۱۳۹۹ مهر ۲, چهارشنبه

نگاهی به شیرین ترین وپرشورترین داستان عشقی جهان ( شیرین وفرهاد وخسروشاه ) نظامی گنجوی

 نظامی گنجوی سرایشگر ایرانی وپارسی گوی 


تجزیه طلب های پانترک دست ازمصادره نظامی گنجوی ایرانی بردارند 


کوه بیستون نماد عشق وآفرینشگری فرهاد همچنان استوار وپابرجاست 

نکوداشت نظامی گنجوی خالق وآفرینشگرمنظومه خسرو شیرین 

هرمز نیک آئین 

2020/09/23

ایستگاه 514



ایستگاه 514 _ دل نوشت 99

بی گمان 

دیر با زود شبی یاسحری

یا که درعمق سکوتی دلتنگ 

بی صدا می بارم 

من پر از زمزمه بارانم 

(2005 _ آخرین ترانه ی باران )


معلولین وناشنوایان بخشی از مردم ایران هستند _ به اعتراض آنها رسیدگی نمائید 
&&&&&&&&&&

بدون مقدمه 

داستان خسرو_ شیرین_  فرهاد یکی از جذاب ترین _ مشهور ترین وجالب ترین داستان عشقی درتاریخ ادبیات جهان می باشد 

درباره این داستان شگفت که رگه های مهمی ازتاریخ درآن موجود است باید کندوکاو کرده ونوشت و این کوچکترین سپاس ما ایرانی ها از ادیب مشعوروسراینده ونویسنده توانای ایران" نظامی گنجوی "است 

نگارنده چند دلنوشته را برپایه این اثر کم مانند تدوین نموده ام 






دل نوشت امروز ودیروز من درباره این مثلث کم همانند  عشقی 

عاشقی ؟ فرهادشو( 2020 )

ناله شو _ فریادشو 

کوه را مامن بگیر 

قطره قطره آب شو 

شاه خسرو یار هم آئین تو 

آن رفیق وهمدم دیرین تو 

اینک اما شد رقیب 

یک شهی از هر کله دارد نصیب 

پادشاه است و  زر وسیم وحشم 

صاحب ملک است سرشار ازدرم 

آه از تو نازنین فرهاد ما 

بی درم گم نام وبی نام ونشان 

او هنر مند است اما کوهکن 

می کند برکوه نقشی خویشتن 

نقش عشق وعاشقی درد گران 

می تراشد نقش از خرد وکلان 

داستان تیشه وفرهاد وکوه 

آن صدای زخمه  ها از آن راه دور 

می رسد تاکاخ خسرو با سرور

شاه پرسد ازکجا آید بگوش 

این نوای دلنشین پرخروش 

گفت فرهاد است وکوه بیستون 

می تراشد جان خود با تیشه ای 

بی خیال ازفکر واز اندیشه ای 

یک قلم یک تیشه یک کوه بلند

عشق شیرین راه سخت و پردرنگ 

می زند نقش جنون برکوه سخت 

می تراشد نقش ها ی پرنگار 

از گلایه از شرنگ روزگار 



این دلنوشته نیز  متاثر از منظومه خسرووشیرین حکیم نظامی گنجوی تدوین گردیده است 

دوم _ آهنگ عشق ( 2006 )

فرهاد دربیستون  برسنگ ها آهنگ عشق می نواخت 

شیرین درکاخ شال عشق می بافت 

خسرو درمیدان سواری اسب می تاخت 

فرهاد عاشق شیرین شده بود 

خسرو فرهاد را دوست می داشت 

شیرین خسرو راپادشاه وفرهاد را دیوانه می پنداشت 

فرهاد ترانه های ناب می سرود 

خسرو به زیبایی چنگ می نواخت 

شیرین زیر لب آواز می خواند 

شیرین به زیبایی اش می نازید 

خسرو به تاج وتخت خود می بالید 

فرهاد ازکند شدن تبر خود می هراسید 

فرهاد شیرین را درخواب خود می دید 

شیرین دررویاهای خود به فرهاد می اندیشید 

خسرو هیچ وقت خواب نمی دید 

فرهاد یک افسانه زیبا وماندگار شد 

خسرو داستان فرهاد را ازیاد برد 

شیرین ماجرا را به صندوق خانه دل خود سپرد 

خسرو _ شیرین _ فرهاد 

قدرت _ زیبایی _ فریاد 

فرهاد ماند وعشق ودلدادگی 

خسرو ماند ودوستی ورفاقت 

شیرین دردریای  آه واندوه وافسوس غرق  شد 



نتیجه اینکه 

عشق بی رقیب ماندگار نیست 

دوستی بدون عهد وپیمان رفاقت نمی شود 

آنچه دردوستی پیدا شود کم تر درقالب عشق می گنجد 

عشق شیرین قدرت آفرینشگری پیکر تراشی را در فرهاد شکوفا نمود 

به یاد خالق وآفرینشگر منظومه خسرو وشیرین وفرهاد ادیب برجسته ایران نظامی گنجوی 


هرمز نیک آئین 

2020/09/23

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا