گفت وشنود هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی عضو قدیمی فرقه رجوی درباره انقلاب ایدئولوژیک و... ( بخش نخست )
ارشیا ارشادی 2016/04/01
مقدمه _ هم نشین بار یاهمان محمد املشی گرچه فردی کوشا پرتلاش است اما کوشش های او درباره فرقه رجوی از آنجا که با سانسور _ پرده پوشی _ برداشت گزینشی و تحریف تاریخ همراه است ودبرخی موارد نیز ازهمان ادبیات پر از نیرنگ ودروغ وفریبکاری فرقه استفاده می کند_ لذا انگونه که باید بی طرفانه ومفید وموثر نیستند ._
محمد املشی هم همانند دوست و همکارش ایرج مصداقی تلاش می کند گذشته نکبت بار خویش درارتباط بافرقه تروریستی رجوی را پنهان نموده وبرای خود سابقه مبارزانی و مدت زندان دروغین خلق وتصویر وتبلیغ نماید
گفتگوهای محمد املشی با اسماعیل وفا یغمایی را دنبال کرده ومی کنم _ دراین گفتگوها هردودر موارد متعددی دروغ می گویند و کم فروشی می کنند _ من وقتی بدنبال تعریف هم نشین بهاردرارتباط بافرقه رجوی گشتم وگشتم تنها به این نتیجه رسیدم که به درستی می توان نامبرده را " مادر شیری " فرقه رجوی نام گذاشت _ مادر شیری دراصطلاح گرچه مادر رسمی نیست ولی چون مدتی این بچه را بطور موقت شیر داده است به او" انس والفت مادرانه" پیدا کرده است _ املشی گرچه ظاهرا از فرزند شیری خود دورشده است ولی دل وذهن وفکرش درپی این فرزند ناخلف وخلافکار می باشد - اسماعیل وفا یغمایی نیز سعی می کند دراین گفتگوها درچهار چوبی که با کم گویی وسانسور برای خودمشخص کرده حرکت کرده وخط قرمزهای فرقه را رعایت کند وبهمین دلیل درموارد بسیاری به ورطه پرت وپلاگویی وانحراف از واقعیات تا ریخی می افتد .
>>>> گفتگوی مادر شیری فرقه رجوی (محمد املشی ) با یغمایی
گفتگوهای ازپیش طراحی شده املشی ویغمابی اگرچه دارای نواقص وکمبودهای فراوان است ولیکن از آنجا که دست کم به 20 درصد واقعیات فرقه رجوی اشاره دارند می تواند مفید باشد _ برای نقد این گفتگوها به شناخت کافی از فرقه رجوی نیازاست .
نقد گفتگوهای املشی با یغمایی درباره فرقه رجوی
نخست چند اشاره _ دراین گفتگوها هردو درباره گذشته خود دروغ گفته اند _ دراین برنامه ها هردو بسیاری از رخدادهای تاریخی را جا گذاشته ویا تحریف کرده اند _ دراین گفتگوها _ بربسیاری ازجنایات فرقه رجوی سرپوش گذاشته شده است _ دراین برنامه ها کوچکترین اشاره ای به خاطرات ده ها عضو قدیمی جداشده ازجمله سه ن از زنان مورد اعتماد فرقه( شورای رهبری ! ) شامل خانم ها بتول سلطانی _ مریم سنجابی و زهراسادات میرباقری نشده است واین پرده پوشی وسکوت به تنهایی نشان از دلبستگی این دو به فرقه رجوی می نماید _ عد م واکنش به تحصن سه ساله خانواده ها درمقابل قلعه مخوف ومتلاشی شده شرف و کمپ موقت آوارگان لیبرتی و چندین موضوع مهم دیگر که جایشان دراین گفتگوها غایب می باشد بنده را برآن داشت که مطالبی را از لابلای این 16 گفتگو بیرون کشیده ودرکنار نقد آنها حقایق رانیز بازبان طنز مطرح نمایم _ امیدوارم این دو روزی همه حلقه های بردگی این فرقه منفور تروریستی را از گردن خود کاملا آزاد کرده و رها گردند .
جعل سابقه مبارزه وداستان سرایی ودروغگویی درمورد دستگیری وزندان .
یکی از شگردها ونمایشات گروهی از تروریست های تواب مقیم برون مرز همانند املشی _ بغمایی _مینا انتظاری _ عباس محمد رحیمی _ منیر برادران _ شیوا محبوبی _ عفت ماهباز ساختن سابقه مبارزاتی جعلی برای خود درزمان رژیم پهلوی و داستان سرایی ودروغگویی درباره فعالیت ها و علت دستگیری وسانسور تواب شدن و دروغگویی درمورد دوران زندان دهه شصت می باشد _ جالب اینکه همه این بازیگران ناشی دیالوگ های خودرا از کتاب داستان " نه به زیستن ومرگ " ایرج مصداقی از بر کرده اند _ بنابر تجربیات نگارنده صادق ترین زندانی دهه شصت دربرون مرز زیبا ناوک می باشد _ ایشان دردوکناب سیبا ( دوران کودکی ونوجوانی وقبل از زندان ) و سیبا زینب ( دوران زندان ) به دور از هرگونه سانسور واگراندیسمان خاطرات فعالیت ها ودستگیری ودوران زندان خودرا بصورت کامل وبدون تخریف ودروغگویی بیان کرده است _ و یقیه همگی دروغ می گویند وافسانه های هری پاتری خودرا از کتاب داستان شیاد دروغگویی بنام ایرج مصداقی برداشت کرده اند که خود 5 سال تواب _ تواب ساز ومامور دادستانی انقلاب بوده است .....
آنچه عمومزندانیان دهه خونین جنگ وترور دهه شصت درپی پنهان کردن آن هسند این حقیقت است که تمامی زندانیان دهه 60 پس از دستگیری وقبل از محاکمه تواب نامه امضا نموده اند وشیادان نامبرده بالا از جمله مخفی کنندگان این بخش از حقیقت هستند
گفتگوی خلاصه_ تدوین وراست نمون شده هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی
نوضیح اینکه همه موارد مورد اشاره دراز 16 ساعت گفتگو بین این دو خلاصه نویسی شده است .
املشی : اسماعیل لطفا اززنت بگو چرا به دستور مسعود طلاقش دادی و چندین وچند سئوال که بماند برای بخش دوم
پایان بخش نخست
ارشیا ارشادی _ دادخواه ودادستان نمادین خانواده قربانیان فرقه تروریستی رجوی درایران و پشتیبان خانواده های اسیران جنگی و کسانی که توسط فرقه رجوی از کشورهای همجوار به بهانه کار بوده وبه عراق قلعه نابود شده اشرف منتقل شدند وهمچنان اسیرند........ 2016/04/06
ارشیا ارشادی 2016/04/01
فرمانده ثریا عبد اللهی و علامت پیروزی بعد از سقوط قلعه مخوف اشرف سال 1392
مقدمه _ هم نشین بار یاهمان محمد املشی گرچه فردی کوشا پرتلاش است اما کوشش های او درباره فرقه رجوی از آنجا که با سانسور _ پرده پوشی _ برداشت گزینشی و تحریف تاریخ همراه است ودبرخی موارد نیز ازهمان ادبیات پر از نیرنگ ودروغ وفریبکاری فرقه استفاده می کند_ لذا انگونه که باید بی طرفانه ومفید وموثر نیستند ._
محمد املشی هم همانند دوست و همکارش ایرج مصداقی تلاش می کند گذشته نکبت بار خویش درارتباط بافرقه تروریستی رجوی را پنهان نموده وبرای خود سابقه مبارزانی و مدت زندان دروغین خلق وتصویر وتبلیغ نماید
گفتگوهای محمد املشی با اسماعیل وفا یغمایی را دنبال کرده ومی کنم _ دراین گفتگوها هردودر موارد متعددی دروغ می گویند و کم فروشی می کنند _ من وقتی بدنبال تعریف هم نشین بهاردرارتباط بافرقه رجوی گشتم وگشتم تنها به این نتیجه رسیدم که به درستی می توان نامبرده را " مادر شیری " فرقه رجوی نام گذاشت _ مادر شیری دراصطلاح گرچه مادر رسمی نیست ولی چون مدتی این بچه را بطور موقت شیر داده است به او" انس والفت مادرانه" پیدا کرده است _ املشی گرچه ظاهرا از فرزند شیری خود دورشده است ولی دل وذهن وفکرش درپی این فرزند ناخلف وخلافکار می باشد - اسماعیل وفا یغمایی نیز سعی می کند دراین گفتگوها درچهار چوبی که با کم گویی وسانسور برای خودمشخص کرده حرکت کرده وخط قرمزهای فرقه را رعایت کند وبهمین دلیل درموارد بسیاری به ورطه پرت وپلاگویی وانحراف از واقعیات تا ریخی می افتد .
>>>> گفتگوی مادر شیری فرقه رجوی (محمد املشی ) با یغمایی
********************************************
شبکه GEM TV متعلق به صهیونیست ها ست ویکی از مزدوران سابق صدام وتروریست بدنام فرقه رجوی ( سعید کریمیان ) مسئول ایرانی این رسانه ومامور موساد می باشد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی ویغمایی هردو از فرقه تروریستی رجوی ترس ووحشت دارند بااین تفاوت که املشی فقط چند سال بعنوان هوادار بر ای این گروه تروریستی فعالیت کرده ومابه ازای آنهم پس از دستگیری و اظهار پشیمانی تواب شدن مدت حدود 5 سال هم درزندان به سربرده است ودرمقابل یغمایی بیش از سه دهه بعنوان هوادار وعضو فعال و مورد اعتماد در خدمت تروریست ها بوده است _ بنابرتعریف املشی اسماعیل از شروع دهه 90 ( حدود 4 سال ) ازاین فرقه فاصله گرفته گرچه به باور بنده هنوز تاجدایی واقعی ازاین گرو.ه فاصله دارد .گفتگوهای ازپیش طراحی شده املشی ویغمابی اگرچه دارای نواقص وکمبودهای فراوان است ولیکن از آنجا که دست کم به 20 درصد واقعیات فرقه رجوی اشاره دارند می تواند مفید باشد _ برای نقد این گفتگوها به شناخت کافی از فرقه رجوی نیازاست .
نقد گفتگوهای املشی با یغمایی درباره فرقه رجوی
نخست چند اشاره _ دراین گفتگوها هردو درباره گذشته خود دروغ گفته اند _ دراین برنامه ها هردو بسیاری از رخدادهای تاریخی را جا گذاشته ویا تحریف کرده اند _ دراین گفتگوها _ بربسیاری ازجنایات فرقه رجوی سرپوش گذاشته شده است _ دراین برنامه ها کوچکترین اشاره ای به خاطرات ده ها عضو قدیمی جداشده ازجمله سه ن از زنان مورد اعتماد فرقه( شورای رهبری ! ) شامل خانم ها بتول سلطانی _ مریم سنجابی و زهراسادات میرباقری نشده است واین پرده پوشی وسکوت به تنهایی نشان از دلبستگی این دو به فرقه رجوی می نماید _ عد م واکنش به تحصن سه ساله خانواده ها درمقابل قلعه مخوف ومتلاشی شده شرف و کمپ موقت آوارگان لیبرتی و چندین موضوع مهم دیگر که جایشان دراین گفتگوها غایب می باشد بنده را برآن داشت که مطالبی را از لابلای این 16 گفتگو بیرون کشیده ودرکنار نقد آنها حقایق رانیز بازبان طنز مطرح نمایم _ امیدوارم این دو روزی همه حلقه های بردگی این فرقه منفور تروریستی را از گردن خود کاملا آزاد کرده و رها گردند .
جعل سابقه مبارزه وداستان سرایی ودروغگویی درمورد دستگیری وزندان .
چند دختر بچه نوجوان 12 تا 16 ساله در بین اسیران فرقه در لیبرتی هستند _ این نوجوانان را قبل ازتجاوز جنسی وقتل توسط سگ های هار تشکیلاتی نجات دهید
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
یکی از شگردها ونمایشات گروهی از تروریست های تواب مقیم برون مرز همانند املشی _ بغمایی _مینا انتظاری _ عباس محمد رحیمی _ منیر برادران _ شیوا محبوبی _ عفت ماهباز ساختن سابقه مبارزاتی جعلی برای خود درزمان رژیم پهلوی و داستان سرایی ودروغگویی درباره فعالیت ها و علت دستگیری وسانسور تواب شدن و دروغگویی درمورد دوران زندان دهه شصت می باشد _ جالب اینکه همه این بازیگران ناشی دیالوگ های خودرا از کتاب داستان " نه به زیستن ومرگ " ایرج مصداقی از بر کرده اند _ بنابر تجربیات نگارنده صادق ترین زندانی دهه شصت دربرون مرز زیبا ناوک می باشد _ ایشان دردوکناب سیبا ( دوران کودکی ونوجوانی وقبل از زندان ) و سیبا زینب ( دوران زندان ) به دور از هرگونه سانسور واگراندیسمان خاطرات فعالیت ها ودستگیری ودوران زندان خودرا بصورت کامل وبدون تخریف ودروغگویی بیان کرده است _ و یقیه همگی دروغ می گویند وافسانه های هری پاتری خودرا از کتاب داستان شیاد دروغگویی بنام ایرج مصداقی برداشت کرده اند که خود 5 سال تواب _ تواب ساز ومامور دادستانی انقلاب بوده است .....
آنچه عمومزندانیان دهه خونین جنگ وترور دهه شصت درپی پنهان کردن آن هسند این حقیقت است که تمامی زندانیان دهه 60 پس از دستگیری وقبل از محاکمه تواب نامه امضا نموده اند وشیادان نامبرده بالا از جمله مخفی کنندگان این بخش از حقیقت هستند
اسماعیل وفا یغمایی رابطه جنسی خود با مسعود رجوی درایران را بطور تلویحی واشاره به آگاهی همگان رساند _ گوش کنید به گفتگوی 20 و 21 و22 اینفرد با هم نشین بهار
***************************************
اصل گفتگوها با اسماعیل وفا یغمایی >>>> گفتگو قسمت 21 یغما وفایی <<<<<<<
گفتگوی خلاصه_ تدوین وراست نمون شده هم نشین بهار با اسماعیل وفا یغمایی
نوضیح اینکه همه موارد مورد اشاره دراز 16 ساعت گفتگو بین این دو خلاصه نویسی شده است .
