چرا ازقانون اساسی حکومت اسلامی مردم سالاری _ قانونمندی و عدالت اجتماعی حاصل نمی گردد ؟

همه هنرمندان وشخصیت های ایرانی باید با حفط نگاه انتقادی خود  به حکومت اسلامی علیه تحریم ها وتهدیدها ی غرب  واکنش نشان دهند 

همه ایران دوستان پاکنهاد یاید خواستار لغو تحریم های دشمنان موجودیت ایران شوند 

چرا ازقانون اساسی حکومت اسلامی مردم سالاری _ قانونمندی و عدالت اجتماعی حاصل نمی گرد؟

ارشیا ارشادی وتغییر قانون اساسی  
2019/06/16 برابر2578 هخامنشی ( واکنش_293)

پیش نوشت

ایران ما اکنون شرایط بسیار دشواری را می گذراندو خطرات بسیار مهمی میهن مارا دربرگرفته است _ همه این ناهنجاری ها درایران ما به دلیل بافت نامتجانس قانون اساسی حکومت ایران است 

طبق  این  قانون اساسی 70 درصد قدرت و مسئولیت دراختیار " ولی فقیه " قرار دارد ونامبرده بر 30 درصد بقیه قدرت نیز نظارت می نماید

طبیعی در چهارچوب  چنین قدرت مطلقه آنهم اگر با تئوری های دینی مخلوط گردد شرایطی چون وضعیت امروز پدید می آید که ظاهرا یک دولت ورئیس جمهور درچهارچوب قانون اساسی مسئولیت یک کشور 80 ملیونی را بعهده دارد ولی درکنار این مسئولین تقریبا منتخب یک تشکیلات وسیع وگسترده قرار دارد که مرکز آن دربیت ولی فقیه قراردارد 

این دولت پنهان همه گونه امکانات ازجمله سازمان امنیت وزندان وامکانات مالی فراوانی دردست خود داردو از نظارت وحساب کشی هم معاف  است و طبیعی است حاصل این قدرت وسیع بدون نظارت فساد گسترده خواهد بود 

دراین نوشتار به عنوان یک ایراندوست نگران میهن ومخالف هرگونه تحریم _ تهدید وطرفدار صلح ودوستی وآرامش ورفاه وامنیت  ملی وحاکمیت سرزمینی  به بررسی قانون اساسی کنونی خواهم پرداخت با تاکید براین مهم که تازمانی که تا انتخابات مجلس موسسان جهت بازنگری وتدوین قانون اساسی تازه انجام نگردد دروضعیت موجود هیچگونه تغییر واصلاحی صورت نخواهد گرفت

وظیفه ارتش ونیروهای نظامی تنها دفاع از حاکمیت ملی وحغرافیای سرزمینی ایران است 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

مسئولین حکومت ایران 

هشدار ایران دوستان را جدی بگیرید 

قبل از ورود به متن اصلی اشاره کنم نگارنده یک طرفداران اصلاح وگذر غیرخشونت  آمیز به مردم سالاری وحکومت قانون وبرابری های اجتماعی هستم

زمینه شناسی چالش های امروز( بخش نخست )

نخست قانون اساسی اسلامی _ شیعی 

قبل ازورود به نقد قانون بجاست تا به چگونگی تدوین قانون اساسی نگاهی بیاندازیم 
درزمانی که آقای خمینی درپاریس اقامت داشت چندبار ازایشان درمورد قانون اساسی تازه سئوال گردید ونامبرده درپاسخ گفت : مجلس موسسان ( نمایندگان منتخب مردم ) تذوین قانون اساسی را بعهده خواهد گرفت 

پس از سقوط سلطنت پهلوی در 12 فروردین 1358 دولت موقت بازرگان رفراندومی راانجام داد که درسئوال آن هم " نفی سلطنت " قرارداشت وهم تاسیس حکومتی بنام " جمهوری اسلامی " در نتیجه این رفراندوم که اکثریت قاطع مردم ایران درآن شرکت نمودند دست کم 90 درصد به جمهوری اسلامی رای موافق ( سبز) دادند وچنین شد که این نظام جدید درایران پای به عرصه وجودگذاشت 

درگام بعدی قرار شد که انتخابات مجلس موسسان تشکیل گردد
درآستانه این انتخابات آقای خمینی زیرقول های قبلی خودزد و  جای  مجلس موسسان را با  نام مجلس خبرگان " تعویض نمود ؟

این اقدام آقای خمینی گرچه با واکنش ونقد برخی ازشخصیت ها وگروه ها مواجه گردید ولیکن عموما درمقابل آن بااین نظرسکوت وتوجیه کردند که " مهم سالم وعادلانه برگزارشدن انتخابات است ونام اقدام تاثیرچندانی دراصل ماجرا ندارد 
اما این تغییرنام ازنظر اقای خمینی دارای بار معنایی بود ونوعی " اسم رمز " چراکه ازنظر ایشان " خبرگان " همان معممین بودند و ایشان با این تغییر نام به مذهبی ها بطور غیرمستقیم  پیام داد که " به آخوندها ( خبرگان  ) رای دهند 
مشخص بود که ایشان تمایل شدید داشت که مذهبی ها بویژه شیعیان ومخصوصا عممین  اکثریت این مجلس رابدست  گیرند 

این انتخابات درمدت کمی بعد از رفراندوم درتاریخ 12 مرداد 1358 برگزار گردید _ این انتخابات را می توان تقریبا سالم ارزیابی نمود 
درنتیجه این انتخابات تعداد 72 مرد ویک زن بنام " منیره گرجی فرد "  ازطرف مردم انتخاب گردیدند 
با نگاهی به انتخاب شدگان درمی یابیم که 90 درصد منتخبین معمم بوده اند  واز ده درصد بقیه هم از جملگی مسلمان  و شیعه مذهب بشمار می رفتند
دربین این 73 نفر عبد ارحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات انتخاب شد ولی شرکت نکرد آقایان سرگون بیت اوشانا ازجامعه یهودیان و آقای " هرایر خالانیان ازسوی مسیحیان به این مجلس راه یافتند 
درروز نخست تشکیل این مجلس آقای منتظری بعنوان رئیس و آقای بهشتی بعنوان جانشین رئیس برگزیده گردیدند 
آقای حبیبی ازجانب دولت موقت پیش نویس  یک قانون اساسی تدوین شده را تحویل این مجلس داد 

شعارهای بی پایه واساس وغیرقابل اجرا را قبلا دردوران جنگ سردادید ودرپایان به سرکشیدن جام زهر منتهی گردید _ تکرارنکنید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&


این پیش نویس درهمان روز نخست با یک" قیام وقعود" با پیشنهاد اقای منتظری بکناری نهاده شد و ایشان گفت : ما خود قانون اساسی را از نخست طراحی و به رای اعضای مجلس خواهیم گذاشت 
درادامه بند بند این قانون طراحی وتصویب شد 
بنا برمستندات تاریخی  آقای منتظری پیشنهاد دهنده بسیاری ازاصول این قانون بویژه اصل پنجم بود 

اصل پنجم قانون اساسی : درزمان غیبت ولیعصر( عج ) درجمهوری اسلامی 
ایران ولایت امروامامت بعهده فقیه عادل وبا تقوا _ آگاه به زمان _ شجاع _ مدیر و مدبراست که طبق اصل یکصدوهفتم عهده دار آن می گردد

طبق اسناد تاریخی بعدها " ولایت امروامامت " به ولایت مطلقه فقیه تبدیل گردید  یعنی کاملا چهار میخه گردید  ( ؟ ! )
  
به باور نگارنده برای بررسی قانون اساسی نیازی به کندوکاوژرف  دربند بند آن نداریم وکافی است بندهای  2 / 5 / 94 و  110 موردبررسی قراردهیم که کل بندهای قانون اساسی را دربرگرفته و سایر بندها  را یکجا ملغی می نمایند!

