رابا مقدمه ای درباره حقوق انکارشده زنان ایران درطول تاریخ تا به اکنون  آغازمی کنم .

گرچه   تبعیض ونابرابری زنان وانکار حقوق این نیمه انسان به دوران های اولیه زندگی بشر بازگردد ولیکن با پیدایش فکر واندیشه وظهور ادیان وائین ها درجوامع بشری " انکار حقوق زنان " جنبه رسمی " وقانونی بخود گرفته اند .
و چنین است که رهبران مذهبی زنان وحقوق آنها  رابرپایه باورهای دینی وائینی خود تعریف وبصورت قانون درجوامع بشری منتشر و اجرا نموده اند _ درایران ما تا قبل از نهضت مشروطیت که اصولا ازحقوق زنان بعنوان نیمی ازجمعیت کشور هیچ خبر واثری وجود ندارد _ درنهضت مشروطیت هم باز جای زنان خالی است _ دراولین قانون اساسی ایران بعد از مشروطه زنان اصولا ازحقوقی برخورداد نیستند و قانون نویسان مکلا ومعمم برپایه باورهای دینی این حق مسلم زنان را نادیده گرفته وانکار کرده اند _ برای نمونه می توان ازحق رای زنان درآن قانون نام برد که متاثر از تعریف های دینی است _ بنابراین باورها زنان " حق رای دادن " ندارند چون بنابرتعریف زن دراسلام " نیمه یک مرد " به حساب می آیند .
بنابرمندرجات تاریخی این بی حقوقی تا سال 1341 ادامه داشته است ودرست دراین سال است که زنان ایران برای نخستین بار " از "حق رای دادن " برخوردار می گردند _ دقیقا توجه کنید >>> حق رای دادن _ نه کانید شدن وبه مقام ومنصب دولتی رسیدن ووو 
 این اقدام دولت وقت ایران با مخالفت معممین قم مواجه می گردد ودرسال 1342 آقای خمینی رسما مخالفت علنی خودرا بااین مصوبه اعلام می نماید .
با نگاهی به وضعیت زنان دردوران قاجاریه ومصوبه زمان محمدرضا پهلوی درمی یابیم که" مشروعه خواهان " حتی این حرکت کوچک وناقص درراه حقوق زنان رانیز برنمی تابند .
ماجرای کشف حجاب درزمان رضاشاه پهلوی 
 رضا شاه که معممین به او لقب " رضا قلدر " داده بودند درزمان پادشاهی خود تصمیم می گیرد با تاثر والگو برداری از نگاه  آتا تورک " بدون هیچ طرح ونقشه وبرنامه تنظیم شده ای دستور " کشف حجاب " صادر می کند _ اجرای چنین طرحی درآن شرایط بی حقوقی زنان باعث مخالفت معممین_مردان وحتی دربسیاری موارد " مخالفت خود زنان " روبرو می گردد _ اقدام رضا شاه گرچه یک گام مثبت تلقی می گشت ولیکن باتوجه به اجبار وچادر ازسرزنان به زور کشیدن هم طبعا سازندگی به همراه نداشت چراکه هم زنان درشرایط " سخت انکاری " قرارداشتند وهم اصولا انسان درمقابل هرنوع اجباری واکنش نشان می دهد حتی اگراین اجبار درکوتاه ویا دراز مدت به نفع او تمام شود .
برخورد محمدرضا شاه با مسئله حجاب 
پس ازپایان دوره حکومت رضا شاه پسر او راه مناسب تری جهت این " انتخابی بودن پوشش زنان " برداشت وآن فرهنگ سازی برای " خود انتخابی " زنان دراین راه بود وچنین شد که به مرور زمان زنان بسیاری خود پوشش چادر را کنار گذاشته واز پوشش روسری استفاده می نمودند _ دراواخر دوران حکومت محمد رضا پهلوی  عموم زنان ازپوشش روسری استفاده می نمودند و تعداد زنانی که همچنان از پوشش چادر استفاده می کرده ویا کلا پوشش مو را کلا کنار گذاشته بودند تقریبا یکسان بودند
گرچه حق انتخاب پوشش یک گام مثبت تلقی می گردید ولیکن قانون اساسی _ مدنی و جزایی  همچنان  تحت تاثیر احکام اسلام بوده وزنان ازبسیاری ارحقوق خود همچنان محروم بودند _ برای نمونه می توان از "غیبت کامل " زنان در 24 دوره مجلس شورای ملی نام برد _ کرچه تعدادبسیار  اندکی اززنان ازجمله خانم فرخ روپارسای به مسند وزارت نیز رسیدند .

تحولات سال 1357 ( سقوط رژیم پهلوی ) حکومت تازه وحقوق زنان 

همانگونه که دربالا اشاره شدنگاه  انکار حقوق زنان ازدیرباز درایران وجود داشته است و بهمین دلیل با به قدرت رسیدن معممین درایران این بی حقوقی همچنان پایدار ماند گرچه درظاهر تفاوت های اندکی  نسبت به نگاه حکومتگران درمورد حق رای دادن ودرادامه با پیچ وخم هایی  جهت حق " کاندیدای مجلس شدن " زنان وجود داشت .
آقای خمینی که ازمخالفان سرسخت قبلی حق رای برای زنان بود جهت به پای صندوق رای کشاندن جمعیت قابل توجه زنان با شرکت دررای گیری وحتی با کاندیدا شدن  آنها برای نمایندگی مجلس دست برداشت ونوعی نصفه نیمه این حقوق را برای زنان به رسمیت شناخت .
 نقش بسیار کم رنگ زنان درمجالس جمهوری اسلامی 
 تاکنون 9 دوره انتخابات مجلس درایران برگزارگردیده است _ بنابر آمار طی این دوره ها تنها 80 زن توانسته اند به مجلس راه یابند _ اگر بطور متوسط کل نمایندگان هردوره را 250 نفر بر آورد کنیم رقم کل نمایندگان مجموع به 2250 نفر خواهیم رسید که دراینصورت وجود تنها 80 نماینده زن دربین این تعداد بسیار اندک می باشد که رقمی معادل حدود  4 درصد می باشد 
محرومیت زنان از کاندیداشدن جهت ریاست جمهوری 
طراحان وتصویب کنندگان قانون اساسی درمورد کاندیداهای ریاست جمهوری از کلمه عربی " رجال " استفاده کرده اند که به معنای مردان می باشد وبهمین دلیل زنان از کندبدا شدن جهت ریاست جمهوری محروم هستند 
 تعدار وزیران زن دردولت های جمهوری اسلامی 
درطول قریب به 36 سال دولت های جمهوری اسلامی تنها یک زن ( مرضیه وحید دستجردی ) توانست به مقام وزارت برسد که ایشان هم بدون هیچ دلیل وعلتی  تنها بخاطر برخی از نظرات خود توسط  رئیس جمهوری وقت از کار برکنار گردید 
 تعداد بسیار اندک  وزیران زن  از گذشته تاکنون 
 دردوران 53 ساله پادشاهی پهلوی تنها دوزن ( فرخ روپارسا ومهناز افخمی ) به مقام وزارت رسیدند ودردوره جمهوری اسلامی نیز همانگونه که دربالا اشاره شد تنها یک نفر به این مقام رسید _ که می توان گفت طی 89 سال گذشته جمعا 35 دولت درایران روی کار آمده که سهم زنان دراین دولت ها تنها 3 وزیر زن بوده است .
 تشدید تبعیض  حقوقی زنان دردوره حکومت اسلامی 
 گرچه بنابر آنچه دربالا اشاره شد تبعیض حقوقی زنان از دوران های بسیار دیرینه درایران وجود داشته است ولیکن با تشکیل حکومت اسلامی و اقتدار روز افزون ودخالت معممین این تبعیض ها گسترش یافته است _ حجاب اجباری وپررنگ ترشدن واجرای  حق مردان نسبت زنان ازجمله اجازه سفر ووو بدان اضافه واجرا گردید _ نگاه کنید به خواست زنان وموارد اعتراضی درچهارچوب کپپین یک ملیون امضا برای برابری 
http://we-change.org/site/spip.php?article1935

جنبش مدنی  زنان از دیروز تا امروز 

گرچه در تاریخ ایران رد پاهایی از وجود وتلاش زنان ایران در زمینه های هنری به چشم می خورد ولی وجود زنان دراحزاب وتشکل ها و جنبش های مدنی _ سیاسی  کم رنگ می باشد وبازهم طبق معمول درمقایسه با مردان بسیار اندک است 
دلیل این   نهستی زنان متعدد هستند و که می توان چنین آنها را دسته بندی وفهرست نمود 
 الف _  وجود قوانین تبعیض آلود  ومتاثر ازدین ومذهب 
ب _ وجود مرد سالاری در خانه وجامعه 
پ _ عدم حمایت دولت ها ازتلاش زنان و  سرکوب هرگونه فعالیت های مدنی زنان 
ت _  نگاه مرد سالارنه وزن ستیزانه درجامعه و  در فرهنگ عمومی 
ج _ عدم حمایت و پشتیبانی عموم زنان از تلاش های مدنی _ فرهنگی کوشندگان این عرصه 


موقت تا بقیه مطلب .... 

۱۳۹۴ شهریور ۳۰, دوشنبه

زمینه شناسی کاست رخدادهای دهه شصت _ ازخردادماه 1360 تا شهریور 1367

زمینه شناسی کاست  رخدادهای دهه شصت_ از خرداد 1360 تا شهریور 1367

ارشیا ارشادی  2015/09/20 


*****************************************
گمان مبر که به پایان رسید دور مغان ___________ هزار باده ناخورده دررگ تاک است 

مقدمه _ درباره رخدادهای تلخ دهه شصت درایران گرچه بسیار نوشته وقلم زده اند ولیکن عموم این روایت ها اززبان ویا تحت تاثیر دروغگویی ها و تحریف عامدانه تاریخ ازجانب دستگاه تبلیغی فرقه رجوی بوده است _  درباره این رخدادها بازهم باید نوشت _ آنچه دراین راستا ازطرف فرقه رجوی وقلم  به مزدان وافراد تحت تاثیر دروغ های این فرقه تاکنون مطرح شده جملگی سانسور شده و تنها بخش ناقصی ازبازخوانی  واقعیت های تاریخی است _  دروغ ها و یک جانبه نگری ها ونوشته های تحریف وسانسور شده درباره رخدادهای دهه شصت گرچه درابتدا با کتاب های داستان سرایی ایرج مصداقی ( نه مرگ  نه زیستن ) آغاز گردیده وبا دادگاه نمادین فرقه رجوی بوسیله یکی از اعضای این فرقه ( پیام اخوان ) ادامه یافته ودر آخرین برنامه این دکان نمایشی مریم حسن خواه ( مزدور فرقه رجوی ) و  شادی صدر تحت تاثیر این دروغگویی ها به صحنه آمده اند  وبا استفاده ازمنابع مالی فرقه رجوی دکان جدیدی تحت نام " عدالت برای ایران " بازکرده اند  تا با استناد به داستان سرایی های برخی اززندانیان تواب دهه شصت تاریخ این رخدادها را به روایت فرقه رجوی تکرار نماید _ قابل یاد آوری است که لادن برومند موسس بنیاد برومند قبلاتحت تاثیر فرقه رجوی قبلا  همین روایت های دروغین وساختگی را از رخدادهای دهه شصت را به را تکرار نموده ودرحقیقت تلاش شادی صدررونویسی و  تکرار همان دروغ ها وروایت های به روز شده  دادگاه نمادین تریبونال می باشد _ دراین نوشتار سعی براین است رخدادهای دهه شصت ( ازفاز نظامی فرقه رجوی ) تا حمله مزدوران صدام درمرداده ماه 1367 و نتایج حاصل ازاین تجاوز به روایت تاریخ مورد نقد وبررسی قرارگرد _ نگارنده قبلا درمورد گزارش های ناقص وسانسور شده این دهه مواردی رابه لادن برومند و شادی صدر ومریم حسین خواه  یا د آوری کرده ام .....

رخدادهای دهه شصت دریک کاست _ از اعلام فاز تروریستی فرقه رجوی  در 28 خرداد 1360 تا شورش دربرخی اززندان ها پس از حمله رجوی _ صدام درمرداد 1367 

رخدادهای تلخ دهه شصت را ازمنظر تاریخی وزمینه شناسی باید دریک کاست تعریف نمود که بگونه ای می توان این رخداد هارا اینگونه ترسیم کرد _ اعلام فاز نظامی و آغا ز  عملیات تروریستی ( خرداد 1360 ) >>> دستگیری ومحاکمه واعدام  گروهی از تروریست ها ( سال های 60/63) >>>> عملیات رجوی صدام ( مرداد 67 ) >>> شورش دربرخی اززندان ها درپی این عملیات شکست خورده  ( مرداد 67 ) >>>> محاکمه مجدد گروهی از  زندانیان تواب شورشی ( مرداد 67 ) >>> اعدام گروهی از زندانیان تواب شورشی همچنان برسر موضع >>> شهریور 67 
 درواقع عملیالت تروریستی فرقه رجوی_ گروهک فدایی  ( اقلیت )  از 30 خرداد 1360 بدین سو باعث شد گروهی از تروریست ها که درکشتن بیش از 12000 نفر ازمردم ایران ( 70 درصد مردم عادی) درعملیات ترور _ بمب گزاری _ انتحاری _ عملیات  مهندسی وخمپاره زنی شرکت مستقیم ویا غیر مستقیم داشته دستگیر ومحاکمه گردند _ از حدود چند صد تروریست دستگیرشده گروهی بین 150 تا 200 نفر به اعدام محکوم گردیده وبقیه پس از امضای  تواب نامه به تحمل زندان محکوم گردند .


چه کسانی طی سال 1360 / 1363 به اعدام محکوم گردیدند ؟
 اعدام شدگان طی این مدت ( 60 /63 ) را دوگروه تشکیل می دادند 
1 _ تروریست هایی که هنگام عملیات تروریستی ویا بعد از اینگونه اقدامات  دستگیر گردیدند 
 حدود دوسوم اعدام شدگان را تروریست های مرتکب عملیات تروریستی دستگیر شده تشکیل می دادند _ گرچه اعدام کیفر مناسبی نیست وسازندگی به دنبال ندارد ولیکن انجام اقدامات تروریستی آنهم درزمان " شرایط ویژه جنگی کشور " غیر قابل توجیه ومحکوم ومردود بوده است 

2 _ نوجوانان  ملیشیا ویا روزنامه فروش هوادار فرقه رجوی که حاضر به همکاری و بازجویی نبودند ( برسرموضع ) 
 این گروه اعدام شدگان نوجوانانی بودند که دربازجویی ها حاضر به همکاری ومعرفی خود نبوده وفقط خودرا مجاهد معرفی می کردند _ این نوجوانان عموما دبیرستانی که از سرنا آگاهی درتور تبلیغی فرقه رجوی اسیر شده بودند درحال وهوای گستاخی دوران نوجوانی تصور می کردند که باعدم همکاری به سمبل وقهرمان مبدل می گردند لدا از هرگونه همکاری سرباز می زدند 
گرچه تعدادی ازاین نوجوانان درفرصت ملاقات با خانواده های خود از موضع پائین آمده و راضی به اظهار پشیمانی وامضای توبه نامه گردیده واز مرگ نجات یافتند ولیکن تعدادی نیر چنان عمیق در توهمات وشعارهای فرقه رجوی ذوب شده بودن که حتی  به توصیه های خانوداده خود گوش نداده وهمچنان برموضع  دفاع از ترور وتروریسم پای فشردند .


نگارنده خود ازنزدیک شاهد تلاش ناموفق خانواده یکی از این قربانیان بوده که کم تراز 18 سال سن داشته است 
 طبیعی است که اعدام این نوجوانان  اقدامی است که از منظر حقوقی  و حقوق بشری محکوم ومردود بوده است _ باید به این نوجوانان  عصیانگر فریب خورده با توجه به شور وحرارت مقتضی سن آنها فرصت زندگی و معالجه ودرمان داده می شد _ بیشک درمدتی نه چندان طولانی  امکان معالجه روحی _ روانی این افراد وجود داشت _ به باور من گرچه این نوجوانان قربانیان فرقه رجوی محسوب می گردند ولیکن مسئولیت اعدام اینگونه افراد خطایی است غیر قابل جبران وکسانی که با شتاب فراوان این نوجوانان را تنها بعلت اتهاماتی چون روزنامه فروشی وهواداری ساده به مرگ محکوم نمودند باید پاسخگوی این احکام غیر عادلانه خود باشند .
گرچه از تعداد دقیق این نوجوانان وجوانان اعدام شده تاکنون آمار دقیقی منتشر نگردیده است ولی از لابلای اخبار نشریات آن دوره وبررسی های انجام شده می توان به رقمی حدود 50 نفر رسید که درسال 1360بدین اتهام ها  اعدام گردیدند 

از تعداد  حدود 200 نفر اعدام شده که بگذریم ازبین  چند هزار نفر ( بین 4 تا 5 هزار ) که دررابطه با فاز تروریستی فرقه رجوی دستگیر گردیدند تقرببا عموما پس از اظهار پشیمانی وامضای تواب نامه به زندان هایی بین 5 تا 15 سال محکوم شدند _ تحقیقات وبررسی ها نشان می دهند که حدود 90 درصد این زندانیان مورد بخشش قرارگرفته وپس از تحمل 5 تا 7 سال زندان جملگی آزاد گردیدند .... 
قابل یاد آوری است که گروه فدائیان خلق ( اقلیت ) درفاز نظامی _ تروریستی یه فرقه رجوی پیوستند و حدود 10 درصد از دستگیرشدگان را اعضای این گروهک تشکیل می دادند _ اشرف دهقانی تروریست قدیمی نیز پس از انشعاب از فدائیان برای خود یک گروه تروریستی تشکیل داده ودردهه شصت فعال بوده است .


اوج وفرود عملیات تروریستی ودستگیری ها 
 عملیات تروریست ها از روز 30 خرداد 1360 آغاز گردید _گرچه  با محاصره ونابودی کامل مرکز فرماندهی تروریستی فرقه رجوی در19 بهمن 1360 و کشته شدن تعداد 20 نفر ازفرماندهان ترور ازجمله موسی خیابانی مسئول اول تروریست ها کاهش یافت ولیکن عملیات پراکنده بقایای فرقه رجوی ازجمله انفجار لوله های انتقال نفت ایران  تا سال 1363 کم وبیش ازمرکز فرماندهی پایگاه تروریستی فرانسه ( اوور ) ادامه داشت _ مسعود رجوی پس از اخراج ازفرانسه درسال 1365 به دعوت صدام به عراق رفت تا بعنوان زائده ای ازجنگ ایران وعراق خودرا به صدام معرفی کند _ 

تغییر تاکتیک عملیات فرقه رجوی ازجنگ شهری به حمله نظامی به مرزهای ایران 
  مسعود رجوی پس از ملاقات های متعدد با صدام واعضای دولت صدام _ درسال 1365 تصمیم گرفت عملیات تروریستی درداخل ایران را متوقف کرده و تاکتیک حمله به مرزهای ایران را دنبال کند _ دراین سال ارتش خصوصی ومزدور صدام درعراق تشکیل وحملات تروریستی  " حمله وفرار " درمرزهای ایران آغاز گشت _ عملیات هایی که مهم ترن آنها آفتاب _ چلچراغ وفروغ نام گرفتند 
عملیات فروغ و رخدادهای ناشی از آن درایران 
درسال 1367 پس ازقبول قطع نامه 598 ازجانب ایران جنگ درجبهه ها تقریبا متوقف گردید _ رهبر فرقه که پایان جنگ و صلح بین ایران وعراق را پایان توجیه وجودی خود بعنوان مزدور صدام و" زائده جنگ " مدنظر قرارداده بود شتابان به ملاقات ارباب خود صدام رفت تا مجوز کمک جهت آخرین حمله به ایران درزمان آتش بس رادریافت نماید 


تکه هایی ازسخنان رهبر فرقه رجوی درجمع ارتش خصوصی آماده حمله وتجاوز به ایران درزمان آتش بس 

شما در اشل یک ابرقدرت هستید _ مثل موشک به سوی تهران می رویم _ ظرف 48 ساعت  ایران را آزاد ورژیم راسرنگون می کنیم _ پس ازرسیدن به کرمانشاه جموری دموکراتیک اسلامی اعلام می کنیم _  اگر پیروز هم نشویم این عملیات باعث سرنگونی رژیم خواهد شد _ نیروی هوایی عراق به شما کمک می کند _ شما ازهمین حالا پیروز هستید ومن این پیروزی رابه شما وخلق قهرمان تبریک می گویم  ( ! ) 

عملیات رجوی _ صدام درروز 3 مرداد 1367  آغاز شد ودرروز 7 مرداد 67 متجاوزین به ایران با برجاگذاشتن حدود 1500 کشته ویک هزار مجروح و تعدادی اسیر وبا ازدست دادن صدها خودرو ی نظامی به پایان رسید ومهاجمین چنان باشتاب وخفت وخواری چنان  از صحنه گریختند که حتی فرصت نکردند مجروحان وجنازه های همقطاران خودرا با خود درهنگام فرار به عراق بازگردانند ......


ما آمدیم ! 
رادیوی فرقه رجوی ازهنگام شروع حمله تا یک روز پس ازفرار مرتب با پخش مارش نظامی شعار می داد : ما آمدیم که چنین وچنان کنیم !  بنا به گزارش ها پس از مطرح شدن حمله رجوی _ صدام بسیاری از مردم کرمانشاه  با برداشتن امکاناتی ازاین شهر می گریختند ! 
انتشار خبر حمله رجوی _ صدام و شعارهای ما آمدیم درزندان ها 
درحالیکه مهاجمین زیر آتش مدافعان میهن پودر وذغال می شدند عوامل فرقه رجوی خبرهای دروغ  پیروزی ها وپیشروی ها را بطور گسترده درزندان ها پخش وتبلیغ می نمودندودروز سوم  حتی به دروغ خبری انتشار دادند  که مجاهیدن کرمانشاه را تصرف کرده ودر آن شهر مستقر شده اند ( ؟ ) 
 وچنین شد که گروهی اززندانیان تواب سربه شورش برداشته  وبادادن شعار ودرگیری بازندان بانها این پیروزی خیالی را جشن گرفتند ( ! ) 
 شورش تواب ها درزندان باعث شد که مسئولین حکومت دستور محاکمه مجدد شورشی هارا ابلاغ و اجرا نمایند _ دراین محاکمات تعدادی ازتواب های شورشی همچنان از مواضع تروریستی و خشونت ورزی فرقه رجوی دفاع نمودند _ البته خبرهای داخل زندان کامل نبود شکست حمله وفرار مهاجمین عمدا منتقل نشده بود وبهمین دلیل شورشی ها تصور می کردند که مهاجمین کرمانشاه را تسخیر کرده درراه تهران هستند ( ! )
بهرروی تعدادی از افراد همچنان " برموضع " دراین محاکمات به مرگ محکوم گردیدند و حکم اعدام آنها درشهریور 67 به مرحله اجرا در آمد ..... 

 تعدا اسیران مهاجم عملیات فروغ  همچنان درپرده ای از ابهام قراردارد
گرچه دربرخی  از گزارش ها درمورد این عملیات از تعدادی اسیر جنگی مهاجمین  یاد شده است ولیکن از سرانجام این اسیران هیچ اطلاعی تاکنون  منتشر نشده است _ دستگیری ومحاکمه وزندان وآزادی سعید شاهسوندی درعملیات فروغ  نشان می دهد که دراین عملیات تعدادی نیز اسیر گردیده اند ...
تعداد اعدام شدگان در واکنش به حمله شکست خورده فروغ همچنان نامشخص است 

گرچه برخی مسئولین حکومت ایران اعدام گروهی اززندانیان درشهریور 67 را بطور ضمنی تائید کرده اند ولیکن به دلائلی نامشخص از انتشار نام ومشخصات وتعداد این اعدام شدگان تاکنون خودداری نموده اند
بهمین دلیل منابعی غیر مسئول دراین مورد آمارهای مبنی بر گمانه زنی را منتشر کرده اند _ تعداد تقریبی دراین آمارهای غیر  از 70 نفر تا 2000 نفر اعلام شده است که طبعا بعلت ناقص بودن نمی توان بدانها استناد نمود
چرا حکومت ایران از انتشار تعداد ونام ومشخصات اعدام شدگان خودراری می کند ؟
 گرچه علت این امتناع  کاملا مشخص نیست ولیکن بنظر می رسد عدم تحویل جنازه اعدام شدگان به خانواده ها که طبعا با اصول مذهبی وحقوقی وقانونی  سازگار نست دلیل این خودداری باشد .
اعدام شدگان درکجا مدفون شده اند ؟
دراین مورد هم اطلاعات کافی دردست نیست _ پیداشدن یک جنازه مدفون شده بی نام ونشان درنیمه دوم سال 67 در بخشی از گورستان بهائیان درجبوب شهر تهران باعث این برداشت شده است که ممکن است جنازه ها درقسمتی ازاین گورستان دفن شده باشند _ گروهی دیگر یکی ازقطعات قدیمی بهشت زهرا را محل دفن این ادعام شدگان اعلام می نمایند

نمایش وپرده خوانی  ودروغگویی های اعضا و مواجب بگیران فرقه رجوی درمورد رخداد سال 67 

دستگاه تبلیغی ودروغزن فرقه رجوی درمورد این  به ساخت آمارهای تقلبی و نمایش های های فراوان دست زده است دراین پرده خوانی ها فرقه رجوی باشیادی تلاش می کند تا با نیرنگ وفریب چند حقیقت را وارونه جلوه داده و به تحریف تاریخ دست بزند
اولین پرده نیرنگ این فرقه این است که گرچه اعدام های گروهی از تروریست ها وهواداران خودرا در سال شصت را با بزرگ نمایی تبلیغ می کند ولیکن بطور خنده داری می کوشد زمیته وچرایی این اعدام هارا سانسور نموده وبیرنگ نشان دهد
درحالیکه هزاران سند درمورد جنایات  فاز نظامی _ تروریستی در دهه شصت وجود دارد دستگاه های تبلیغی فرقه بدون اشاره به این فاز تروریستی که دست کم منجر به کشته شدن 12000 نفرازمردم ایران شده است را سانسور کرده وفقط ازاعدام های دهه شصت  می گوید ومی نویسد
دومین دروغ فرفه رجوی درمورد رخداد شهریور 67 ( اعدام ها ) این است که تلاش بیهودی ای انجام می دهد تا رابطه کاملا مشخص وتاریخی حمله رجوی _ صدام در مرداد 67 رابا اعدام گروهی اززندانیان در  شهریور همانسال را قطع  نماید _
 واین درحالی است که کوچکترین تردیدی بنا بر مستندات تاریخی درمورد ار تباط مستقیم این دو رخداد وجود ندارد 

پردخوان های فرقه رجوی ودروغزنان درمورد رخدادهای دهه شصت 

ایرج مصداقی تاریخ نویس به روایت فرقه رجوی درراس این شیادان وفریبکاران وداستان سرایان  قرار دارد _ دیگر دروغگویان وقصه سرایان  عبارتند از >>> مینا انتظاری _ شیوا محبوبی و عفت ماهباز 

بنیاد برومند و بازنشر دروغ های فرقه رجوی درمورد رخدادهای دهه شصت 
https://www.iranrights.org/fa/

عوامل فرقه رجوی درکنار داستان سرایی ودروغگویی درمورد رخدادهای دهه شصت سعی می کنند با نفوذ در درون گروه ها و کمپین ها وبنیادها ادعاهای دروغ خودرا بخورد این کانون ها بدهند دراین مورد می توان از فریب خوردن لادن برومند از فرقه رجوی وتکرار داستان سرایی های این گروه تروریستی درمطالب این بنیاد نام برد

مریم حسن خواه  ودروغگویی های تازه و شاخدار درمورد رخدادهای دهه شصت اززبان توابان فرقه رجوی 
https://shadisadr.wordpress.com/

اخیرا گویی شادی صدر ومریم حسین خواه نیزکه  جزو مواجب بگیران فرقه رجوی در آمده اند  و با ساخت یک بلاگ ویک صفحه فیس بوک تحت نام  " عدالت برای ایران سعی درچرندبافی های تازه ودروغ های جدید ازجانب عناصر فرقه رجوی نتموده است _ یکی از عناصر فرقه رجوی در سایت شادی صدر بانام مستعار " بی بی منور "  ( مریم حسین خواه ) با خلق یک دروغ خنده دار ورسوا اعلام کرده است که جنازه اعدام شدگان سال 67  برای اولین بار درخرداد 67 یافت شده است ( ! ) 
بی بی منور بااین دروغ خنده دار ورسوا یک سور به چرند بافی های قبلی فرقه رجوی که خود جزیی از آنست زده است 
 باید برای افرادی چون لادن برومند وشادی صدر ومریم حسین خواه  تاسف خورد که چنین آسان بازیچه دروغگویی ها _ چرندبافی ها وداستان سرایی های مسخره فرقه رجوی گردیده اند 
پیام من هرکس درمورد رخدادهای دهه شصت داستان سرایی می کند اینست که  >> خط کشیدن _ سانسور وتحریف بخشی از  تاریخ و نزدیک شدن به دستگاه تبلیغی ودروغزن فرقه رجوی نتیجه ای جز بدنامی و رسوایی برای شما دربرندارد _ بیش ازاین خودرا بازیچه تروریست ها نکنید 

نتیجه =  کتاب تلخ رخدادهای دهه شصت راباید از صفحه اول ( خرداد 60 ) تا صفحه آخر (شهریور 67 ) خواند _ دراین دهه جنگ وخشونت وتروریسم راباید درکنار هم باخوانی نمود _ دررخدادهای تلخ دهه شصت متهم اصلی فرقه تروریستی رجوی است گرچه دراین رخدادها تعدادی از مسئولین وقت حکومت ایران هم متهم ومقصر هستند _ بنابراین هرگزارشی ازاین دهه بدون شناخت زمینه ومعرفی  کلیه عوامل  شرکت کننده دراین رخدادها سانسور و تحریف و بازخوانی دلبخواه تایخ است ولذا فاقد هرگونه ارزش می باشد _ به امید اینکه روزی تمامی زمینه سازان وعاملین وامرین رخدادهای دهه شصت درکنارهم موظف به پاسخگویی گردند .

ارشیا ارشادی  2015/09/20 

۱۳۹۴ شهریور ۲۸, شنبه

آقایان _ به جنازه متعفن ودرحال پوسیدن فرقه تروریستی رجوی آب نپاشید

 آقایان _ به جنازه متعفن ودرحال پوسیدن فرقه تروریستی رجوی آب نپاشید 

ارشیا ارشادی 2015/09/18


اخیرا گفتگویی غیر حضوری بین چند تن از اعضای سابق فرقه تروریستی رجوی دردنیای مجازی منتشر گردیده است _ مطالب راکه دنبال می کردم برپایه همین نوشته ها به مسائلی برخورد نمودم که نیاز به بازشکافی دارند _ نگارنده دردو بخش با اشاره به اسناد تاریخی ثابت نمودم که گروه موسوم به مجاهدین از ابتدای تاسیس تا فروپاشی ( 44/50 ) واز زمان بازتاسیس تاکنون ( 57/94) پرونده قابل دفاعی ندارد _ این گروه خشونت گرا فعالیت های دوره نخست خودرا با بمب گزاری وترور آغاز نموده _ ودردوره دوم ( تبدیل شدن به فرقه )  دست به کشتار وترور وبمب گزاری وانتحاری و ودراوج همه همکاری با دشمن اشعالگر ایران یعنی صدام زده و درمقابل مزدوری برای این دیکتاتور عراقی کشتار مرزبانان وسربازان مدافع خاک مارا نیز به کلکسیون جنایت ها وخیانت های خود افزوده است _ طبیعی است که چنین گروه خائن وجنایت کاری از هم بپاشد وبه چنین روزهای تیره وتاری بیافتد _ درهمین حال برخی از اعضای سابق این گروه منفور که همچنان ازنظر ذهنی همچنان درتور تشکیلات این فرقه باقی مانده اند به فکر " انشعاب " وباز تاسیس این " جسد متعفن " افتاده اند ! 

نوشتنه خودرا با اشاره به دوتحقیق مهم توسط آقایان بهزاد علیشاهی ومسعود بنی صدر آغاز می کنم 

نخست _  گزارش تحقیقی و آموزنده  آقای بهزاد علیشاهی درمورد فرقه رجوی دردوقسمت 
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=14671

دوم _ گزارش تحقیقی مسعود بنی صدر _ شستشوی  مغزی چیست ؟ _ در دوازده گفتار آموزنده 
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=8707

درقسمت نخست  آقای بهزاد علیشاهی با استناد به مطالب مهم تحقیقی درمورد فرقه ها بگونه ای علمی ثابت می کند که گروه تروریستی وخشونت گرای موسوم به مجاهیدن یک سازمان سیاسی نیست و یک فرقه تمام عیار می باشد 

درقسمت دوم _ آقای مسعود بنی صدر  با استناد به مدارک علمی  چگونگی مفزشویی ویا به بندکشیدن فکری اعضای فرقه هارا بگونه ای روشن توضیح می دهد 

حاصل وچکیده این دوتحقیق این است که سران فرقه ها با تاسیس یک مرکز کاملا بسته ومحدود دسترسی اعضا را با دنیای آزاد کاملا قطع نموده ودرذهن این افرار نوعی خلا فکری ایجاد می نمایند _ درچنین صورتی فرد تشکیلاتی از همه جهات از اندیشه وفکر خالی شده و اماده فرمانبری تشکیلات می گردد _ درواقع فرد تشکیلاتی دراثر القائات یک سویه ویک جانبه به مرور زمان تبدیل به یک" مهره " تشکیلاتی می گردد  که از خود هیچ ندارد _ دستورات تشکیلاتی این فرد را دریک محاصره فکری به بند تشکیلات کشیده وهرگونه خصائل شخصی را دروجود او ازبین می برند _ چنین مهره ای دراثر مرور کاملا  به تشکیلات  عادت کرده ونوعی معتاد می گردد .....
حال اگر چنین فردی بهردلیل از تشکیلات جدا گردد طبیعی است که درکنار آموزش نیاز به درمان دارد تا کم کم ازجهت فکری از تشکیلات واقعا دور شود _ درواقع جدایی ازیک فرقه تنها بخشی از این کنار ه گیری است وفرد جداشده سالها طول می کشد تا بتواند بندهای نامرعی و جرم نشسشت کرده تشکیلاتی را از ذهن خود پاک نموده و به دنیای واقعی خود پای گذارد 

شکست عملیات فروغ _ طلاق های اجباری و اغاز ریزش اعضای فرقه رجوی 

شکست ازپیش مشخص عملیات فروغ  منجر به انقلاب ایدئولوژیک یاهمان دستور تشکیلاتی طلاق های اجباری گردید _ جمع این دو درکنار هم مخالفین ومعترضین را به اعتراض کشاند ودرست ازهمین نقطه بود که ریزش فرقه  شروع گردید ( سال 1990 ) _ معترضین عموما ازاعضای قدیمی گروه بودند که حاضر به طلاق گفتن همسران خود نشدند _ نشست ها وتوجیهات سرکوبگران تشکیلاتی هم اثری در تغییر عقاید این افراد نداشت  _ بهمین دلیل رهبر فرقه دستور داد این افراد معترض به مدت یک سال راهی زندان ( میهمانسرا ) شده وسپس یا این افراد را بح حال خودرها ساخت ویا برخی آزآنها را بطور قاچاق ازعراق خارج نمود ......
ولی این همه ماجرا نبود گروه دیگری نیز خواهان خروج ازتشکیلات بودند _ این گروه نیز پس از گذراندن دوره زندان و دادن چندین تعهد رنگارنگ با دریافت مبلغی درعراق رها شدند که بخشی ازاین افراد خودرا به ایران رسانده وگروهی نیز ازراه قاچاق واردکشورهای اروپایی گردیدند _  گرچه سران فرقه فکر می کردند با تهدید به زندان وتحویل به عراق می توانند جلوی ریزش رابگیرند ولیکن تعداد معترضان وافراد خواهان جدایی روز به روز بیشتر می گردیدند درست درهمین نقطه بود که بازجویی وشکنجه وتحویل دادن معترضین دردستور کار قرار گرفت که تعدادی از معترضین نیز درزیر شکنجه کشته شدند

حمله امریکا به عراق و بازشدن روزنه امید برای معترضین وافراد خواهان جدایی 
حمله امریکا به عراق و خلع سلاح این گروه باعث شد صدای معترضان بلند شده وبه گوش مراجع بین المللی برسد وبهمین خاطر امریکا مجبور شد کمپی درنزدیکی های قلعه اشرف راه اندازی نماید _ این کمپ نامناسب که " تیف " نام گرفت فورا بصورت محل فرار و اسکان معترضین در آمد وحدودا بین 800 تا 1000  نفر از تشکیلات فرقه رجوی جداشده و به این کمپ منتقل شدند
 کمپ تیف و ار تباط نزدیک فرقه رجوی با امریکایی ها 

کمپ تیف یا بازداشتگاه و زندان  امریکا _ رجوی 
سران فرقه رجوی از برپایی این کمپ بسیار ناخرسند بودد چراکه باعث سربرآوردن زخم کهنه شده وریزش نیروها شدت گرفته بود و تداوم چنین وضعیتی می رفت تا هزاران عضو ناراضی ازقلعه مخوف اشرف بگریزند وبهمین دلیل سران فرقه به دو  کار هم زمان دست زدند _ ازسویی به امریکایی فشار آوردند تا این کمپ را تعطیل وجمع آوری کنند _ ازسویی دیگر اعضای تشکیلاتی با رفت وآمد به این کمپ سعی می کردند فراریان را دوباره گول زده وبه اشرف بازگردانند
ولی این دواقدام هیچ نتیجه ای دربرنداشت وبهمین خاطرسران فرقه  با امریکایی ها به توافق رسیدن تا شرایط این کمپ هرروز سخت ترو ودشواررتر گردد تا شاید جلوی ریزش افراد گرفته شود _ خاطرات زندگی دشوار حدود 4 ساله معترضین ساکن " تیف " موضوعی است که کم تربدان پرداخته شده است _ فشار ضدانسانی امریکایی ها _ شرایط وخامت باز زندگی _ کار اجباری _ سرکوب وزندان های انفرادی _ تغذیه نامناسب و عدم امنیت اعضای مستقردرکمپ از آزار ماموران سرکوب فرقه ورفت وامد هرروزه آنها به این کمپ موضوعاتی هستند که  افراد ساکن این کمپ بهتراست بعنوان خاطره برای آگاهی دیگران تشریح گردد تا دست همکاری نظامیان اشغالگر امریکایی با سران فرقه درتحت فشار قراردادن _ سرکوب ودرنهایت رها کردن افراد ساکن درعراق به دور از هرگونه مسئولیت پذیری امریکایی ها جنایت  و خطایی است که می تواند قابلیت پیگیری وپیگرد  قانونی برای امریکایی ها دربر داشته باشد .
بنابر آمارها ی منتشره حدود 700 نفر ازاین جداشدگان توانستند به میهن خود بازگردند وزندگی عادی خودرا پیگیری نمایند  _ تعدادی درراه فرار از عراق کشته شدند و گروهی هم پس از ازسرگذراندن سختی های فراوان خودرا به کشورهای اروپایی رساندند ......

ماجرای جداشدگان واقعی وافرادی که کم وبیش دربند ذهنی فرقه قراردارند 

بنابرمستندات موجود اعضای سابق فرقه رجوی را دقیقا می توان به سه گروه مجزا تفسیم نمود

یکم _ جداشدگان غیرفعال  
گروهی از اعضای سابق فرقه رجوی طی بیش از دودهه گذشته  ازاین فرقه  کاملا جداشده وبه دنبال زندگی فردی خود رفته اند _ این گروه هیچ علاقه ای به فعالیت و بازگویی خاطرات خود نداشته وکاملا سکوت اختیار نموده اند _ عموم این افراد در ایران زندگی می کنند وگروهی هم دردیگر نقاط دنیا ساکن هستند _ برخی ازاین افراد که دراروپا زندگی می کنند معتقدند که بدنبال دردسر نیستند و نمی خواهند تحت هیچ عنوان  گذشته خودرا مرور کنند _ فرقه رجوی هم ضمن اینکه اینگونه افراد را زیر نظر دارد ولیکن کاری به آنها ندارد _ مرز فرقه رجوی بااین افراد لب به شخن گشودن این جداشدگان می باشد
 دوم _ جداشدگان فعال 
گروهی از اعضای سابق فرقه رجوی بگونه ای واقعی ازاین فرقه جداشده و به بازگویی خاطرات تلخ زندگی خود درمناسبات ضدانسانی تشکیلاتی مشغول بوده وهمچنین برای رهایی دوستان همچنان دربند خود کوشش می کنند _ فرقه رجوی که نمی خواهد راز ورمزهای 27 سال سرکوبگری وجنایات خود درقلعه مخوف اشرف به آگاهی عموم برسد بااین گروه با خصومت ودشمنی برخورد می نماید _ اقدامات سرکوبگران وچماقداران فرقه علیه این افراد حد ومرز ندارد _ از تهدید و توهین وتهمت وناسزا وانکار عضویت این افراد  شروع شده وبه ضرب وشتم وبرهم زدن اعتراضات مسالمت آمیز ادامه پیدا می کند _
فرقه رجوی که سخت از آگاهی رسانی های این گروه درهراس ووحشت قرارگرفته درسایه حمایت ضمنی برخی از دولت های اروپایی ازجمله فرانسه گستاخی رابه حدی رسانده که درروز  روشن چماقدارانش رابی هیچ ترسی ترغیب به ضرب وشتم وحتی شروع به اقدام آدم ربایی می کند ( نگاه کنید به خاطرات اقایان مصطفی محمدی و حسین نژاد )
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=19857

 سوم _ نیمه جداشدگان 
گروه سوم را نیمه جداشدگان  تشکیل می دهند این گروه  گرچه از جهت فیزیکی ازاین فرقه فاصله گرفته اند ولیکن ازجهت فکری هنوز دلبستگی هایی به این فرقه دارند و درحالتی بین جداشدن قطعی و نوعی کشش عاطفی ازفرقه به سر می برند
این افراد که تعدادی عموم آنها ازاعضای قدیمی فرقه بشمار می روند برای درامان ماندن از تهدید ها وتهمت ها توهین های دستگاه تبلیغی فرقه سعی می کنند یا وارد مباحثات درمورد این فرقه نگردند ویا بنوعی از گذشته این فرقه دفاع نموده و تنها شخص مسعود رجوی را ازجهت به انحراف کشاندن " اهداف وآرمانها" ی گروه معرفی کنند _ البته از اینکه مسعود رجوی درمقام رهبرعقیدتی فرقه عامل جنایات وخیانت های سه دهه گذشته این گروه محسوب می گردد تردیدی نیست ولیکن اینکه سعی شود  گذشته نکبت بار این گروه ازبدو تاسیس تاکنون " سفید سازی " شود اقدامی است بیهوده _ ایرج مصداقی زمانی تلاش می کرد چنین کند ولیکن هرچه درپی پانسمان زخم ها کوشش می کرد چرک وخون ازجای دیگری بیرون می زد وسرانجام اینگونه اقدامات بی نتیجه را کنار نهاد _ مصداقی زمانی با داستان سرایی می کوشید اتهام ثابت شده ترور امریکایی ها را از گرده فرقه رجوی پائین آورده وبه گردن عناصر چپ گروه بیاندازدواین درحالی است که امریکایی ها بارها وبارها ترور مستشارران وکارمندان خود درایران را متوجه این گروه تروریستی ( بدون زیکزاک رفتن ) سریحا بیان کرده ومی کنند .

آقایان به جنازه متعفن ودرحال پوسیدن فرقه رجوی آب نپاشید 

روی سخن نگارنده با اعضای گروه سوم می باشد
  
زمزمه های اعلام انشعاب ( ! )  از دیروز تااکنون 
بنابرخاطرات آقای محمد کرمی  یکی از اعضای قدیمی و  جداشده فرقه رجوی بنام سعید جمالی که  ایشان از نامبرده بعنوان بازجو وشکنجه گر خود یاد کرده است دردوران اقامت درکمپ " تیف " تلاش کرده است با جمع کردن تعدادی از اعضای قدیمی فرقه درکنار خود انشعاب کرده وسازمان مجاهدین دیگری را درکمپ نامبرده اعلام نماید ( ! ) _ این طرح و تلاش صدالبته هیچ طرفداری پیدا نمی کند وجمالی هم از انشعاب دست برمی دارد .
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=21008
بنابرهمین سابقه مدتی پیش یکی دیگر ازاعضای جداشده فرقه رجوی بنام داوود باقروند با تماس های مخفیانه وارسال پست الکترونیک برای سعید جمالی ضمن تلاش برای اعلام انشعاب ازنامبرده دعوت می کند که به این تلاش بپیوندد _ سعید جمالی درپاسخ با برخوردی از نوع فرقه رجوی نامبرده رابه باد توهین وناسزا وتهمت می گیرد .
نامه نگاری های این دو درپیوند بالاجهت اطلاع   قابل دسترسی می باشند .

بنابر نوشته های بالا تلاش های پیدا وپنهان داوود باقروند برای جذب اعضای قدیمی به دور خود جهت اعلام انشعاب هم ظاهرا به جایی نمی رسد ودرنهایت سه نفر از اعضای قدیمی فرقه رجوی ( باقروند _ حسینی نژاد _ ازاده ) طی بیانیه ای خودرا پیرو پرویز یعقوبی معرفی نموده و اعلام انشعاب وتشکیل سازمان مجاهدین دیگری  می نمایند.

به این افراد باید گفت : اولا 

امروزه همه می دانند ومی دانیم  :
گروه تروریستی موسوم به مجاهدین هیچ پرونده قابل دفاعی دردوره نخست خود ندارد و تعدادی ترور وبمب گزاری  نیز نه مبارزه نام دارد ونه  چنین اقداماتی منجر به سرنگونی رژیم پهلوی گردیده است .
دوما _ پرویز یعقوبی مورد اشاره  درسال 63 با درخواست تشکیل کنگره خواهان بررسی عملکرد مرکزیت گروه می گردد واین بدان معناست که کلیه اقدامات این سازمان از بدو تاسیس تا سال 1363 مورد تائید نامبرده قرار داشته است _ .این درحالی است که بنابر مستندات تاریخی انحرافات این گروه ازسال 1360 با اعلام فاز نظامی آغاز گردیده است
سوما _ پرویز یعقوبی دریک نوشتار انتقال گروه به عراق درسال 1365 را بنوعی توجیه می نماید
http://www.negineiran.ir/article_5158_1035.html

بنابراین موضوع انشعاب   وتشکیل یک سازمان سه نفره بنام مجاهدین  بنوعی  حمایت از پرونده سراسر مملو از جنایت وخیانت این گروه محسوب می گردد
ودر آخراینکه  مردم ایران بنابر همه اسناد ومدارک موجود راه مبارزه مسالمت آمیز رابرای رسیدن به آرمان های خود دنبال کرده واین گروه منفور تروریستی را اصولا یا نمی شناسند ویا به عنوان جنایتکار وخائن به ایران وایرانی نشان کرده اند

بنا براین پبشنهاد می کنم درحالیکه جنازه متعفن این گروه درنوبت چال کردن درکورستان تاریخ قرارگرفته است به این پیکر متعفن آب نپاشید _ که بوی گندش به اندازه کافی مشام را آزاد می دهد .

ارشیا ارشادی  2015/09/18



۱۳۹۴ شهریور ۲۶, پنجشنبه

نگاهی گذرا به 50 سال خشونت وترور و جنایت وخیانت ومزدوری گروه موسوم به مجاهدین ( بخش دوم )

نگاهی به 50 سال خشونت وترور وجنایت وخیانت گروه موسوم به مجاهدین ( قسمت دوم ) 

الف .مینو سپهر 2015/09/17 


مقدمه _ دربخش نخست این نوشتار  چگونگی تاسیس گروه موسوم به مجاهدین درسال 1344 و علل پیدایش این گروه مورد بررسی قرار گرفت _ درتداوم اشاره ای داشتم به  چگونگی تلاشی این گروه درسال 1350 وبازتاسیس آن دراواخر سال 1357 _ موضع گیری های وفعالیت های دو جانبه این گروه ( سیاسی _ نظامی ) از زمان بازتاسیس مطلب بعدی بود _ ترسیم چگونگی برخورد این گروه با حکومت تازه و تلاش مسعود رجوی برای رسیدن به حداقل قدرت ( نماینده مجلس ) وشکست نامبرده وگروهش در انتخابات ها و سرانجام نزدیکی با رئیس جمهور بنی صدر را شرح وتوضیع دادم _ دراین نوشتار مراحل نزدیکی به بنی صدر _ فاز نظامی _ تروریستی  وفرار ازایران و انتقال به عراق وعملیات فروغ .پیامدهای آنرا مورد تجزیه وتحلیل قرار خواهم داد ........... 


نخست چگونگی وچرایی نزدیکی مسعود رجوی با رئیس جمهور وقت بنی صدر 

گرچه ازتاریخ دقیق  پیوند پنهانی بنی صدر _ رجوی مدرک مستندی دردست نیست ولیکن اولین علائم این نزدیکی در مراسم بزرگداشت حادثه 17 شهریور درسال 1359 درمیدان ژاله ( شهدا ) بود _ دراین مراسم گروهی سازمان یافته با شعار " بنی صدر حمایتت می کنیم " شرکت داشتند _ شرکت این گروه در مراسم سخنرانی های بنی صدر در22 بهمن پر رنگ ترشد ودر 14 اسفند 59 دردانشگاه تهران طی مراسم بزرگداشت محمد مصدق رسما وعلنی گردید _ بطوریکه انتظامات این گردهمایی بعهده هواداران این گروه گذاشته شده بود _ این مراسم به تشنج کشیده شد _ گروهی که طرفدرارن جزب جمهوری اسلامی بودند در سخنرانی بنی صدر اخلال ایجاد کردند که رئیس جمهور هم دستور دستگیری آنها را صادر نمود _ تفتیش لباس این دستگیرشدگان و نشان دادن کارت شناسایی برخی از آنها به جمعیت توسط بنی صدر اقدامی خودسرانه وغیر قانونی وجنجال برانگیز بود که فردای آنروز این اقدام درروزنامه انقلاب اسلامی بنی صدر منعکس گردید_ چنین اقدامی دونتیجه دربرداشت _ یکی نزدیکی بنی صدر _ رجوی ودیگری شعله گرفتن اختلاف بین حزب جمهوری اسلامی وبنی صدر بود .


تلاش بنی صدر _ رجوی برای سازماندهی طرفداران رئیس جمهور در سراسر کشور 
 بنی صدر درهمین دوران تصمیم گرفت طرفداران خودرا سازماندهی کند وبهمین خاطر دفاتری تحت عنوان " دفتر هماهنگی مردم با رئیس جمهور " را درچند شهر برپا ساخت _ چنین اقدامی درحقیقت تلاش بنی صدر برای ایجاد پشتوانه مردمی برای خود بود تا بتواند درمقابل حزب جمهوری اسلامی به نوعی رقابت برخیزد _ همانگونه که بعدها مشخص شدگروه رجوی در ایجاد چنین  دفاتری نقش داشت .
چرایی نزدیکی وفریب خوردن رئیس جمهور بنی صدر از گروه رجوی

گرچه هنوزبنی  صدر از بیان  علل مستند این نزدیکی  طفره می رود ولیکن باتوجه به ازدواج فیروزه بنی صدر  با مسعود رجوی حکایت از آن دارد که بین این دودرخفا  یک پیوند ایدئولوژیک واستراتژیک بسته شده باشد _ درحقیقت بنی صدر دختر جوان خودرا به امیدهای واهی وبه اجبار  به عقد مسعود رجوی در آورد و مهریه فیروزه را " آزادی ایران " تعین نمود !

دلیل دیگرفریب خوردن بنی صدر ادعاهای دروغ مسعود رجوی درمورد داشتن پایگاه اجتماعی درمیان مردم بود _ همانگونه که درنوشته پیش اشاره کردم گروه رجوی نتوانست درهیچیک از انتخابات ها حتی بنا بر آرزوی داشتن یک " کرسی درمجلس " گردد _ شکست کامل گروه رجوی ونزدیکی های پیدا وپنهان با بنی صدر باعث شدند تا مسعود رچوی دراجتماع 1500 نفر از طرفداران خود درامجدیه حاکمیت را اینگونه تهدید کند >>> وای به روزی که مشت رابا مشت وگلوله را با گلوله پاسخ دهیم 
<<< 

ورود رسمی گروه رجوی به فاز تروریستی در 28 خرداد  1360

پس از مراسم جنجالی امجدیه درروز 13 اسفند 1359 درگیری حزب جمهوری اسلامی با بنی صدر وارد مرحله تازه ای گردید _ برپایی چند تظاهرات علیه  بنی صدر ازطرف اعضای حزب جمهوری اسلامی درتهران نوید گسترش یافتن این برخورد ها را می داد _ ودرتداوم همین رخداد ها سرانجام آقای خمینی در20 خرداد 1360 ابو لحسن بنی صدر را طی حکمی از مقام فرماندهی کل قوا برکنار نمود _ این حکم درحقیقت اشاره اقای خمینی بر سلب اعتماد ازبنی صدر تلیقی گردید _ بطوریکه حدود یک هفته بعد لایحه " بررسی کفایت رئیس جمهور " درمجلس به جریان افتاد .


درچنین شرایطی گروه رجوی با اعلام مواضع به پشتیبانی ازبنی صدر برخواست و چند تظاهرات حمایتی برگزار نمود _ درتاریخ 28 خرداد 1360 مسعود رجوی تهدیدات قبلی خودرا به مرحله اجرا گذاشت وطی اعلامیه سیاسی _ نظامی مرحله رسمی ورود به فاز ترور وخشونت رابه بهانه حمایت ازبنی صدر به مرحله اقدام گذاشت .

 تظاهرات 30 خرداد درزمان ویژه جنگی در حمایت ازبنی صدر 
 دراین روز درحالیکه بحث وگفتکو بین نمایندگان مجلس درمورد صلاحیت ویا عدم صلاحیت وکفایت بنی صدر درمجلس ادامه داشت گروه رجوی با استفاده از حدود دو هزار نفر از طرفداران خود یک راهپیمایی اعتراضی را ازدانشگاه تهران شروع نمود _ راه پیمایان با شعار حمایت از بنی صدر وگروه رجوی تا نزدیکی های میدان فردوسی هم پیش آمدند _ دراینجا بود که نیروهای انتظامی تصمیم گرفتند این راه پیمایی غیر قانونی آنهم درزمان اعلام شده فاز نظامی  متفرق نمایند _ درگیری بین طرفین آغاز و ساعاتی بطول انجامید در نتیجه  این رخداد با دستگیری تعدادی از راه پیمایان و آسیب دیدن مقداری از اموال عمومی به پایان 
رسید .....

تجهیز راه پیمایان به سلاح سرد جهت درگیری 
بنا براخبار منتشر شده دستگیرشدگان مجهز به چاقو وموکت بر ودیگر واسلحه های سرد بودند و این بخوبی نشان می داد این راه پیمایی درحقیقت  نه اعتراض وحمایت ازبنی صدر بلکه نوعی  عرض اندام برای شروع فاز تروریستی بود .
سرانجام درروز 31 خرداد اکثریت نمایندگان مجلس پس از بررسی چندروزه به عدم کفایت بنی صدر  رای مثبت دادند 

مخفی شدن بنی صدر درخانه های تیمی گروه رجوی 
بنی صدر پس از برکاری از مقام فرماندهی کل قوا درتاریح 20 خرداد 1360 تحت حفاظت گروه رجوی قرارگرفت وتاتاریخ فرار از ایران ( مرداد 60  )  درخانه های تیمی این گروه مخفی شده بود .


ادعا های دروغ بنی صدر تحت نام " کودتای خرداد " 
بنی صدر پس از فرار با رجوی ازایران آنچه بطور مستند از رخداد های آنزمان که دربالا اشاره شد را بعنوان " کودتای خرداد " نام می برد _ این ادعای نادرست وغیرواقعی بنی صدر درحقیقت نوعی فرافکنی وعدم پاسخگویی به چرایی نزدیکی به گروه تروریستی رجوی است و فاقد هرگونه ارزش می باشد زیزا ایشان با رای اکثریت مجلس ازمقام خود برکنار گردید 


فرار بنی صدر _ رجوی ازایران وورود به خاک فرانسه 

درتاریخ 7 تیرماه 1360 گروه تروریستی رجوی بمبی را درکنار دفتر حزب جمهوری اسلامی منفجر نمود که درنتیجه آن ده ها نماینده مجلس ومسئولین ایران ازجمله آقای بهشتی از مسئولین طرار اول حزب جمهوری ورئیس دیوان عالی کشور به قتل رسیدند این ترورهای جنایتکارانه بعدها به بمب گزاری دردفتر رئیس جمهور ونخست وزیر وقت ( آقایان باهنر و رجایی ) ادامه یافت _ درتاریخ 7 مرداد 1360 بنی صدر ورجوی باربودن یک هواپیمای سوخت رسانی ازایران به فرانسه گریختند 


کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی پایان رسمی وجود گروهک تروریستی موسوم به  مجاهدین درایران 

حدود 5 ماه از فرار خفت بار رجوی _ بنی صدر ازایران پایگاه اصلی ومرکز فرماندهی تروریستی رجوی  واقع در منطقه زعفرانیه تهران شناسایی وبه محاصره نیروهای نظامی امنیتی در آمد _  و ساکنان این پایگاه با مقاومت بیهوده جملگی کشته شدند _ دراین خانه ویلایی  20 نفر از سران گروه تروریستی زندگی می کردند که عبارت بودند از >>> موسی خیابانی _  آذررضایی _ اشرف ربیعی _ محمد مقدم _ مهشید فرزانه سا _ میرطه میرصادقی _  تهمینه رحیمی نژاد _ محمد معینی _ شاهرخ شمیم _ فاطمه نجاری _ خسرو رحیمی _ سعید سعیدپور _ محمد حسن پورقاضیان _ حسین بخشافر _ کاظم مرتضوی _ حسن مهدوی _ مهناز کلانتری _ ناهید رافتی _ عباسعلی جابرزاده انصاری و ثریا سمناری _( به نقل ازکتاب خوابگردها ) 


گرچه ضربه 19 بهمن 1360 باعث تلاشی گروه تروریستی موسوم به مجاهدین گردید ولیکن بقایای این گروه همچنان به عملیات تروریستی وبمب گزاری ادامه یافت _ ازاین تاریخ مرکز فرماندهی تروریستی به فرانسه  منتقل گردید _ گروه تروریستی درادامه جنایات خود عملیات انتحاری راهم به لیست جنایات خود افزود _ ازخرداد 1360 بدین سو طبق آمارهای مستند موجود بیش از دوازده هزار نفر ( 12/000) از مردم ایران طی این عملیات ها کشته و هزاران نفر مجروح وگروه قابل توجهی معلول گردیدند _ گروهک تروریستی رجوی درتداوم این جنایات کار را به کشتن مردم عادی تحت عنوان "سرانگشتان رژیم " کشاند ودراین راستا صدها نفر را صرفا به دلیل ریش داشتن ویا نصب عکس  درکوچه وبازار ومغازه ها ترور نمود ........


گروه تروریستی وموضوع تهاجم گسترده شیوخ مرتجع عرب  با پوشش صدام به خاک ایران 

درتاریخ 30 مهرماه 1359 نیروهای متجاوز بعثی به ایران حمله نموده وبخش هایی ازمناطق غرب وجنوب را به تصرف خود در آوردند >> دقت کنید رخداد های مورد اشاره بالا توسط گروه تروریستی دقیقا درهمین زمان انجام گرفته است 

پس از شروع جنگ گروهک تروریستی  موضع گیری های دوگانه داشت ازسویی این تهاجم را مردود می شمرد وازسویی دیگر حاضر نبود همانند دیگران عازم جبهه ها گردد ولذا دریک خود بزرگ بینی درخواست می کرد که بخشی از جبهه جنگ دراختیار آن گروه قرار گیرد ! 

گرچه بااین درخواست گروهک رجوی مخالفت گردید ولیکن طرفداران این گروه در پوشش عکاس وفیلم بردار توانستند به برخی جبهه ها نزدیک شوند _ هدف گروه تروریستی از اینگونه اقدام ها همانطور که بعدها مشخص شد جمع آوری اطلاعات  بود که بعدا آنها را به صدام فروخت  ودرازای آن نفت ودلارهای ماهیانه مزدوری دریافت نمود .


ملاقات مسعود رجوی با میخائیل یوحنا عزیر معاون نخست وزیر عراق درفرانسه 
درتاریخ نهم  ژانویه 1983  یوحنا عزیز درطی سفربه فرانسه درخانه تیمی ومقر تروریستی با مسعود رجوی دیدار وازطرف صدام نامبرده را به عراق دعوت نمود _ مسعود رجوی در آنزمان علاوه برسرکردگی گروهک تروریستی با تقلب وفریبکاری توانسته بود یک شورای قلابی تحت نام " شورای مقاومت " تاسیس وگروهی از منتقدین حکومت را به مهمیز ریاست خود دراین شورا بکشاند _ البته این شورای رجوی ساز درهمان ابتدا ازهم گسیخت و عوامل اصلی آن ازاین دکان ساخت رجوی جداشده وفقط مشتی حقوق بگیر از آن بجامادند که به مرور این شورای قلابی عملا منحل گردید .

تقلب وفریبکاری مسعود رجوی درساخت شورای موسوم به مقاومت 
مسعود رجوی شیاد با جمع کردن گروهی از منتقدین حکومت دست به ساخت شورا زد _ شیادی وفریبکاری مسعود رجوی چنین بود که بطور مرتب اعضای گروه خودرا به این شورا اضافه می کرد تا حائز شرایط اکثریت باشد وبتواند خودرا بعنوان رئیس شورا معرفی کند _ اعضای شورا خیلی زود ازاین دام شیادی و تقلب رجوی آگاه شده و این شورا را ترک نمودند 


اخراج مسعود رجوی از فرانسه وسفر او به عراق جهت دستبوسی دشمن دیرینه ایران یعنی صدام 

درسال 1365  دولت ودستگاه قضایی فرانسه حکم اخراج مسعود رجوی ازخاک خودرا بعنوان " تهدید امنیتی " به این شخص اعلام نمودند و چنین شد که مسعود رجوی وتنی چند از نزدیکانش به دعوت صدام پاسخ داده وبه عراق منتقل گردیدند 
مسعود رجوی که باخفت وخواری از فرانسه بیرون انداخته شد _ هنگام ترک فرانسه به مقصد عراق گفت : >>می روم تا آتش برافروزم درکوهستان ها <<<<  ! 

تئوری جنگ جبهه ای بجای " جنگ شهری " جهت سرنگونی 

مسعود رجوی پس از استقرار درعراق فرمان داد تا همه تروریست های فراری از ایران درپاکستان _ ترکیه وشمال عراق به او بپیوندند _  صدام هم با بذل وبخشش پایگاهی دراستان دیالی بنام العظیم را دراختیار رجوی قرارداد که بعدها اشرف نام گرفت _ رجوی درعراق به ملاقات صدام ودیگرسران حزب بعث شتافت _ رجوی در جمع بندی فاز تروریستی دهه شصت به نزدیکان خودگفت >>> جنگ چریک شهری جوابگوی به میدان کشیدن عنصر اجتماعی وسرنگونی نیست و حالت میکرو دارد _ اکنون که مادرعراق هستیم ودر آستانه حاکمیت قرارگرفته ایم باید علمیات نظامی مناسب با شرایط موجود را یعنی " ماکرو " را دنبال کرده و با استفاده از موهبت شرایط جنگی بین ایران وعراق " جنگ جبهه ای با رژیم راشروع کنیم .


تاسیس ازتش خصوصی صدام ( آزادیبخش ) درسال 1366
مسعود رجوی درمورد تاسیس این گروه شبه نظامی مزدور صدام  گفته بود >>> ارتش ازادیبخش یکی از حلقه های مفقود درتاریخ ایران است _ هدف ازتاسیس این ارتش درهم شکستن ماشین جنگی رژیم و سرنگونی آن می باشد <<<

حمله گروه تروریستی رجوی ( مزدوران صدام ) به پاسگاه های مرزی ایران واعتراف به کشتن مرزبانان ایرانی 

مزدوران صدام ازتاریخ یکم مرداد 1366 حمله با پاسگاه های مرزی وکشتن مرزبانان ایران را آغاز نمودند  وطی نقشه های ترور وفرار تعدادی از مرزبانان ایران را به قتل رسانده وگریختند 
گروه رجوی بیلان حملات مرزی وکشتن مرزبانان ایرانی را درپایان سال 1366 اینگونه مدعی شده است >>>  99 مورد حمله به پاسگاه های مرزی >> وارد ساختن 9300 تن تلفات _ گرفتن 830 اسیر  
گرچه آمارهای  ارائه شده توسط  ارتش ایران تنها یکصدم آمارهای قلابی گروه رجوی است ولیکن همین اعترافات کافی است تا نهایت مزدوری وضد ایرانی بودن این گروه را به اثبات برساند 


مراحل تبدیل گروه تروریستی موسوم به مجاهدین به فرقه رجوی 

همنگونه که قبلا اشاره شد مسعود رجوی دردوران زندان بارها عدم اعتقاد خود به رهبری جمعی را اعلام نموده وطرفدار رهبری فردی ( امام وپیشوا ) درراس سازمان بود _ طبق مستندات نشریات سال 57 بدین سو تنها دراواخرسال 57 واوئل سال 58 است که درچند مورد ازاین شخص بعنوان عضو مجاهدین نامبرده شده ودربقیه موارد به عنوان کلی مجاهدین ثبت شده است _ ازسال 1359 مسعود رجوی خودرا بین افرادی چون موسی خیابانی ومهدی تقوایی و علی زرکش برجسته می نماید _ سخنرانی ها ویاوه گویی ها وچرند بافی های نامبرده دردانشگاه شریف تحت نام " تبئین جهان " نمونه بارز این برجستگی هاست _ فرار او از ایران وگشته شدن موسی خیابانی  راه رابرای رهبری فردی او هموار نمود ودرست ازاین زمان است که رجوی درراستای فرقه سازی خودرا " رهبرمقاومت " می خواند ودرادامه با حذف رقیب خود " علی زرکش " درراس هرم یک فرقه تبهکار قرار می دهد وبرکرسی  " رهبر عقیدتی "  یاهمان امام وپیشوا می نشیند ....


درواقع گرچه از همان ابتدای بازتاسیس سازمان ( اواخر57 ) خودرا برتر از دیگر اعضا معرفی می کند ولیکن ازسال 1361 ودر هنگام ساختن شورا نقش خویش بعنوان " رهبر مقاومت " رابه کل تشکیلات گروه با شیادی ودجالگری تحمیل می نماید 

گفتی ها درمورد تاریخچه این گروه تبهکاری _ تروریستی بسیار زیاد است ودریکی دونوشته نمی گنجد _ آنچه باعث این یادآوری کوتاه گردید درواکنش به دستگاه تبلیغی فرقه رجوی وکسانی است که علیرغم جدایی وفاصله گرفتن ازاین فرقه بنوعی از گذشته نکبت بار این گروه همچنان حمایت می نمایند .

این متن را با تبریک به شیرزن ایران زمین خانم ثریا عبد اللهی و خانم وآقای محمدی به پایان می برم که فرزندان اسیر آنها یک قدم به آزادی نزدیک شده وازعراق به آلبانی منتقل گردیده اند _ سحر آزادی همه اسیران فرقه رجوی نزدیک است 

الف .مینو سپهر 2015/09/17 

یک یا دآوری _ علاقمندان به نوشته های اینجانب تا آگاهی رسانی آتی  متن های تدوین شده ام را دراین وبلاگ امانتی  دنبال نمایند _ دلیل چنین اقدامی  اشکال در میزبانی سرور " بلاگفا " می باشد که امید وارم دراینده نزدیک برطرف گردد 





۱۳۹۴ شهریور ۲۱, شنبه

نگاهی گذرا به 50 سال ترور وخشونت گرایی _جنایت وخیانت ومزدوری توسط گروه موسوم به مجاهدین ( بخش نخست )

نگاهی گذرا به 50 سال خشونت وترور _ جنایت وخیانت ومزدوری توسط گروه موسوم به مجاهدین ( بخش نخست) 

ارشیا ارشادی 2015/09/12

مقدمه _  این روزها دستگاه تبلیغی فرقه تروریستی رجوی از 50 امین سال تاسیس خود سخن به میان اورده وبدان افتخار می نماید _ این کارنامه سیاه 50 ساله سرشاراست از ترور وخشونت آدمکشی وبمب گزاری وطبیعی است که چنین پرونده ای تحت هیچ عنوان قابل دفاع نیست _ درواقع  بنا بر مستندات تاریخی بوجود آمدن گروه های خشونت طلبی چون مجاهدین وفدائیان وجود حکومت سلطنتی _ استبدادی پهلوی بوده است که همه راه های تلاش مدنی _ حزبی گروهی را به بهانه " مبارزه با کمونیسشم " مسدود نموده بود بطوریکه تشکل های  مسالمت جویی همچون جبهه ملی ونهضت آزادی نیز درکنار حزب وابسته _ کمونیستی  توده اجازه فعالیت نداشتند _ درچنین شرایط بسته ای گروهی ازجوانان با تشکیل گروه های کوچک زیرزمینی  اسلحه به دست گرفته روی  به ترور وتروریسم نهادند تا به خیال خود رژیم وابسته به امریکا را سرنگون نمایند !
 دراین نوشتار پرونده یکی ازاین گروه های خشونت طلب موسوم به مجاهدین را مورد نقد وبررسی قرارخواهم داد .

شکست کودتای  محمد رضا پهلوی علیه دکتر محمد مصدق نخست وزیر و فرارشاه ازایران 

درتارخ 25 مرداد 1332 دولت های وقت امریکا وانگلیس که مصدق راسد راه غارتگری ثروت ملی مردم ایران یعنی نفت می دیدند واز ضربه کاری " نهضت ملی " وپیروزی محمد مصدق دردفاع از حقوق مردن ایران به خشم آمده بودند از  محمد رضا پهلوی خواستند که محمد مصدق را برکنار وزاهدی رابه جای او به نخست وزیری منصوب نماید _ اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه ایران هم در تهیه واجرای این دسیسه نقش وسهم داشت _ بهمین دلیل شاه حکم عزل مصدق را صادر و سرهنگ نصیری رابا گروهی نظامی وچند خودروی جنگی عازم این ماموریت نمود _ بنابر مستندات تاریخی تنی چند از نظامیان که ازاین توطئه آگاه شده بودند رهبر نهضت ملی را مطلع نمودند وبهمین دلیل زمانی که کودتاچیان به نزدیکی های محل استقرار مصدق رسیدند توسط نیروهای وفادار به مصدق خلح سلاح ودستگیرشدند _ شکست کودتا علیه مصدق باعث فرار شتاب آلود شاه وابسته ازایران گردید _ دراینجا بود که بخش دوم این دسیسه امریکایی _ انگلیسی به اجرا در آمد وچنین شد که کودتای امریکایی 28 مردادبه نتیجه رسید وشاه امریکایی ها شاه فراری را دوباره به اریکه سلطنت استبدادی بازگرداندند .

تشدید جو اختناق وسرکوب بعد از کودتای 28 مرداد 1332

بعد از انتصاب سرلشگر زاهدی بعنوان نخست وزیر از طرف شاه دستگیری طرفداران دولت مصدق ومنتقدین حکومت استبدادی پهلوی آغاز گردید ودرهمین راستا فعالیت تشکل هایی چون جبهه ملی _ نهضت آزادی وجزب توده غیرقانونی اعلام شد و جو سنگینی از سرکوب واختناق دربازگشت دیکتاتور کودتاگر برایران حاکم گردید .
تاسیس سازمان مجاهدین درسال 1344 _ اهداف _ خط مشی و اقدامات این گروه خشونت طلب 
 درسال 1344 چند تن از جوانان نهضت آزادی  دست به تاسیس یک تشکل زیر زمینی زدند _ این گروه درابتدا نام جزب الله نام گرفت ودرادامه به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام داد 
 ایدئولوژی این گروه خشونت گرای مارکسیست اسلامی  یک جهان بینی 40 تکه وترکیبی  بود آنها برداشت هایی از اسلام _ تشیع _ مارکسیسم _ استالینیسم _را درکنار هم قرارداده ونتیجه گرفته بوند که : شاه عامل وابسته امریکاست و این رژیم  را باید با عملیات مسلحانه سرنگون نمود _ بنیان گزاران ومسئولین این گروه  این گروه بدیع زادگان _ سعید محسن و محمد حنیف نژاد نام داشتند ....... تراب حق شناس از اعضای مارکسیست این گروه جهان بینی حاکم برسازمان را " علم انقلاب زمانه " توصیف کرده است ( !) 
 کتاب های اموزشی این سازمان عبارت بودند از >> راه انبیا راه بشر _ اقتصاد بزبان ساده وراه حسین وشناخت وتکامل بودند

ضربه 1350 ونابودی ومتلاشی شدن  سازمان مجاهدین 
 حدود شش سال پس ازتاسیس سازمان ساواک توانست در تمامی ازکان این گروه نفوذ نماید ولذا در این سال با حمله به مخفی گاه ها تمامی اعضای بلند پایه ودون پایه این گروه را دستگیر نمود _ سران این گروه دستگیر ومحاکمه واعدام گردیدند واعضای درجه پائین تر پس از تقاضای عفو ملوکانه وهمکاری با ساواک به جبس محکوم شدند و پرونده این گروه به کلی بسته و اعضای آن به زندان افتادند _ درجریان این رخاد تنها حدود 5 درصد ازاعضای گروه  توانستند از این ضربه جان سالم به دربرند _ این بقایای تروریست ها درسال 1354 با انتشار بیانیه ای رسما اعلام نمودند که مجاهدین یک گروه مارکسیستی بوده است 

حاصل عملکرد گروه تروریستی مجاهدین  طی سال های 1344/1350
چنانچه مدارک فعالیت های این گروه نشان می دهد اقدامات  تروریستی این گروه طی این مدت عبارت بودند از >> انفجار دفتر هواپیمایی بریتانیا درتهران _ انفجار دردفتر نشریه " این هفته " _ بمب گزاری دراداره اطلاعات امریکا درتهران _ انفجار اتوموبیل ژنرال پرایس امریکایی _ انفجار بمب در سفارت اردن درتهران _ ترور تیمسار طاهری _ انفجار دفتر هواپیمایی پان امریکن _ بمب گزاری درکارخانه نخ رسیس مشهد _ انفجار درپاسگاه ژاندارمری کاروان سنگی _انفجار تاسیسات کارخانه برق ایرانا درکرج _ انفجار تاسیسات برق کارخانه جیپ لندروور _ بمب گزاری دردفتر مجله هنر وسینما _ ترور دومشتشار نظامی امریکا درتهران ( سرهنگ جان ترنر وپل شفرد ) _ انفجار درسینما کریستال مشهد _ انفجار دردفتر انجمن ایران وامریکا درمشهد _ ترور دو  کارمند شرکت نفتی امریکایی ( رابرت ارکرون و ویلیان سی کارترل .....

همانگونه که  دربالا اشاره شد کلیه تلاش های تروریستی وخشونت گراییی این گروه در تعدادی ترور وبمب گزاری خلاصه می گردند  و طبیعی است که بکارگیری این روش ضد انسانی درطول تاریخ هیچگاه ودرهیچ نقطه ای از چهان منجر به سقوط یک رژیم نشده ونخواهد شد _ بنابراین کسانی که درنوشتار های خود به " آرمان ها واهداف " اولیه این گروه خشونت گرا اشاره می کنند بهتراست به این دوسئوال پاسخ دهند 
 یکم _ آیا ایجاد  عدالت و برابری ورفع ستم وتبعیض از راه ترور وبمب گزاری به دست می آید ؟
دوم _ ماحصل فعالیت های این گروه طی دوران یادشده برای مردم ایران چه دستاوردی دربر داشته است ؟

انشقاق وانشعاب وچند  تکه شدن سازمان دردرون  زندان 
 پس از ضربه کاری 1350 بحث های اعضای این سازمان خشونت گرا  به درون زندان کشیده شد _ در این گفتگوها افراد واقعیت گرا به نقد عملکرد سازمان پرداخته  و ازمشی خشونت طلبی فاصله گرفتند _ گروهی هم که همچنان برراه ترور وخشونت را تنها راه ممکن می دانستند دسته دیگری را تشکیل دادند و درمجموع بقایای سازمان علاوه بر مارکسیست و مسلمان به گروه های کوچکتر مخالف وموافق  ستیزه جویی مبدل گردیدند ..

مسعود رجوی از همکاری باساواک ودرخواست عفو ملوکانه  تا تشکیل یک گروه درداخل زندان 
 بنابراسناد به دست آمده ازساواک بعد از فروپاشی حکومت پهلوی _ مسعود رجوی پس از دستگیری همکاری گسترده ای با ماموران ساواک نموده ودراین راستا تا جای پیشرفته که کروکی محل زندگی برخی از اعضای گروه در دراختیار نیروهای امنیتی قرارداده است _ مسئولین ساواک از همکاری این فرد رضایت خودرا اعلام و درخواست منظور نمودن این همکاری ها در پرونده اتهامات اورا نموده اند و درنهایت مسعود رجوی با تقاضای عفو ملوکانه به تحمل چندسال زندان محکوم گردید .

بحث رهبری جمعی وفردی درون زندان و نظر مسعود رجوی دراین مورد 
 مسعود رجوی دردوران زندان درگفتگوها بطور ضمنی با  موضوع رهبری جمعی مخالف بوده واز رهبری فردی ( وجود یک امام وپیشوا ) دفاع می کرده است _ این عقیده رجوی بعدها دربازتاسیس وفعالیت گروه رجوی دربیروناززندان  خودرا نشان داد _ گرچه دراوائل سال 1358 از اینفرد بعنوان عضو مجاهدین نامبرده شده است ولیکن به مرور زمان نامبرده با به حاشیه راندن افرادی چون مهدی تقوایی _ خیابانی وو خودرا درراس وبعنوان رهبر سازمان معرفی می نماید ( نگاه کنید به سخنرانی های نامبرده درسال 58 و59 ) _ 
بازتاسیس سازمان ( شاخه رجوی ) از اواخر  سال 57  ونخستین سخنزانی 
در 14 اسفند 1357 اعضای نهضت آزادی _ جبهه ملی تصمیم به برگزاری بزرگداشت دکتر محمد مصدق در احمد آباد نمودند دراین گردهمایی اقای طالقانی از طرف ملیون به سخنرانی پرداخت _ مسعود رجوی هم خودرا به این گردهمایی رساند و سخنانی برزبان راند که " مبارزه با امپریالست امریکا " جان سخن این سرهم بندی های وپرت وپلاگویی های نامبرده بود 

قطع ازتباط با دنبالچه  عقیدتی مجاهدین درعین حال استفاده ازنام و سابقه این گروه توسط رجوی 
گرچه گروه  رجوی پس ازبازتاسیس درسال 1358 از چاپ وانتشار کتاب های عقیدتی وآموزشی مجاهدین طفره رفت ولیکن همچنان پرچم این گروه را آرم خود نهاد ودنبالچه این سازمان رابخود وصل نمود _ اولین کتاب منتشر شده ازطرف گروه رجوی کتاب "اپورتونیسم ها " بود که تلاش می کرد ضمن کم رنگ کردن رد پای مارکسیست ها دراین گروه آنها را مشتی فرصت طلب نشان دهد _
فعالیت سیاسی _ نظامی گروه رجوی  ازبهمن 1357 بدین سو 
پس ازسقوط رژیم استبدادی سلطنتی پهلوی گروه رجوی با اشغال ده ها ساختمان دولتی ودفاتر شرکت های تعطیل شده فعالیت های عضو گیری خودرا آغاز نمود _جذب دانش آموزان ودانشجویان از اولویت های این گروه محسوب می گردیند _ این گروه اما درکنار فعالیت سیاسی به خرید _ سرقت وجمع آوری ومخفی کردن  اسلحه ومهمات نیز  سخت مشغول بود ( ! ) _ 

دوچهرگی گروه رجوی درمقابل حکومت تازه درایران 
اگر به اعلامیه ها _ موضع گیری ها وسخنان مسعود رجوی و خیابانی وتقوایی طی سال های 57/60 توجه کنیم یک دوچهرگی روشن دراین برخورد ها خواهیم یافت _ این گروه ازسویی آقای خمینی راکه درجایگاه رهبر انقلاب قرار گرفته بود ستایش می کرد و تعریف های بسیاری ازایشان می نمود ولی درهمان حال  درلابلای نوشته ها وگفتارهای خود با نظرات ابهام آلود به حاکمیت بنوعی غیر مستقیم هشدار می داد ودرخواست والتماس می کرد که آنها را هم به بازی بگیرد _ گروه رجوی که بارها به رهبریت آقای خمینی اشاره می نمود وادعا می کرد که بدان گردن می نهد ( شعار رهبر خمینی _ رئیس جمهور طالقانی ) ولی درعین حال مشغول تسلیح محفیانه گروه خود بود _ آقای خمینی دراسفند ماه 57 و رئیس ستاد ارتش درفروردین 58 دردو درخواست جداگانه از کسانی که اسلحه های سرقت شده رادردست خود داشتند تقاظا نمودند که سلاح ها ومهمات غارت شده را تحویل مراکز نظامی نمایند _ گرچه بسیاری ازمردم عادی چنین نمودند ولیکن گروه رجوی و شاخه اقلیت فدائیان این درخواست هارا نادیده گرفته وبا حرث وولع خاص مشغول جمع آوری وپنهان کردن اسلحه ومهمات بودند وتوجهی به این هشدارها نمی کردند _ صد البته این تلاش های پنهان گروه رجوی از دید مسئولین نظام پنهان نبود وآنها این اقدامات را زیرنظرداشتند 

تقاضای  ملاقات گروه رجوی از رهبر انقلاب و امتحان نماز خواندن درقم 
مسعود رجوی پس ازاینکه توانست گروهی از جوانان را به طرف سازمان خود جذب نماید دریک خود بزرگ بینی  اعلام نمود که  " رهبر انقلاب اجازه دهند که ما وهوادارانمان  به حضور ایشان برسیم " 
گرچه  این خود بزرگ بینی گروه رجوی پاسخی نگرفت ولیکن آقای خمینی هنگامی که درقم بود قبول نمود که مسعود رجوی موسی خیابانی به حضور ایشان برسند وچنین شد _ دراین ملاقات این دو درحضور نامبرده امتحان حمد وسوره وخواندن نماز پس دادند _  هنگام خروج این دو از محل اقامت آقای خمینی بوسیله پیامی به فرزند خود احمد آقا ازانها خواست که کتاب های سازمان را جهت مطالعه دراختیار ایشان قراردهند _ طبیعی است که منظور کتاب های آموزشی از زمان تاسیس سازمان بود ولی گروه رجوی مسلی به انتشار این کتاب ها ودفاع از آنها نداشت ولذا به این درخواست نیز پاسخ نداد .
طلبکاری مسعود رجوی از حاکمیت جدید و اصرارفراوان  بر انحلال ارتش 
مسعود رجوی تشنه رسیدن به قدرت بود وبهمین دلیل از اقای مهندس سحابی ( عضو شورای انقلاب ) درخواست کرده بود که این موضوع را درشورا مطرح نماید _ آقای سحابی چنین نیر نمود ولیکن این درخواست با مخالفت شورا روبرو گردید _ بنابرخاطرات آقای سحابی  پس از مطرح شدن موضوع آقای بهشتی به ایشان گفت :  شما نماینده آنها هم باش 
 تقاضای رجوی برای پست شهردار تهران 

مسعود رجوی چنان شهوت قدرت داشت که اگر شهرداری یک منطقه از تهران راهم به او می دادند بسیار خوشحال می گردید ودراین راستا از جانب افرادی که درشورای انقلاب می شناخت تقاضا نمود که حال که عضویت درشورا ممکن نیست دست کم اورا به شهرداری تهران منصوب نمایند _ این درخواست هم ازطرف مسئولین مردود گردید ورجوی همچنان درحسرت رسیدن به قدرت ماند ...........
مسعود  رجوی وانتخابات ها ورفرندوم ها درسال 58 _ شکست و شکست و تهدید علنی در 22 خرداد 59 درامجدیه 

اولین رفراندوم درفروردین ماه 1358 انجام گردید _ گروه رجوی ضمن ابراز رضایت ازاین رفراندوم آنرا درراستای انقلاب ارزیابی ودر آن شرکت نمود _ این رفراندوم درمورد نام حکومت جدید ( جمهوری اسلامی ) بود 
اولین انتخابات درسال 1358 ( 12 مرداد ) درباره منتخبین خبرگان رهبری برای تدوین قانون اساسی انجام گرفت _ گروه رجوی برای این انتخابات 5 کاندیدا معرفی کرد >> طالقانی _ حاج سیدجوادی _ کاتوزیان _ هزارخانی ومسعود رجوی 
اراین افراد تنها اقای طالقانی که تقریبا درتمامی لیست ها بود موفق به راه یابی گردید و حاج سید جوادی هم بعنوان رزو شناخته شد وبه این مجلس راه نیافت 
دومین رفراندوم در آذر 58 جهت قانون اساسی برگزارشد _ گروه رجوی این همه پرسی را تحریم نمود ودر آن شرکت نکرد 
 اولین انتخابات ریاست جمهوری در 5 بهمن 1358 برگزار گردید _ مسعود رجوی کاندید شد ولی نام او بعلت تحریم قانون اساسی حذف گردید _ دراستانه این انتخابات مسعود رجوی از طظرفدارانش خواست که به بنی صدر رای بدهند 
اولین انتخابات مجلس در 24 اسفند 1358 برگزار گردید _ گروه رجوی دراین انتخابات فعالانه شرکت نمود و دربسیاری از شهرهای کوچک وبزرگ کاندیدا مشخص کرد _ مسعود رجوی نام خودرا درلیست تهران قرار داد _ دردور نخست با حمایت گروه های چپ توانست حدود 500 هزار رای را از آن خود کند وراهی مرحله دوم گردد
در آستانه دور دوم مسعود رجوی تشه قدرت درشهررشت اعلام کرد :  >>>حتی به دست آوردن یک کرسی دراین مجلس برای ما اهمیت فراوان دارد <<<<
درمرحله دوم ارای رجوی به حدود 300 هزار کاهش یافت وهیچ یک ازده ها کاندیدای این گروه موفق به راه یافتن به مجلس نگردید ....

این شکست های پی درپی برای  فرد قدرت طلبی چون مسعود رجوی قابل هضم نبود _ مردم ایران علیرغم همه تبلیغات دروغین این گروه صلاحیت آنها را در گزینش ها مردود شمرده وهیچ بهایی بدان ندادند 
و چنین شد که آتش خشم این کوتوله سیاسی _ نظامی بخاطر این ناکامی ها وبی محلی های مردم  شعله ورگردید _ نامبرده در تاریخ 22 خرداد 1359 درحضور حدود 1500 نفر از طرفداران بسیج شده خود اینگونه لب به تهدید مردم وحاکمیت ایران گشوده وعقده های خودرا خالی کرد >> وای به روزی که مشت رابا مشت وگلوله رابا گلوله پاسخ دهیم <<<<

چگونگی نزدیکی وفریب خوردن رئیس جمهور بنی صدر از مسعود رجوی وازدواج اجباری فیروزه بنی صدر 

نزدیکی بنی صدر به گروه رجوی دقیقا از سخنرانی رئیس جمهور در سخنرانی میدان ژاله ( شهدا ) آغاز گردید _ این نزدیکی در سخنرانی  22 بهمن 59 بنی صدر درمیدان آزادی ابعاد گسترده تری یافت و درادامه دربهمن 1359 وهنگام انتخابات ریاست جمهوری شفاف ترشد  و در همهن راستا در  14 اسفند 1359 درمراسم بزرگداشت دکتر محمد مصدق درسخنرانی بنی صدر در دانشگاه تهران رسمی وکاملا  علنی وپرده برداری گردید .

چرا وچگونه رئیس جمهور بنی صدر دردام گروه رجوی افتاد و ماجرای ازدواج فیروزه بنی صدر با مسعود رجوی

پایان بخش نخست _ دربخش آتی ماجرای تبدیل سازمان موسوم به مجاهدین به فرقه تروریستی رجوی رامورد بررسی قرارخواهم داد .

ارشیا ارشادی  _ نویسنده _ پژوهشگر و تلاشگر حقوق بشر وزنان  2015/09/12

۱۳۹۴ شهریور ۱۵, یکشنبه

بازخوانی چگونگی تخلیه خونین قلعه اشرف در یکم سپتامبر2013 وبررسی چند احتمال درمورد این حادثه ( بخش دوم )

 بازخوانی چگونگی تخلیه خونین قلعه اشرف درتاریخ یکم سپتامبر 2013 وبررسی احتمال  درمورد این حادثه ( قسمت دوم)

الف .مینو سپهر 2015/09/07

مقدمه _ دربخش نخست این نوشتار وضعیت اردوگاه مخوف اشرف ازابتدای سال 2009 تا انتقال آخرین گروه ساکنین این اردوگاه به کمپ موقت لیبرتی درتاریخ 16 سپتامبر 2012 را مورد بازخوانی قرار گرفت _ نماینده یونامی ( مارتین کوپلر ) پس از انتقال آخرین گروه شامل 650 نفر ضمن ابراز رضایت ازاین انتقال  گفت : ساکنین قبل از ترک این اردوگاه مسئله تازه ای را عنوان کردند که مایه نگرانی است . 
آن موضوع مورد اشاره کوپلر درواقع همان درخواست بجا گذاشتن 101 نفر درکمپ وجلوگیری از انتقال آنها درظاهر به بهانه " فروش اموال " بود _ ولی سران فرقه رجوی از نگاهداری این گروه طرحی خواست تهیه کرده و به دلائیلی دیگر از انتقال این افراد جلوگیری نموده ومانع اجرای کامل طرح یونامی _ دولت عراق شدند _ دراین بخش موضوع تخلیه را پس از تاریخ انتقال آخرین گروه ( 16 سپتامبر 2012 ) مورد بررسی قرار خواهد گرفت .

الف _ چرا ادعای بهانه  فروش اموال به دور از واقعیت بود ؟
دلیل اول اینکه _ کلیه اموال منقولو وغیر منقول در آن کمپ از دلارهای مزدوری برای صدام بودند ولذا فرقه رجوی نمی توانست هیچ ادعای مالکیتی نسبت به آنها داشته باشد _ درمیان این اموال البته تعدادی خودرو وجود داشت که برخی از آنها بهم ریختگی های سال 2003 توسط اعضای  فرقه رجوی سرقت شده وبه این کمپ منتقل شده بود ند _ تعدادی هم ماشین های نو بودند که فرقه رجوی برای رد کم کردن دلارهای  مخفی کرده مزدوری دراشرف آنها را صرف خرید این خودروها کرده بود که از آنجاکه مخارج این خودروها هم متعلق به مردم عراق بود هیچ گونه حق تملکی نسبت به آنها نداشت _ ضمن اینکه فرقه رجوی از هزینه کردن همین دلارها تعدادی وکیل عراقی را به خدمت گرفته بود که آنها می توانستند درمورد فروش این خودروها اقدام نمایند _ بنابراین نگاهداشتن 101 نفر در کمپ تقریبا تخلیه شده بهانه ای بیش نبود .
لازم بیاد آوریست که ازتاریخ انتقال آخرین گروه 650 نفره ازاشرف به لیبرتی تا یک هفته به حادثه خونین تخلیه اشرف مقامات عراقی _ یونامی وامریکا بارها از سران فرقه رجوی درخواست کردند که به بازی خود پایان داده وکمپ را کاملا تخلیه وتحویل نماید _ هشدارهایی که هیچگاه توسط فرقه رجوی جدی گرفته نشد ......
 ب _ چرا سران فرقه رجوی 101 نفر را درکمپ بجا گذاشته وحاضر به انتقال آنها نگردیدند ؟
این قانون گریزی و عدم رعایت مواد توافق  با پوشش فروش اموال ازجانب سران فرقه اهداف دیگری را دنبال می کرد 

1 _  نگاهداری وعدم تحویل کامل اردوگاه جهت بازگردان احتمالی  منتقل شده گان به لیبرتی به اشرف 
این احتمال گرچه  تقریبا غیر ممکن بود ولیکن سرکرده فرقه هنوز منتظر تحولاتی بود که شاید درعراق صورت گیرد 
2 _  وجود نزدیک به 40 نفر از اعضای  قدیمی جداشده _ بریده درزندان کمپ   
 همانگونه که بعدها مشخص شد گروهی ازاعضای جداشده وبریده عضو قدیمی فرقه درزندان اشرف نگاهداشته می گردیدند  واز آنجایی که ازبین بردن این افراد کارساده ای نبود رهبر فرقه منتظر فرصتی بود تا این جداشدگان زندانی را سربه نیست نماید
با این مقدمه  به چگونگی  رخداد تخلیه خونین اشرف می رسیم .