املشی : >>>>> we were crouched and he poshed to end
ماخم شدیم واو تا می توانست فشار داد >>> ریچارد ادینبورک
محمد املشی عضو سابق فرقه رجوی _ تواب دهه شصت و " مادر شیری " فرقه رجوی همچنان به این فرقه وفادار است ودرباره آن دروغ می گوید ودست به سانسور می زند
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
گفتگو با شاعر فرمان مسعود ومهرتابان دلم مریم کجایی وعضوبسیار قدیمی فرقه اسماعیل وفا یغمایی _
املشی : برای این گفتگوی سخت ودشوار من چه مرارت ها وسختی ها کشیدم _ چه روزها وشب ها که نشستم روش وفکر کردم که آیا صلاح است که خاطرات یکی از نزدیک ترین هابه مسعود معدوم مفقود را به آگاهی همه برسانم ؟
آخر برای یک مادرشیری سخت است از فرزند خلافکار وجانی وتبهکارش سخن بگوید _ مادر بودم ومهر مادری وشیری که من به این کام این بچه ناقص العضو ریختم هنوز بمن اجازه نمی دهد که بگویم این بچه ابله وناقص وکودن چه برسر من مخ آکبند ونسل نادان ها وصفر صفر ها آورد _ این گفتگو برایم خیلی دشوار بود و بهمین دلیل مدت نزدیک به یک سال رفتم در جنگل های استوایی چادر زدم _ برگ وساقه وریشه درخت خوردم_ هی فکر کردم و با دیگر جانداران جنگل حرف زدم و مشورت و
درددل کردم تا توانستم خودم را برای این گفتگوی بسیار ویژه اماده کنم _ من از اسماعیل تشکرمی کنم که مرا یاری کرد.
املشی : برای این گفتگوی سخت ودشوار من چه مرارت ها وسختی ها کشیدم _ چه روزها وشب ها که نشستم روش وفکر کردم که آیا صلاح است که خاطرات یکی از نزدیک ترین هابه مسعود معدوم مفقود را به آگاهی همه برسانم ؟
آخر برای یک مادرشیری سخت است از فرزند خلافکار وجانی وتبهکارش سخن بگوید _ مادر بودم ومهر مادری وشیری که من به این کام این بچه ناقص العضو ریختم هنوز بمن اجازه نمی دهد که بگویم این بچه ابله وناقص وکودن چه برسر من مخ آکبند ونسل نادان ها وصفر صفر ها آورد _ این گفتگو برایم خیلی دشوار بود و بهمین دلیل مدت نزدیک به یک سال رفتم در جنگل های استوایی چادر زدم _ برگ وساقه وریشه درخت خوردم_ هی فکر کردم و با دیگر جانداران جنگل حرف زدم و مشورت و
درددل کردم تا توانستم خودم را برای این گفتگوی بسیار ویژه اماده کنم _ من از اسماعیل تشکرمی کنم که مرا یاری کرد.
املشی : سلام اسماعیل _ خیلی ممنونم ازتو که دراین گفتگوها شرکت می کنی _ اگر موافقی سئوال هایم رابپرسم
اسماعبل : خیلی متشکرم از تلاش های شما این برنامه" ازماموت تا مسعود" را دنبال نمی کنم خبلی مزخرف است
املشی : اسماعیل اگر ممکن است خودتو خلاصه معرفی کن
اسماعیل : من اسماعیل وفا یغمایی متولد سال 1322 درده گرمه هستم درسال 1358 به گروه رجوی پیوستم وتا سال 1390 عضو فعال این گروه بوده ام
زنم را داده ام مفتی به مسعود ........................ پشیمان گشته ام اما کجا سود ؟
املشی : اسماعیل چطور شد به گروه رجوی پیوستی ؟ وانگیزه اولیه تو ازجذب شدن چه بود
اسماعیل : اگر باشرایط ودید کنونی بخواهم انگیزه ام رابه درستی تعریف کنم سطخی نگری _ نادانی ونوعی ماجراجویی بود که البته عقاید مذهبی من هم در این گرایش وجذب شدن نقش داشند
املشی : اسماعیل بگو ببیینم تو چه اینده ای درنزدیکی بااین گروه خشونت طلب ( باتوجه به سابقه 44/50) برای خود و سازمان ترسیم کرده بودی که بدنبال آنها افتادی ؟
اسماعیل : ببین وقتی با شور واحساس جوانی به سوی یک جریان گرایش پیدا می کنی دیگر عقل و شعور واینده نگری نقش چندانی بازی نمی کنند وهرچه هست احساسات سطحی وگذراست ولی بااین همه من آنموقع به یک سازمان سیاسی می اندیشیدم که درپی جذب نیرو برای ورود ازکانال های سیاسی به حا کمیت می باشد
املشی : اسماعیل بگو ببیینم تو چه اینده ای درنزدیکی بااین گروه خشونت طلب ( باتوجه به سابقه 44/50) برای خود و سازمان ترسیم کرده بودی که بدنبال آنها افتادی ؟
اسماعیل : ببین وقتی با شور واحساس جوانی به سوی یک جریان گرایش پیدا می کنی دیگر عقل و شعور واینده نگری نقش چندانی بازی نمی کنند وهرچه هست احساسات سطحی وگذراست ولی بااین همه من آنموقع به یک سازمان سیاسی می اندیشیدم که درپی جذب نیرو برای ورود ازکانال های سیاسی به حا کمیت می باشد
املشی : اسماعیل بنظرم می رسد رجوی درمقابل حاکمیت نقشی دوچهره وبا نقاب رابازی می کرد ازسویی آقای خمینی را رهبر عظیم الشان _ زعیم _ رهبر انقلاب وغیرو می نامید وازسوی دیگر مشغول سرقت _ خرید ومخفی کردن اسلحه وتشکیل ملیشیا بود _ ایا این ها باهم درتظاد نبودند ؟
اسماعیل : چرا واقعا چنین بود وبنظرم می رسید که فعالیت سیاسی درکنار آن امادگی نظامی ( تهیه اسلحه و ) دوبرنامه مکمل هم بودند و اینگونه طراحی شده بود که اگر سازمان دراولی باشکست مواجه شد به سراغ دومی یعنی بکارگیری ابزار خشونت برود .
املشی : اسماعیل ماجرای امتحان نماز وحمد وسوره رجوی و خیابانی درقم چه بود وچرا سازمان حاضر نشد کتاب های اموزشی دوره اول فعالیتش ( 44/50) را منتشر کند ؟
اسماعیل : ماجرای امتحان این دو بازمی گردد به این موضوع که آقای خمینی مطمئن بود چهره اسلامی اینها پوششی است ونه واقعی وپشت این نقاب ایدئولوژی های رنگارنگی نهفته است _ اکنون من بدین نتیجه رسیده ام که صفت مارکسست های اسلامی که رژیم پهلوی به اینها اطلاق می کرد تاحدود بسیاری حقیقت داشت و درواقع اسلام وتشیع روکش اعتقادی اینها برای فریب دیگران بود_ درباره کتاب های قبلی سازمان رجوی آنها را دیگر قبول نداشت و می گفت تاریخ مصرفشان سرامده است
املشی : اسماعیل تو پس از اشنایی ونزدیکی با سازمان چه می کردی ؟
اسماعیل : من فقط یک هوادارساده درمشهد بودم _ نشریه وکتاب می فروختم _ کمک مالی جمع می کردم و همین کارها
املشی : اسماعیل بسیاری ازشکست مجاهدین درفاز سیاسی می گویند واینکه درحقیقت فاز نظامی انتقام سازمان از بی محلی مردم به این گروه درفاز سیاسی بود نظر توچیه ؟
اسماعیل : این نظر کاملا درست است ضمن اینکه اضافه کنم آنها با فریب بنی صدر فکر می کردند بخشی از مردم هم از این اتحاد ( بنی صدر_ رجوی ) حمایت می کنند که البته همه این ها توهمات رجوی بود ورگه ای از واقغیت با خود نداشت
املشی : هدف نزدیکی بنی صدر _ رجوی چه بود ؟ آنها می خواستند چکار کنند ؟
اسماعیل : انها قصد کودتا و واشوب و درفکرکشیدن مردم به صحنه بودند والبته این ها همه برپایه توهم بود _ بنی صدر فکر می کرد دست کم 30 درصد مردم حامی اوهستند ورجوی هم توهم زده بود که 20 تا 25 درصد هم از گروه او حمایت می کنند _ درحقیقت آنها در توهم وخیال 50 درصد مردم را حامی خود تصور می کردند وچنین شد که قصد رودررویی نظامی و کودتا نمودند .
املشی : مسعود رجوی دراردیبهست 59 درامجدیه حکومت را تهدید کره _ این تهدید با چه پشتوانه ای بود ؟
اسماعیل : این تهدید توخالی درست بعد از شکست کامل درفاز سیاسی بود والبته جنبه خالی بندی و بلوف زدن داشت .
املشی : چطور شد بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب مردم فریب کوتوله ناقص العقل ومتوهمی چون مسعود رجوی را خورد ؟
اسماعیل : بنظر من دلیل این نزدیکی سادگی _ کم تجربگی بنی صدر و شیادی وفریب کاری ورذالت رجوی بود وصد البته هردو هیچ تحلیلی از شرایط زمان نداشتند و همه حساب وکتاب هایشان هم برپایه توهم وخیال پردازی های کودکانه استوار بود
املشی : خوب اسماعیل بگو روز 30 خرداد کجا بودی ؟
اسماعیل : من شنیده بودم قراراست یک راه پبمایی بدون مجوز واعتراضی از دانشگاه تهران برگزار شود ودرست درزمانی که نمایندگان مجلس در باره صلاحیت ویا عدم صلاحیت بنی صدر گفتگو می کردند _ شرایط خوبی نبود ومن درخانه بودم
املشی : همه اینها که گفتی درست بود ومن یک نکته راهم اضافه کنم وآن "شرایط ویژه جنگی آن زمان " که طبیعی است درهمه کشورهای جهان بنا برتجربیات تاریخی درزمان جنگ شرایط ویژه ای حاکم است که هرگونه راه پیمایی وتجمع چون باخطر حمله هوایی ویا پرتاب موشک وو روبروست بنابراین بخاطر امنیت این نوع اقدامات دچار محدودیت وممنوع می باشد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی : اسماعیل تو هنوز هم درتوهم به سرمی بری منابع بی طرف ورسانه های آن زمان تعداد شرکت کنندگان دراین راه پیمایی را رقمی بین 1500 تا حدود 2000 نفر درخوش ینانه ترین شکل ممکن برآورد کرده اند و تو همات امار دروغ وقلابی سازمان را تکرار می کنی _ علت چیست ؟ وچرا سعی نمی کنی ذهنیت همچنان مغشوش خودرا سروسامان بدهی ودروغ زدایی وپاکسازی کنی ؟
اسماعیل : حق باتوست من بیش از 30 سال با ذهنیت یخ زده فرقه ای زندگی کرده ام و این امارهای قلابی ودروغ سازمان مثل چرک ودلمه برذهن من چسبیده و من ناخودآگاه تکرار می کنم _ بلی امار درست شرکت کنندگان همانست که شما گفتی
املشی : خوب سابقه نشان می دهد تو نه دستگیر ونه تحت تعقییب قرارگرفتی _ بگو ببینم درچه سال وچگونه از ایران خارج شدی ....