بمب های حامل الله  4 سال است برسرمردم بی دفاع یمن می بارند _ توسط مخترعین خدای عربی 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

حقیقت این است که قانون اساسی کنونی ایران چندین اشکال مهم دارد 

1 _ ازبندهای نخست آلوده به مسائل دینی است 

اصل دوم قانون اساسی : الف _  خدای یکتا ( الله ) واختصاص حاکمیت وتشریع به او ولزوم تسلیم دربرابر او

 _ وحی اللهی ونقش بنیادی آن ونقش بنیادین درقوانین 

_ معاد ونقش آن درسیر تکاملی آن به سوی  عدل خدادرخلقت وتشریع 

 امامت ورهبری مستمر ونقش اساسی آن درانقلاب اسلام _ کرامت وارزش والای انسان وآزادی توام با مسئولیت در سیر تکاملی دربرابر  خدا که ازطریق

الف _ اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط براساس کتاب وسنت ومعصومین 

ب _ استفاده ازعلوم وفنون وتجارب پیشرفته بشری وتلاش درپیشبرد آنها

ج _ رفع هرگونه ستمگری وستم کشی وسلطه گری فسط ووعدل واستقلال سیاسی واقتصادی واجتماعی وفرهنگی همبستگی ملی را تامین می کند 

نقد بند دوم قانون اساسی 

دربند دوم اشاره می کند که خداوند یکتا " همان الله " است واین بدین معناست که این قانون اساسی برپایه اسلام وقران تدوین شده است و واختصاص حاکمیت راهم ازمنظر فقیهان ( تشریع _ شرغ ) برای تس

لیم شدن دربرابر الله ( خدای عربی _ اسلامی  ) می داند

بعد ازدهسال پرده پوشی وانکار پازل مهندسی نتیجه انتخابات سال 88 کم کنار هم قرار گرفته اند 

یکم _ مذهب زدگی قانون اساسی 

از همین بخش ازقانون اساسی " میخ کج مذهب  زدگی  " کوبیده   شده است چراکه قانون اساسی باید حمایت ازهمه مردم با همه نگرش های مختلف مردم ازجمله  ازجمله  _ اهل تسنن _ زرتشتی ها _ یهودی ها _  مسیحی ها _ بهائی ها _ شکاکان _ بدون اعتقادها _ ماتریالیست ها _ آته ایست ها ووو را مشمول گردد ولی متاسفانه برپایه  تئوری های شیعه تمرکز داشته وبرچیرگی مذهب شیعه بر دیگر باورها مهر تاکید زده است  

دوم _ وحی اللهی

این قسمت ازقانون صددرصد اسلامی است وفقط شامل مسلمانان می گردد
اصولا تئوری " وحی اللهی"   تنها نزد مسلمانان باور پذیراست 
مسلمانان معتقدند آنچه بعنوان آیات قران مورد استناد قرار می گیرد ازطرف موجودی ( فرشته ای ) بنام" جبرئیل " به محمد بن عبد الله وحی شده است !
بنابراین این بخش ازقانون برادعایی تاکید دارد که جمعی ازمردم ایران بدان اعتقاد ندارند 

آخوندها وروضه خوانهامعلول هستند باید به سراغ علت یعنی نقد اسلام وشیعه گری رفت 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

سوم _ معاد 

بنا بر تئوری اسلامی وچند باور مذهبی دیگر است _ طبق این ادعا درروزی که روزقیامت ومعاد عنوان شده " مردگان " دوباره زنده شده وبرمی خیزند تا درپیشگاه الله مورد حسابرسی قرارگیرند 
شاید در چند صدسال پیش ودرودره ماقبل " خردمندی وتفکر " چنین ادعاهایی مورد قبول وباور مردم ساده دل نا آگاه قرار می گرفت  ولی از دوره " پیدایش فلسفه و تئوری هایی چون " علت ومعلول " اینگونه باورها زیرسئوال رفته ومورد نقد وچالش علمی قرارگرفته است 

 درعصر " تفکر وخرد ورزی " اینگونه باورهاکم کم تعداد قابل توجهی  پیروان خود را ازدست داده است _ چراکه جسم انسان پس ازفوت درخاک ظرف 30 سال به خاک مبدل می گردد _ تئوری " روح" هم تاکنون قابل اثبات نیست لذا موجودات زنده بعد از فوت کاملا  ازبین می روند وازجهت نگاه علمی نابود می گردند ولذا دهه هاست اثبات شده  " تئوری معاد " پایه های علمی ندارد لذا مردود شمرده شده است 

روضه خوان محسن قرائتی 30 سال است با تعریف کردن احادیث وروایات جعلی وساختگی ملاهای شیعه به مردم فریبی مشغول است
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