رخداد یکم سپتامبر 2013 به روایت فرقه رجوی 
دراین تاریخ دستگاه تبلیغی فرقه رجوی ادعا کرد که نیروهای واکنش سریع عراق تحت نام " سوات " به کمپ اشرف حمله نمودند _  منتشرکنندگان این ادعا اما هیچ مدرک سند مستدلی از این حمله منتشر ننمودند _ بابک هروی  دراین فیلم ادعا ومدارک فرقه رجوی رابا استناد به فیلم ساختگی وسرهم بندی شده این فرقه به نقد وبررسی وکنکاش کشیده است .
https://www.youtube.com/watch?v=12CJDEWCVDk

درفیلم مورد ادعای ساخته وسرهم بندی شده فرقه رجوی چند نکته قابل تامل وجود دارد
اول اینکه >>>
  درابتدای این  فیلم تعداد 5 نفر افراد مسلح نقابدار با کلاه بیس بال را نشان می دهد که از تپه ای نامشخص پائین می آیند ! _  این فیلم سرهم بندی شده درحقیقت هیچگونه ربطی به این ادعای حمله ندارد چراکه بعدها فرقه رجوی ادعا کرد تعداد 200 نفر دراین حمله شرکت داشته اند ( ! ) ادعایی که کوچکترین مدرکی درباره  حمله این افراد ارارائه نمی کند
 دوم اینکه >>>
تعدادی از کشته شده گان دست بند آهنی وپلاستیکی به دست دارند 
طبیعی است برخلاف این ادعای دروغ اگر کسانی به کمپ حمله کرده باشند بخاطر  کشتن افراد مستقر درکمپ بوده اند ولذا نیازی به دست بند زده به دست آنها ( حتی دوعدد) نبوده است .
وجود دستبند به دست گروهی از کشته شده گان بخوبی نشان می دهد که این افراد درزندان کمپ بسر می برده  اند
 سوم اینکه >>>
_ درفیلم مورد ادعای فرقه رجوی یک یا دونفر رانشان می دهد که نفس نفس زنان  بادوربین مشغول فرار ومخفی شدن هستند

دراین فیلم مورد ادعا گروهی درحال دویدن فریاد می زنند " بگیرش _ بگیرش " ولی بااین داد وفریاد هیچ کسی را نمی گیرند و این صحنه ها بخوبی نشان می دهند که واقعا این یک فیلم ساختگی وسرهم بندی شده بگونه ای بسیار ناشیانه می باشد که تقریبا می توان گفت هیچ ربطی به ادعای حمله به اشرف ندارد .

بنابراین اگر بخواهیم این فیلم ساختگی و سرهم بندی شده را سند ادعای فرقه رجوی درمورد حمله به اشرف فرض کنیم به روشنی درخواهیم یافت آنچه درتاریخ یکم سپتامبر درکمپ اشرف رخ داده است یک " کشتار داخلی  " بوده که به دوهدف خاص صورت گرفته است _ اول _  کشتن وسربه نیست کردن اعضای جداشده که درزندان اشرف درزندان به سر می برده اند و_ دوم _ آخرین خون بازی " سرکرده فراری فرقه جهت مظلوم نمایی بخاطر تخلیه اجباری کمپ مخوف اشرف .

رخداد یکم سپتامبر به روایت دولت عراق 
 دولت وارتش عراق از همان روز نخست هرگونه حمله به این اردوگاه را تکذیب نموده و بر داخلی بودن این رخداد اصرار کردند _ آنها اعلام نمودند که پس از آگاه شدن از صدای تیراندازی به محل مورد نظر نزدیک شدند که با تعدادی جنازه مواجه گردیدند _ دولت عراق درکنار رد هرگونه دخالت دراین رخداد دستور داد یک گروه تحقیق تشکیل گردد واز اعضای فرقه رجوی خواست صمن همکاری بااین هیات تحقیق کلیه مدارک ومستندات خودرا به گروه تحقیقی تسلیم نمایند
 ایزوله کردن بقایای منتقل شده وعدم همکاری فرقه رجوی با گروه تحقیق 
  بنا برگزارش ها ی منتشرشده تعداد 42 نفر باقی مانده پس از انتقال درتاریخ 10 سپتامبر به کمپ لیبرتی از بقیه افراد جدا ودرمحلی در قرنطینه " قرارگرفتند _ ده روز بعد هیات تحقیق مرکب از نماینده سازمان ملل _ دولت عراق جهت گفتگو با بجا ماندگان حادثه به کمپ لیبرتی مراجعه نمودند _ سران فرقه رجوی از گفتگوی اعضای هیات تحقیق با شاهدین حادثه خوداری بعمل آوردند و دراثر اصرار تنها جاضر شدند یکنفر را که کاملا توجیه شده بود به گروه معرفی نمایند _ این فرد دقیقا همان ادعا های سرهم بندی شده وداستان های ساخت فرقه را تکرار نمود .
عقب نشینی فرقه رجوی از ادعای اولیه حمله نیروهای عراقی به کمپ اشرف 
 حدود یک سال ازاین حادثه سران فرقه رجوی که هیچ سند ومدرکی جهت اثبات ادعاهای اولیه خود درمتهم کردن نیروهای عراقی به اشرف دردست نداشتند دریک عقب نشینی از ادعا های خود اعلام نمودند >> چرا نیروهای عراقی حافظ کمپ مانع ورود حمله کنندگان نگردیدند ؟ <<<<
این عقب نشینی بخوبی نشان می دهد که سران فرقه رجوی خوب می دانند که دولت وارتش عراق هیچ نقشی در حوادث یکم سپتامبر 2013 درکمپ اشرف نداشته اند .

بنابر آنچه دربالا اشاره شد می توان دو احتمال را درمورد حادثه یکم سپتامبر دراشرف برجسته نمود

یکم _ احتمال قوی  تسویه درون گروهی بودن این حادثه 
 دراین احتمال بسیار قوی به دستور رهبر فراری فرقه گروهی از اعضای قدیمی به دلیل مخالفت و انتقاد تحت برخورد وپیگرد قرارگرفته ومجکوم به زندان گردیده اند _ فشارهای جانبی جهت تخلیه وتحویل کامل اشرف باعث سرکرده فرقه دستور قتل این زندانیان راصادر کرده وآنها توسط جوخه های آتش عضو فرقه به قتل رسیده اند تاهم این جداشدگان ازسرراه برداشته شوند وهم تخلیه اشرف بگونه خونین مدتی دستاورد تبلیغی فرقه رجوی رافراهم نماید .

دوم _ احتمال ضعیف  شرکت نیروهای مزدور بلاک واتر دراین حمله و همزمان شدن با تسویه درون گروهی 

دراین احتمال ضعیف ممکن است نیروهای مزدور بلاک واتر که گروهی بسیار آدمکش وحرفه ای هستند دراین حمله نفش داشته اند و همزمان اعضای فرقه رجوی مدافع کمپ هم با شتاب زندانیان را اززندان بیرون آورده وبه قتل رسانده باشند ودرواقع دو حادثه دریک زمان صورت گرفته است _ آنچه دراین دواحتمال بارز وروشن است این  که گروهی از اعضای جدا شده  وقدیمی فرقه رجوی ازجمله افرادی چون زهره قائمی _ گیتی گیوه چیان _ ژیلا طلوع  که از زنان حرمسرای رهبر فرقه  دارای اطلاعلت زیادی بوده اند بدلائلی که فعلا مشخص نیست مورد غضب قرارگرفته باشند _  لذا احتمال حذف فیزیکی آنها دراین احتمال  بسیار بالاست .

  سنگ اندازی ودخالت بیجای امریکا درامر تحقیق دولت عراق 
طی دوسال گذشته امریکا همچنان درامر تحقیق مانع تراشی می نماید _ هدف امریکا ازاین دخالت به دوهدف صورت می گیرد
 نخست اینکه _ امریکا قبلا ادعا کرده که درسال 2003 اعضای این کمپ را خلع سلاح کرده و این کمپ را مورد بازرسی قرارداده است _ وجود اسلحه دراین کمپ درجریان این تسویه درون گروهی در یکم سپتامبر 2013 خط بطلانی می تواند باشد براین ادعای امریکا ولذا امریکا باید پاسخ دهد که چرا باوجود بعهده داشتن مسئولیت حفاظت از اشرف وادعای خلع سلاح کامل همچنان دراین کمپ اسلحه ومهمات وجود داشته است ؟
دوم اینکه _ امریکا درپی فراری دادن سران جنایتکار فرقه مخفی شده درلیبرتی است واین درحالی است که دولت عراق دست کم برای 70 نفر ازاین تروریست ها پرونده قضایی تشکیل داده ودرپی دستگیری ومحاکمه آنهاست
سوم اینکه _ امریکا باشناخت دقیقی که از ماهیت فرقه تبهکار رجوی دارد تلاش می کند براین "تسویه درون گروهی "سرپوش گذاشته واین پرونده را مختومه نماید ....

ماجرای قتل فجیع مسعود دلیلی در جریان تسویه خونین دراشرف بوسیله ادمکشان فرقه 

مسعود دلیلی با نام قلابی  بهمن افرازه از اعضای قدیمی ومحافظان سران فرقه رجوی بوده است _ نامبرده در اواخرسال 2002 موفق به فرار ازاشرف گشته وخودرا به نیروهای عراقی معرفی می نماید _ فرار مسعود دلیلی برای سران فرقه بسیار گران تمام می شود وبهمین دلیل انها به دنبال او می افتند تاوی را فریب داده وبه اشرف بازگردانند _ درسال 2003 عوامل فرقه رجوی این شخص را ربوده وبا خودروهای  غذا ولوازم به اشرف بازمی گردانند _ در  تسویه درون گروهی یکم سپتامبر مسعود دلیلی پس از شکنجه های بسیار توسط شکنجه گران فرقه به قتل می رسد وجنازه اورا درمحوطه اشرف قرار می دهند .

ماجرای هفت نفر مدعی ربوده شدن ازطرف فرقه رجوی 
 فرقه رجوی درکنار ادعای نادرست  ودروغ حمله به اشرف  اعلام کرد 7 نفر ( شش زن ویک مرد ) نیز ربوده شده اند
اسامی اعلام شده پس از شناسایی اعضای سابق نشان از ان دارد که شش نفر زن عضو این فرقه اعضای مهمی نبوده اند ویکی در آشپزخانه ودیگران جزو خدمتکاران محسوب می شده اند _ نفر هفتم  بنام محسن نیکنامی  از محافظان سابق رهبر فرقه بوده است _ این ادعا نیز باتوجه به وضعیت این افراد درتشکیلات دروغ است _ دستگاه تبلیغی فرقه رجوی حتی مدعی شده است که این 7 نفر تحویل ایران گردیده اند ( ! ) که اگر این ادعا درست باشد خوش بحال این اسیران شده است که آخر عمری آزاد شده  به میهن خود بازگشته وموفق به دیدار خانواده های خود پس از دهه  ها محرومیت و اسارت گردیده اند

نتیجه =  آنچه مسلم است مسئولیت قتل این قربانیان بهرشکل ونوع بعهده سرکرده فراری فرقه رجوی است که ازسال 2009 هشدار ها را جدی نگرفت  و بر نگاهداری اردوگاه مخوف اشرف بهرقیمت اصرار نمود _ نتیجه اینکه پس از 5 سال با به کشتن دادن بیش از 100 نفر مجبور شد با خفت وخواری این قلعه مخوف را تحویل صاحبان اصلی آن بدهد
بهرصورت باید منتظر گزارش تحقیق دولت عراق ماند تا همه ابعاد این جنایت فرقه رجوی برای همگان  روشن گردد


الف .مینو سپهر _ نویسنده وپژوهشگر فرقه ها  2016/09/06 


۱۳۹۴ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

بررسی چند احتمال درمورد چگونگی تخلیه خونین قلعه مخوف اشرف دریکم سپتامبر 2013 ( بخش نخست )

 بازخوانی پرونده تخلیه خونین دهم شهریور 92 اردوگاه مخوف اشرف  ( بخش نخست ) 

ارشیا ارشادی 2015/09/01

مقدمه _ درتاریخ دهم  سپتامبر 2013 بقایای فرقه رجوی شامل 42 نفر با ترس ووحشت ودرسیاهی شب قلعه مخوف اشرف را باشتاب ترک نموده وبا حمایت ارتش عراق وتحت نظر مسئولین سازمان ملل به کمپ لیبرتی منتقل گردیدند .
وچنین شد که این پایگاه صدامی برای همیشه از لوث وجود بقایای فرقه رجوی پاک گردید _ 

 ابعاد چگونگی  تخلیه خونین اشرف اما همچنان باچندین سئوال همچنان بی پاسخ هنوز روشن نشده ودرپرده ابهام قراردارد _ طی دوسال گذشته یک هیات عراقی زیر نظر سازمان ملل مشغول تحقیق در باره چگونگی رخداد خونین دهم شهریور دراین اردوگاه می باشد _ گزارش چگونگی این ماجرا به دوعلت کند پیش می رود _  یکم _ عدم همکاری فرقه رجوی با هیات تحقیق _  دوم _  دخالت بیجای امریکا در به انحراف کشیدن نتنیجه تحقیقات _ براستی چرا امریکا و فرقه رجوی در امر تحقیق درمورد حادثه یکم سپتامبر 2013 دراردوگاه اشرف سنگ اندازی می نمایند ؟  _ دراین نوشتار سعی براین است که برای این سئوال پاسخی یافت گردد .........

نخست _  بررسی زمینه های  رخداد دهم شهریور در اردوگاه مخوف اشرف 

ازابتدای سال 2009 وپس از مشخص شدن خروج نیروهای امریکایی از عراق مسئولیت  کلیه پایگاه های تحت حفاظت نیروهای امریکایی ازجمله اردوگاه مخوف اشرف دراختیار دولت وارتش عراق قرارگرفت _ از ابتدای سال 2009 تا سپتامبر 2013 مسائلی درمورد تخلیه اردوگاه اشرف رخداد که فهرست وار بدان اشاره خواهم کرد 
1 _ هشدار دولت وقت عراق به سران فرقه رجوی درمورد تخلیه اشرف وخروج از عراق  در سال 2009

درهمان ابتدای این انتقال  اقای موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت عراق وارد اردوگاه اشرف گردید وپس از گفتگو با مسئولین این قلعه به آنها گوشزد کرد که باید خاک عراق راترک وبه خارج از عراق منتقل شوند _ ایشان هشدار داد دولت عراق وجود این گروه را درآنکشور به رسمیت نمی شناسند وچون وضعیت آنها " بدون تعریف " است لذا نمی توانند از آن کشور تقاضای پناهندگی نمایند ویا دقیق تر " گزینه انتخاب اقامت درعراق " جزو گزیینه ها نیست _ این موضع صحیح دولت عراق درواقع هشداری بود همزمان به سران فرقه رجوی وامریکا که از سال 2003  اعضای این فرقه را تحت حمایت خود قرارداده و از آنها بعنوان " جاسوس وخبرچین " استفاده می نمود _ انتقال گروهی از اعضای این فرقه به امریکا وتعلیم تکمیلی آنها درصحرای نوادا دقیقا درهمین دوره صورت گرفته است ( نگاه کنید به سخنان سیمور هرش " روزنامه نگار معروف امریکایی دراین مورد .
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=3818
2 _ هشدار دیپلمات امریکایی در گفتگو باسران فرقه رجوی درمورد تخلیه اشرف درسال 2010
درسال 2010 توماس جی باتلر دیپلومات امریکایی از طرف دولت آنکشور به عراق رفت و 7 بار با سران فرقه رجوی درمورد تخلیه اشرف گفتگو نمود _ درخواست دولت امریکا ازسران فرقه رجوی چنین بودند
اعلام رسمی انحلال فرقه رجوی 
انتقال اعضا ی مستقر به مکانی دیگر دور از مرزهای ایران 
گفتگوی انفرادی افراد با کمیساریای سازمان ملل درامور پناهندگان جهت تعین تکلیف برای خروج از عراق 