اسماعیل : من ازهمان ابتدا هم تو کار سیاسی _ نظامی وو نبودم وفقط کار فرهنگی می کردم وچند تا سرود برای سازمان نوشتم ازجمله : سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه ..................... امریکایی بیرون شو خونت روی زمینه
درسته من دستگیر نشدم و تحت پیگرد هم نبودم و سال 1361 به طور قانونی با همسرم به ترکیه رفتیم وبه سازمان وصل شدیم
املشی : اسماعیل بگو از چه زمانی مداح وصله بگیر فرقه رجوی شدی ؟
اسماعیل : املشی جان توکه غربه نیستی ومنهم قرارنیست دروغگویی کنم _ من یک جورایی عاشق وشیدای مسعود بودم وفکر می کردم اون یک قد یس است و البته یک رابطه دیگرهم از ایران بین مابود که من دراینجا برای نخستین بار فاش می کنم _ درایران محل استقرار مسعود رجوی طبقه سوم بنیاد علوی بود والبته با حفاظت کامل _ 24 ساعته دونگهبان داشت _ یکروز بمن خبر دادند مسعود تورا فر اخوانده من پس از گذر از موانع امنیتی به طیقه سوم رفتم _ دونفر آنجا حضور داشتند ومن موضوع را به انها گفتم و آنها مرا داخل یک اتاق بردند و یکی شان گفت برادر مسعود اسماعیل آمده و مسعود هم ازیکی از درب ها بیرون آمد _ خوله حمام بخود پیچیده بود وبعد آن دونفررا مرخص کرد و بمن گفت : بیا بریم داخل باتو کار دارم
و بعد گفت لنگ بخودت به بند و بیا داخل حمام _ می خواهم امروز من را حسابی مشت ومال بدهی
ومن اماده شده ووارد حمام شدم و مسعود از پشت خوابیده بود ولنگی رویش کشیده بود وبمن گفت : مشت ومالو شروع کن
ببینم مجاهد ! ...............................................................................................................................
قابل توجه : چند سطر ازاین گفتگو به علت بد آموزی حذف شده است _ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
...................................................................................................................
..........................................................................................
املشی : واقعا ؟ البته من قبلا شنیده بودم مسعود کلا نسبت به جنس زن عقده دارد وهمچنین عنن است ومردی ندارد و بااین حساب اینفرد یک بیمار جنسی وروحی روانی است .
اسماعیل : ازلابلای شهادت زنان کاملا مورد اعتماد مسعود رجوی و فرار کرده ( شورای رهبری ) بخوبی می توان بیمار بودن اورا بیرون اورد وهمچنین دستورات او برای خارج کرد ن رحم وتخمدان حدود صد زن بنابرخاطرات خانم زهراادات میر باقری _ توسط جلادی بنام نفیسه بادامچی تحت عنوان " رسیدن به قله آرمانی " دلیل دیگری بر ضد زن بودن اوست .
اسماعیل : درحقیقت آن روز در گرمابه محل مسکونی درطبقه سوم بنیاد علوی مسعود به من فرمان داد حسابی مشت ومالش بدهم ومن به دلیل همان خاطره که البته بعدها بدفعات مکرر هم تکرارشد شعر" فرمان مسعود" راسرودم _ مسعود می گفت : من با امشت ومال تو خیلی حال می کنم وچنین شد که من شدم مشت ومال چی مخصوص رهبرعقیدتی ! اسماعیل : چرا واقعا چنین بود وبنظرم می رسید که فعالیت سیاسی درکنار آن امادگی نظامی ( تهیه اسلحه و ) دوبرنامه مکمل هم بودند و اینگونه طراحی شده بود که اگر سازمان دراولی باشکست مواجه شد به سراغ دومی یعنی بکارگیری ابزار خشونت برود .
املشی : اسماعیل ماجرای امتحان نماز وحمد وسوره رجوی و خیابانی درقم چه بود وچرا سازمان حاضر نشد کتاب های اموزشی دوره اول فعالیتش ( 44/50) را منتشر کند ؟
اسماعیل : ماجرای امتحان این دو بازمی گردد به این موضوع که آقای خمینی مطمئن بود چهره اسلامی اینها پوششی است ونه واقعی وپشت این نقاب ایدئولوژی های رنگارنگی نهفته است _ اکنون من بدین نتیجه رسیده ام که صفت مارکسست های اسلامی که رژیم پهلوی به اینها اطلاق می کرد تاحدود بسیاری حقیقت داشت و درواقع اسلام وتشیع روکش اعتقادی اینها برای فریب دیگران بود_ درباره کتاب های قبلی سازمان رجوی آنها را دیگر قبول نداشت و می گفت تاریخ مصرفشان سرامده است
املشی : اسماعیل تو پس از اشنایی ونزدیکی با سازمان چه می کردی ؟
اسماعیل : من فقط یک هوادارساده درمشهد بودم _ نشریه وکتاب می فروختم _ کمک مالی جمع می کردم و همین کارها
املشی : اسماعیل بسیاری ازشکست مجاهدین درفاز سیاسی می گویند واینکه درحقیقت فاز نظامی انتقام سازمان از بی محلی مردم به این گروه درفاز سیاسی بود نظر توچیه ؟
اسماعیل : این نظر کاملا درست است ضمن اینکه اضافه کنم آنها با فریب بنی صدر فکر می کردند بخشی از مردم هم از این اتحاد ( بنی صدر_ رجوی ) حمایت می کنند که البته همه این ها توهمات رجوی بود ورگه ای از واقغیت با خود نداشت
املشی : هدف نزدیکی بنی صدر _ رجوی چه بود ؟ آنها می خواستند چکار کنند ؟
اسماعیل : انها قصد کودتا و واشوب و درفکرکشیدن مردم به صحنه بودند والبته این ها همه برپایه توهم بود _ بنی صدر فکر می کرد دست کم 30 درصد مردم حامی اوهستند ورجوی هم توهم زده بود که 20 تا 25 درصد هم از گروه او حمایت می کنند _ درحقیقت آنها در توهم وخیال 50 درصد مردم را حامی خود تصور می کردند وچنین شد که قصد رودررویی نظامی و کودتا نمودند .
زنم را داده ام مفتی به مسعود _____________ پشیمان گشته ام اما کجا سود ؟
زهرا فیروزان زن سابق عباس محمد رحیمی
.................................................................
حق با زهرا فیروزان زن اسیر فرقه رجوی است _ زن سه طلاقه وهدیه داده شده را نمی توان پس گرفت !
&&&&&&&&
ایرج مصداقی دغلکار دروغی یاد عباس محمد رحیمی داد ( ماجرای تهیه لشگر ده هزار نفره در سال 58 ) که این بیچاره تا آخرین روزهای زندگی اش هم نتوانست آنرا توجیه وماست مالی کند حتی با عصایی که مصداقی شیاد زیر بغلش گذاشت
********************************************
املشی : مسعود رجوی دراردیبهست 59 درامجدیه حکومت را تهدید کره _ این تهدید با چه پشتوانه ای بود ؟
اسماعیل : این تهدید توخالی درست بعد از شکست کامل درفاز سیاسی بود والبته جنبه خالی بندی و بلوف زدن داشت .
املشی : چطور شد بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب مردم فریب کوتوله ناقص العقل ومتوهمی چون مسعود رجوی را خورد ؟
اسماعیل : بنظر من دلیل این نزدیکی سادگی _ کم تجربگی بنی صدر و شیادی وفریب کاری ورذالت رجوی بود وصد البته هردو هیچ تحلیلی از شرایط زمان نداشتند و همه حساب وکتاب هایشان هم برپایه توهم وخیال پردازی های کودکانه استوار بود
املشی : خوب اسماعیل بگو روز 30 خرداد کجا بودی ؟
اسماعیل : من شنیده بودم قراراست یک راه پبمایی بدون مجوز واعتراضی از دانشگاه تهران برگزار شود ودرست درزمانی که نمایندگان مجلس در باره صلاحیت ویا عدم صلاحیت بنی صدر گفتگو می کردند _ شرایط خوبی نبود ومن درخانه بودم
املشی : همه اینها که گفتی درست بود ومن یک نکته راهم اضافه کنم وآن "شرایط ویژه جنگی آن زمان " که طبیعی است درهمه کشورهای جهان بنا برتجربیات تاریخی درزمان جنگ شرایط ویژه ای حاکم است که هرگونه راه پیمایی وتجمع چون باخطر حمله هوایی ویا پرتاب موشک وو روبروست بنابراین بخاطر امنیت این نوع اقدامات دچار محدودیت وممنوع می باشد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
اسماعیل : دقیقا همین است _ هم اعلامیه نظامی 28 خرداد 1360 اشتباه فاحش بود وهم راه پیمایی 30 خرداد ودرواقع این اقدامات " نوعی خودزنی تشکیلاتی رجوی بودند که بعدها دراشرف ولیبرتی هم تکرار گردیدند .املشی : اسماعیل تو هنوز هم درتوهم به سرمی بری منابع بی طرف ورسانه های آن زمان تعداد شرکت کنندگان دراین راه پیمایی را رقمی بین 1500 تا حدود 2000 نفر درخوش ینانه ترین شکل ممکن برآورد کرده اند و تو همات امار دروغ وقلابی سازمان را تکرار می کنی _ علت چیست ؟ وچرا سعی نمی کنی ذهنیت همچنان مغشوش خودرا سروسامان بدهی ودروغ زدایی وپاکسازی کنی ؟
اسماعیل : حق باتوست من بیش از 30 سال با ذهنیت یخ زده فرقه ای زندگی کرده ام و این امارهای قلابی ودروغ سازمان مثل چرک ودلمه برذهن من چسبیده و من ناخودآگاه تکرار می کنم _ بلی امار درست شرکت کنندگان همانست که شما گفتی
املشی : خوب سابقه نشان می دهد تو نه دستگیر ونه تحت تعقییب قرارگرفتی _ بگو ببینم درچه سال وچگونه از ایران خارج شدی ....