چهارم _ اجتهاد 

کلمه اجتهاد از فعل جهدکردن  یعنی تلاش وکوشش است _ درفقه شیعه به برخی ازآخوند ها " مجتهد " می گویند _ گرچه در معنا این واژه " کوشش کننده " می باشد ولیکن در فرهنگ شیعه " قضاوت کردن وصدور حکم" معنی می دهد واین مقامی است که معممین برای خود " آفرینشگری " کرده اند 
اجتهاد در فرهنگ اهل تسنن " مفتی ( فتوا دهنده ) نام دارد  

پنجم _امامت ورهبری 

تئوری " امامت ورهبری " هم متعلق به شیعه می باشد و مهم ترین پایه اختلاف بین این بخش حداقل وحد اکثر مسلمانان است _ چراکه تئوری امامت  تنها درنزد اقلیت مسلمانان ( شیعیان ) اهمیت دارد 

خلافت وامامت 

بنا برمستندات تاریخ اسلام محمد بن عبدالله در 63 سالگی به بیماری مهلکی دچار شد وبه بستر مرگ افتاد _ دراین مدت طرفداران نزدیک محمد گردهم آمدند تا برای جانشینی نامبرده تصمیم بگیرند _ علت این گردهمایی این بود که محمد نه وصیت نامه ای نوشته بود ونه جانشینی برای خود انتخاب نموده بود
بهمین دلیل قرارجمع براین شد که سران قبائل وعشایر را درجایی جمع نمایند که " سقیفه بنی ساعده " نام داشت 

شما مرتب امام زاده قلابی افتتاخ کنید _ جوانهای فردا آنها را به مدرسه وباشگاه ومحل تفریح مبدل خواهند نمود 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

الف _ خلافت 

دراین گردهمایی وگفتکو " ابوبکر " پدر همسر محمد بعنوان کاندید معرفی شد بدین علت که هم ازمشاوران محمد وهم فرد مجربی بود 
دررای گیری عموم افراد ازجمله" علی بن ابیطالب " با ابوبکر بیعت کرده وایشان رابعنوان " نخستین خلیفه اسلام " مورد تائید قراردادند 
ابوبکر بعد ازاین بیعت گیری به همه رای دهندگان یک هفته فرصت داد تا درصورت پشیمانی به نامبرده مراجعه وبیعت خودرا لغو نمایند 

ازدست های پینه بسته بترسید که روزی پنجه های  خشم خواهند شد 
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

ب _ امامت 

همانگونه که دربالا اشاره شدبعد از محمد  " ابوبکر " بعنوان اولین خلیفه اسلام توسط شرکت کنندگان درسقیفه بنی ساعده انتخاب گردید
 ابوبکر دو سال خلافت کرد وفوت نمود وپس ازاو " عمربن خطاب " بعنوان جانشین ابوبکر بعنوان خلیفه دوم به این مقام رسدو مدت دهسال خلافت کرد 
عثمان بن عفاف سومین خلیفه اسلام بود که مدت 8 سال خلافت نمود 
چهارمین خلیفه اسلام علی بن ابی طالب " بود که مدت 5 سال بعنوان خلیفه مسلمین بر مصدرخلافت نشست .

علی بن ابی طالب در پنجمین سال خلافت خود توسط یک مسلمان متعصب به نام ابن ملجم مرادی  ترور گردید 

بعد از قتل " علی بن ابی طالب " خلیفه چهارم مسلمانان بین طرفداران این باور اختلاف افتاد _ طرفداران علی معتقد بودند خلافت باید درخاندان علی تداوم یابد وازسویی دیگر " معاویه " بدنبال خلافت بود 
این اختلاف به گفتگو بین این دوشاخه درگرفت _ حسن بن علی فرزند بزرگ خلیفه چهارم در پی خلیفگی نبود وبهمین دلیل بین این دو گفتگو انجام گردید ودرنتیجه حسن بن غلی طی یک معا هده ای که با معاویه  بست با " خلیفگی نامبرده موافقط کرد تنها شرط حسن بن علی این بود که بعد ازمعاویه خلافت در  خاندان علی تداوم یابد 

بعد از مرگ جسن بن علی  " معاویه " بدعهدی نمود و وار تعهد خود شانه خالی کرد وتلاش کرد " فرزند خود " یزید بن معاویه رابه خلافت برساند ودرهمین راستا درپی گرفتن موافقت سران قبائل وعشایربود 
 آنچه دربالارفت برگرفته ازکتب تاریخ اسلام می باشد

وقتی آخوندها به نمایندگی اصناف دراولین مجلس شورای ملی به کرسی می نشینند !
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

داستان  قدیر خم و ادعای غیرمستند شیعیان 

آنچه دربالا آمد برگرفته شده ازتاریخ اسلام است وشیعیان نیز گردهمایی " بر گردهمایی سقیفه بنی ساعده و انتخاب ابوبکر بعنوان اولین خلیفه مسلمین مهر تائید می زنندولی بااین همه برپایه یک روایت وداستان غیر مستند بنام " غدیر خم " ادعا می کنند حق " علی بن ابی طالب درآن گردهمایی نادیده گرفته شده است واین درحالی است که علی بن ابی طالب درزمره اولین کسانی بود که با ابوبکر بیعت نمود 
شیعیان بنابریک رواین ساختگی وغیر مستند مدعی هستند که محمد قبل ازمرگ خود درمکانی بنام "غدیر خم " علی بن ابی طالب رابعنوان جانشین خودمعرفی کرده است (؟ ! ) 

حسین بن علی بدنبال خلافت 

حسین بن علی برخلاف برادر برزگ خود حسن بن علی اما درپی رسیدن به مقام خلافت بود _ بنابرمستندات تاریخ اسلام حسین بن علی که شاهد تلاش های معاویه جهت به قدرت رساندن فرزند خود بود چند بار این موضوع رابا برادر خود درمیان گذاشته وازاو خواست جلوی بدعهدی معاویه بایستد _ حسن بن علی اما چون بدنبال قدرت نبود ازبرادر کوچک خود خواست درامور بین وعهد نامه  او ومعاویه دخالت نکند 
وبهمین دلیل است که بعد از مرگ حسن بن علی برادر کوچک او حسین بن علی به فکر رسیدن به مقام خلافت افتاد 

و چنین بود که برای این کار شهر کوفه را که طرفداران خانواده علیدرآن قابل توجه بودند بعنوان " نقطه شروع " انتخاب کرد
حسین بن علی دراین راستا یکی ازبستگان نزدیک خودرا به شهرکوفه فرستاد تا طرفداران خاندان علی را سازماندهی ئتجهیز نماید 
درحالیکه مسلم بن عقیل مشغول سازماندهی  طرفداران خاندان علی بود حسین بن علی نیز با لشگری حدود 2000 نفر راهی گوفه گردید

درکوفه اما اتفاقی غیر منتظره افتاد و مسلم بن عقیل شناخته شده ودستگیرگردد _ با دستگیری عقیل هسته سازماندهی شده طرفداران خاندان علی ازهم فروپاشید ونقشه آنها با شکست مواجه گردید
با شکست این نقشه بزید که از این حرکت آگاه شده بود لشگری تهیه وتجهیز وروانه راه حرکت حسین بن علی نمود
این دولشگردرمحلی بنام کربلا رودرروی هم قرارگرفتند 

نام الله برپرچم فرقه رجوی _ پرچم داعش _ عربستان وحکومت اسلامی نشان از اشتراک فکری _ عقیدتی آنها می دهد  
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

لشگر یزید راه را بدتدام حسین بن علی وطرفداران اوبست 
گفتگوهایی بین این دو شکل گرفت ویزید بن معاویه سه گزینه رابه حسین بن علی پیشنهاد نمود 
اول _ بایزید بیعت کند وبه راه خود ادامه دهد
دوم _ ازهمان راه که آمده بازگردد
سوم _ آماده کارزار گردد 
حسین بن علی شب همه لشگریانش را جمع کرد وچنین گفت
با یزید یعت نمی کنم وآماده کارزار خوهم بود ولذا هریک ازشما که موافق نبرد نیستید می توانید ازسیاسی شب استفاده کنید وبازگردید

وچنین شد که تمامی لشگریان حسین بن علی که موافق نبرد نبودند لشگر ایشان را ترک نموده وبازگشتند و تنها اعضای نزدیک خانواده ایشان حدود 72 نفر باقی ماندند
روز بعد نبرد درگرفت و غیر اززنان وکودکان وافراد بیمار همه ازجمله حسین ابن علی  درحین نبرد کشته شدند 

بعد ازکشته شدن حسین بن علی زین العابدین پسر بیمار او مسئولین خاندان علی را بعهده گرفت ودرست ازهمین نقطه بود که تئوری امامت درکنار خلافت شکل گرفت _ ایشان گرجه اولین امم شیعه محسوب می گردد ولیکن شیعیان این عنوان را به دوبرادر ( حسن وحسین ) وپدرشان علی بن ابی طالب تعمیم داده ونامبرده را  "امام چهارم " لقب دادند 
درحقیقت علی بن ابی طالب ودوفرزندش حسن وحسین بعد از مرگ خود به لقب امامت نائل شده و به امام یکم تا سوم مشهور رشدند
تئوری امامت با مرگ امام یازدهم حسن بن عسگری که فرزند وجانشین نداشت پایان پذیرفت 

هدف ازاین مقدمه نگاهی به تاریخچه تئوری امامت بود که امروزه درایران خودرا درمقام " ولایت طلقه فقیه معرفی می نماید

تبصره های جیم وب وربند دوم قانون اساسی 
باتوجه به تجربه 40 ساله همه شعار وغیرقابل اجرا م باشند 
شرایط فلاکت بار وآشفته کنونی به روشنی نشان می دهند _ این قانون اساسی دررفع ستمگری وستم کشی وقسط وعدل ( عدالت اجتمایی ) _ سیاسی وفرهنگی حرفی برای گفتن نداد ونمی توند منشا اثروتحول بنیادین باشد 

اگربندهای 5 / 94 و110 را درکنار بند دوم قراردهیم به روشنی درخواههیم یافت که این قانون اساسی باید زیرورو وملغی شده ویک قانون اساسی
پیشرفته _ مدن وغیر مذهبی جای آنرا بگیرد 

 دراین قانون اساسی 

2 _ نکات ابهام آمیز فراوان دارد

3 _ این قانون اکثریت قدرت را دردست یک نفر بعنوان " ولی مطلقه فقیه "قرارداده است 

4 _ این قانون اساسی مردم ایران رابنا به عقاید خصوصی ( دینی _ مرامی ) آنها طبقه بندی نموده است 

5 _ این قانون اساسی مالکیت خصوصی را متحرم می شمارد و طبیعی است  حامی طبقه  سرمایه داران  آنهم ازنوع غیرمسئول است 

6 _ این قانون اساسی دین آلود حقوق نیمی ازمردم ایران ( زنان ) رانادیده گرفته وعلیه این بخش مهم با تبعیض برخورد می کند

7 _ این قانون اساسی درمورد حقوق شهروندی با سکوت کرده ویا آنها را به جای " ملت " امت تعریف کرده است 

8 _ این قانون اساسی دارای نکات ابهام آلود وتظاد است 

برای نمونه درحالیکه تظاهرات اعتراضی بدون سلاح را محترم می شمارد درعین حال اشاره می کند " به شرطی که مخل قوانین اسلام نباشد "!

لازم به یادآوری است که " تفسیر این قانون اساسی " هم بعهده شورای 12 نفره شورای نگهبان است که 6 نفرآنها را ولی مطلقه فقیه " وشش نفر دیگر آنها را مجلس با نظر ومشورت ولی فقیه منصوب می کند !

اگرچه می توان بند بند این قانون اساسی را مورد بررسی وکندوکاو قرارداد ولیکن نگارنده بهمین مقدار بسنده کرده و مطالعه بندهای 5 و94 .110 را بعهده خونندگان واگذار می نمایم 

نتیجه اینکه = 

درچهارچوب این قانون اساسی هیچ نوع اصلاح ساختاری امکان پذیرنیست 
ولذا این قانون اساسی ناقص _ مبهم وآلوده به باورهای دینی باید پس ازبرگزاری مجلس موسسان جهت نمایندگان منتخب ومتخصص ایران مورد بازنگری وتدوین تازه قرار گرد 

ارشیا ارشادی 
فرزند آبشار
2019/06/16