سران فرقه رجوی که همه دار وندار خودرا در دراختیار داشتن این پایگاه درعراق و ماندن در آنکشور گذاشته بودند اما این دوهشدار مهم را جدی نگرفته وبا آن به مخالفت پرداختند _ درکنار اصرار این فرقه درنگاهداری اشرف باید از حمایت نماینده وقت امور انسانی سازمان ملل ( یونامی ) یعنی " ادملکرت " یادی کرد که بطور کامل نمک گیر این فرقه شده بود ونه تنها  هیچ اقدامی درراه حل این مشکل نمی نمود بلکه از وجود این گروه تروریستی درعراق  با تمام وجود حمایت می کرد !
درسال 2011 روابط پیدا وپنهان ادملکرت با فرقه رجوی ازپرده بیرون زد ولذا نامبرده ازاین سمت برکنار و مارتین کوبلر جایگزین وی گردید 
مارتین کوبلر پس از بدست گرفتن مسئولیت بخاطر مسائل انسانی وارد گفتگو بین دولت عراق وفرقه رجوی گردید _ دولت عراق نیز که خواهان حل این معضل بود بطور داوطلبانه با کوپلر به گفتگو نشست و سرانجام در اواخر سال 2011 یک توافق نامه بین دولت عراق ویونامی به امضا رسید که بنابرآن اعضای ساکن این اردوگاه بطور موقت  به کمپ سابق نیروههای امریکایی ( لیبرتی ) منتقل گردند تا کمیساریای سازمان ملل بتواند با آنها مصاحبه انفرادی نماید _ هدف ازاین توافق  درنهایت خروج همه اعضای این فرقه ازکشور عراق بود ....
سران فرقه رجوی که این اردوگاه را ملک اجداد و اهدایی رئیس معدوم خود می پنداشتند حاضر به قبول این توافق نبوده وسعی می کردند درراه اجرای آن اخلال ایجاد نمایند وبهمین دلیل در دو حرکت خودزنی با نیروهای عراقی درگیر شدند 

درگیری سال 2009 _ تلاش ارتش عراق برای ایجاد پایگاه پلیس درقلعه اشرف 
  درسال 2009 دولت عراق از طریق نماینده یونامی ( ادملکرت ) به اطلاع سران فرقه رجوی رساند که تصمیم دارد درراستای حاکمیت سرزمین خود درکمپ اشرف پاسگاه پلیس ایجاد نماید _ سران فرقه رجوی بااین تصمیم به مخالفت برخواسته وهشدار ارتش عراق را جدی نگرفتند _ چندبار گفتگوی مسئولین عراقی و نماینده یونامی هم بی نتیجه ماند و سرانجام دولت عراق تصمیم گرفت اقدام خودرا به مرحله اجرا بگذارد _ سران فرقه بجای پذیرش درخواست دولت عراق تصمیم گرفتند با" ایجاد دیوارهای گوشتی" وخوابیدن جلوی خودروهای عراقی مانع این اقدام گردند _ سرانجام پس از چندساعت درگیری نیروهای عراقی وارد اردوگاه گردیده ومستقر شدند حاصل این خودزنی فرقه ای " تعدادی کشته ومجروح دستگیری تعداد دیگری از فدائیان فرقه بود _  از نیروهای عراقی هم تعدادی مجروح گردیدند 
درگیری سال 2011 _ تلاش ارتش عراق برای  اجرای حکم دادگاه جهت تخلیه زمین های کشاورزی عراقی ها 
درسال 2011 دولت عراق از طریق نماینده یونامی به سران فرقه رجوی اطلاع داد که دراجرای احکام دادگاه های عراق باید زمین های مزروعی شمال قرارگاه را ترک وتحویل نمایند _ گفتگوها دراین مورد باز به دلیل عدم پذیرش سران فرقه بی نتیجه ماند و دولت عراق مجبور به وردو کمپ جهت اجرای حکم گردید _ فدائیان رجوی مجددا درمقابل این تصمیم ایستادگی نمودند که درنتیجه بین طرفین درگیری ایجاد گردید که  درنتیجه تعدادی کشته ومجروح گردیدند و ارتش عراق موفق شد سرزمین های اشغالی کشاورزان عراقی را ازچنگال فرقه رجوی آزاد سازد _ دراین تحول ارتش عراق همچنین موفق گردید "گورستان تروریست ها" رانیز به اشغال خود در آورد وچنین شد که بخشی از نمایش پرده خوانی از چنگ فرقه رجوی آزاد شد .
 3 _ هشدارو ضرب العجل  مجدد دولت عراق به فرقه رجوی وحامیان امریکایی این گروه جهت تخلیه اردوگاه اشرف

پس از درگیری سال 2011 دولت عراق مجددا و رسما به فرقه رجوی وحامیانش هشدار داد که تاپایان سال 2011 باید خاک عراق را ترک نمایند 
نکته جالب اینجاست که " ادملکرت " که بطورکامل  بعنوان حقوق بگیر فرقه طی سال 2009/2011 در آمده بود بی طرفی را کاملا کنارگذاشت و حمایت خود از این فرقه را چنین اعلام نمود >>> سازمان ملل بردفاع و حفاظت ازساکنین اشرف درقبال اخراج اجباری ( ! ) تبعید وویا بازگرداندن اجباری ادامه خواهد داد <<<<
چند نکته در سخنان ادملکرت حقوق بگیر فرقه رجوی حائز اهمیت می باشد 
نخست اینکه یونامی یک تشکیلات دفاع از حقوق انسانی است ولذا هیچ گونه حق ووظیفه ای جهت " حفاظت  "  آنهم از یک گروه تروریستی دریک کشور بعهده ندارد _ دوم اینکه _ جمله طنز آلود " اخراج اجباری " دقیقا همان اصرار بر ماندن این گروه دراین کمپ معنا دارد وآنروی سکه " کوه بجنبد اشرف نمی جنبد " می باشد _ وسوم اینکه اصولا بحث درباره بازگرداندن اعضای این گروه تروریستی به ایران درمیان نبوده است _ لذا بکارگیری " جمله بازگرداندن اجباری " درحقیقت برای لوث کردن ماجرای جابجایی وانتقال به محلی دیگر عنوان شده است تا سرپوشی برای تخلیه این اردوگاه باشد _ همین کارشکنی ها وعدم همکاری این حقوق بگیر فرقه رجوی باعث رخداد سال 2009 گردید ولذا دست ملکرت نیز دراین حادثه " خودزنی " و قانون گریزی " کاملا مشهود می باشد وچنین حمایت هایی باعث برکناری نامبرده وجایگزینی مارتین کوپلر " گردید 

تحصن خانواده های اسیران  و قرارداد یونامی _ دولت عراق وآغاز تخلیه اجباری اشرف 

بست نشینی خانواده های اسیران درجلوی اشرف ضربه ای کاری برپیکر متلاشی تشکیلات فرقه رجوی 

ازسال 1389 گروهی از افراد خانواده های اسیران فرقه رجوی با زحمت فراوان و تحمل مشقات وناامنی ها درکشور عراق خود رابه درب این قلغه رسانده وبا درخواست " ملاقات " با  اعضای اسیربستگان خود  دراردوگاه اشرف بست نشینی را آغاز نمودند _ این تحصن درسال 90 و91 و92 ابعاد گسترده ای بخود گرفت _ آنها با کم ترین امکانات ممکن چادری برپاکردند و ازپشت سیم های دولایه خاردار فرزندان واعضای خانواده های خودرا صدا کردند _ سران فرقه رجوی که از سرانجام این بست نشینی آگاه بودند چماقداران خودرابه مصاف بااین مادران وپدران عموما مسن فرستادند _ توهین وناسزا وساختن . وخواندن شهارهای توهین آمیزی چون " ننگ ما ننگ ما فامیل الدنگ ما " و مزدور خواندن متحصنین و درادامه پرتاب سنگ با استفاده از فلاخن و تکه های مخرب ساخته شده فلزی به سوی این متحصنین دستور رهبری فرقه درمقابل خواست انسانی این خانواده ها بود 
به مرور تعداد بست نشین ها به صدها نفررسید _ فریاد این خانواده ها پایه های موریانه خورده تشکیلات فرقه را سست وسست ترکرد _  تحصن ودرخواست وپایداری خانواده ها نتیجه داد وحدود 100 نفر ازاسیران با تحمل سختی ها وریسک بالا موفق به فرار ازقلعه مخوف اشرف گردیدند _ این تحصن سازنده تا سال 92 وتخلیه گام به گام قلعه اشرف ادامه داشت _ شیرزن دلاور خانم " ثریا عبد اللهی " مادر امیر اصلان " (عضو ربوده شده توسط فرقه رجوی ) تا سال 92 همچنان با تحصن بر خواست خود وافشای ماهیت فرقه رجوی اصرار نمود _ سخنان خانم عبد اللهی درگردهمایی درعراق ( بغداد )
http://www.saharngo.com/fa/story/1659
نکته قابل توجه اینکه رسانه ها ی برون مررزی ومدافعان قلابی حقوق بشر طی این مدت سه سال این تحصن سازنده را پوشش ندادند ( ! ) ودیگر اینکه نویسنده گان " ویکی پیدیا " نیز هیچ اشاره ای به این تحصن ننموده و درمورد فرقه رجوی دروغ های بسیار سرهم کرده اند ....
توافق یونامی _ دولت عراق جهت انتقال موقت ساکنین کمپ اشرف به لیبرتی جهت تعین تکلیف واخراج از عراق 

دراواخر سال 2011 _ وپس از برکناری ادملکرد وجانشینی مارتین کوپلر بعنوان نماینده یونامی درعراق نامبرده درگفتگو با مسئولین عراقی بعنوان یک اقدام انساندوستانه موافقت آنها را کسب نمود که مهلت اخراج فرقه رجوی تاپایان سال 2012 تمدید گردد _ مارتین کوپلر برخلاف ادملکرت نقشی بیطرفانه درحل این معضل بعهده گرفت _ درتوافق یونامی _ دولت عراق مشخص شد که افراد  مستقر دراشرف به کمپ موقت لیبرتی ( TTL) منتقل می گردند تا در آن کمپ توسط کمیساریای سازمان ملل درامور پناهندگان مصاحبه انفرادی شوند تازمینه خروج کامل آنها از عراق فراهم گردد.
http://www.bbc.com/persian/iran/2012/02/120216_l10_mko_ashraf_rajavi_clinton.shtml

سران قانونگریز فرقه رجوی  بااین توافق نیز مخالفت نمودند _ دراینجا بود که مسئولین امریکایی در نهان وپیدا و دبیرکل سازمان ملل به سران فرقه هشدار دادند که برای حل مسالمت آمیز این مشکل با دولت عراق ویونامی همکاری کردن و این قرارداد را محترم شمارند _ دبیرکل  سازمان ملل دراین مورد گفت : زمان برای آغاز بلادرنگ انتقال فرایند انتقال ساکنان اشرف فرارسیده است .
سخنگوی دولت امریکا نیزگفت : ازتلاش های سازمان ملل برای جابجایی صلح آمیز و امن ساکنان این اردوگاه واسکان مجدد آنها درخارج از کشور عراق حمایت می کند ......
وچنین شد که سران فرقه رجوی مجبور شدند  ظاهرا دراثر فشار دولت عراق _ امریکا وسازمان ملل وهشدار آنها اولین گروه شامل 400 نفر را عازم کمپ حریه ( لیبرتی نمایند ) >>> فوریه 2012 

دسیسه ها ونقشه های سران فرقه رجوی جهت برهم زدن توافق 

گرچه مریم قجر اعلام کرد با انتقال 400 نفر به کمپ لیبرتی موافقت کرده است و اولین گروه رانیز آماده انتقال می نمود اما درپشت صحنه  با طرح " نقشه ای زذیلانه " کوشش می کرد تا این توافق را برهم زند _ بدین ترتیب پس از ورود اولین گروه به کمپ لیبرتی آنها دستور یافتند کمپ را بهم ریخته و آنجا را " کوچک وزندان " بنامند _ واین درحالی بود که مارتین کوپلر اعلام نموده بود ظرفیت این کمپ وامکانات تهیه شده در آن برای اسکان 5000 نفر کافی است _ ودرهمین راستا مسئولانی ازسازمان ملل ماموریت یافتند که ضمن بازدید درمورد شرایط کمپ گزارش تهیه نمایند وچنین نیز شد و سازمان ملل این کمپ را ازهمه نظر مورد تائید قرارداد .....
خرابکاری درتاسیسات کمپ جهت ارائه درخواست بازگشت به اشرف !
اولین گروه پس ازورود به کمپ ضمن برهم زدن تسهیلات کمپ در سیستم آبرسانی وفاضلاب کمپ خرابکاری کردند و سپس با ارسال عکس ها اعلام نمودند که " زیرساخت ها کامل نیست " _ کمپ کوچک وزندان است و بهمین بهانه سران فرقه تقاضای بازگشت به اشرف را نمودند !
ولی این همه ماجرا نبود _ دراجرای این دسیسه عوامل خود درعراق را به کار انداختند تا چند خمپاره به لیبرتی شلیک نمایند _ تا بدین ترتیب کمپ را ناامن اعلام نموده وخواهان بازگشت به اشرف شوند
طبیعی بود که امریکا وسازمان ملل ودولت عراق شناخت کاملی از دسیسه های ساختگی داشتند و لذا درخواست تداوم پروسه انتقال باقی افراد را تکرار کردند .....
خرید یکی از کارکنان اخراجی یونامی توسط فرقه رجوی 
طاهربامادرا که به علت سو استفاده مالی درعراق از یونامی اخراج شده بود به مزدوری فرقه رجوی در آمد ودرحالیکه هیچ سمتی نداشت ادعا کرد که " کمپ لیبرتی مناسب سکونت نیست " وکمبودهای فراوانی دارد وزندان است ( ! )
بهانه گیری های فرقه رجوی اما کسی را فریب نداد گرچه درکار انتقال بقیه مانع ایجاد نمودند 
هشدار رئیس جمهور امریکا به سران فرقه رجوی 
درحالیکه سران فرقه رجوی با درخواست بازگشت به اشرف مشغول ایجاد مانع درراه توافق بودند اوباما دریک موضع گیری صریح وروشن درکنار درخواست تداوم انتقال اعضا به کمپ لیبرتی اعلام نمود >>> مسئولیت هر مانعی درراه این توافق و رخدادهای احتمالی بعهده سران این گروه می باشد _  نظری که توسط دبیرکل سازمان ملل نیز عینا تکرار گردید 

تلاش پرهزینه فرقه رجوی جهت خروج ازلیست تروریستی امریکا 

درحالیکه سران فرقه رجوی با تاخیر وبهانه تراشی به اجبار به انتقال قطره چکانی افراد تن دادند درهمان حال مشغول خریدن نمایندگان کنگره امریکا جهت حذف ازلیست تروریستی بودند _ وچنین شد که هیلاری کلینتون رسما اعلام کرد درصورت انجام توافق کامل یونامی _ دولت عراق موضوع خط زدن فرقه ازلیست تروریستی را دنبال خواهد کرد 

بااین قول وقرار فرقه رجوی علیرغم همه مانع تراشی ها وبهانه ها مجبور شد پروسه انتقال را بگونه ای آرام دنبال کند وچنین شد که سرانجام دولت امریکا نام این گروه تبهکار وتروریستی را با اما واگرهایی درتاریخ 29 سپتامبر 2012 درحالیکه آخرین گروه شامل 650 نفر درتاریخ 16 سپتامبر2012کمپ لیبرتی منتقل شده بودند از لیست گروه های تروریستی خود حذف نمود 
http://www.bbc.com/persian/iran/2012/09/120928_u07_mek_off_list_terrorist_usa

 انتقال آخرین گروه اعضای فرقه رجوی به کمپ لیبرتی ودسیسه تازه سران اینفرقه 

گرچه ظاهرا با انتقال آخرین گروه 650 نفره ازاشرف به لیبرتی پروسه انتقال با آرامی درتاریخ 16 سپتامبر 2012 صورت گرفت ولیکن این پایان کار نبود ورهبر فراری فرقه تعداد 101 نفر را همچنان به بهانه"فروش اموال ! "دراشرف بجا گذاشت 
این افراد چه کسانی بودند؟ هدف ازنگاهداری آنها دراشرف به مدت یکسال چه بود ؟  وسرا نجام سرنوشت آنها چگونه رقم خورد  سئوال هایی هستند که دربخش دوم این نوشتار بدانها خواهم پرداخت .
 پایان بخش نخست 
 ارشیا ارشادی 2015/09/01