اسماعیل : من ازهمان ابتدا هم تو کار سیاسی _ نظامی وو نبودم وفقط کار فرهنگی می کردم وچند تا سرود برای سازمان نوشتم ازجمله : سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه ..................... امریکایی بیرون شو خونت روی زمینه
درسته من دستگیر نشدم و تحت پیگرد هم نبودم و سال 1361 به طور قانونی با همسرم به ترکیه رفتیم وبه سازمان وصل شدیم
املشی : اسماعیل بگو از چه زمانی مداح وصله بگیر فرقه رجوی شدی ؟
اسماعیل : املشی جان توکه غربه نیستی ومنهم قرارنیست دروغگویی کنم _ من یک جورایی عاشق وشیدای مسعود بودم وفکر می کردم اون یک قد یس است و البته یک رابطه دیگرهم از ایران بین مابود که من دراینجا برای نخستین بار فاش می کنم _ درایران محل استقرار مسعود رجوی طبقه سوم بنیاد علوی بود والبته با حفاظت کامل _ 24 ساعته دونگهبان داشت _ یکروز بمن خبر دادند مسعود تورا فر اخوانده من پس از گذر از موانع امنیتی به طیقه سوم رفتم _ دونفر آنجا حضور داشتند ومن موضوع را به انها گفتم و آنها مرا داخل یک اتاق بردند و یکی شان گفت برادر مسعود اسماعیل آمده و مسعود هم ازیکی از درب ها بیرون آمد _ خوله حمام بخود پیچیده بود وبعد آن دونفررا مرخص کرد و بمن گفت : بیا بریم داخل باتو کار دارم
و بعد گفت لنگ بخودت به بند و بیا داخل حمام _ می خواهم امروز من را حسابی مشت ومال بدهی
ومن اماده شده ووارد حمام شدم و مسعود از پشت خوابیده بود ولنگی رویش کشیده بود وبمن گفت : مشت ومالو شروع کن
ببینم مجاهد ! ...............................................................................................................................
قابل توجه : چند سطر ازاین گفتگو به علت بد آموزی حذف شده است _ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
...................................................................................................................
..........................................................................................
املشی : واقعا ؟ البته من قبلا شنیده بودم مسعود کلا نسبت به جنس زن عقده دارد وهمچنین عنن است ومردی ندارد و بااین حساب اینفرد یک بیمار جنسی وروحی روانی است .
اسماعیل : ازلابلای شهادت زنان کاملا مورد اعتماد مسعود رجوی و فرار کرده ( شورای رهبری ) بخوبی می توان بیمار بودن اورا بیرون اورد وهمچنین دستورات او برای خارج کرد ن رحم وتخمدان حدود صد زن بنابرخاطرات خانم زهراادات میر باقری _ توسط جلادی بنام نفیسه بادامچی تحت عنوان " رسیدن به قله آرمانی " دلیل دیگری بر ضد زن بودن اوست .
خانم زهراسادات میرباقری لیست نزدیک به 100 زن مورد عمل جراحی اجباری رحم وتمدان قرارگرفته درفرقه رجوی را منتشر کرد
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
املشی : پس اسماعیل شعر فرمان مسعود را که توبرای او سرودی می توان یک شعر عشقی _ احساسی تلقی کرد ؟
املشی : اسماعیل لطفا اززنت بگو چرا به دستور مسعود طلاقش دادی و چندین وچند سئوال که بماند برای بخش دوم
پایان بخش نخست
ارشیا ارشادی _ دادخواه ودادستان نمادین خانواده قربانیان فرقه تروریستی رجوی درایران و پشتیبان خانواده های اسیران جنگی و کسانی که توسط فرقه رجوی از کشورهای همجوار به بهانه کار بوده وبه عراق قلعه نابود شده اشرف منتقل شدند وهمچنان اسیرند........ 2016/04/06
چماقداران فرقه رجوی ونیمه بریدگان همچنان متصل بدانند که هرکس زیر آبی برود افشا خواهد شد _ آن متوهمی که فرقه رجوی 3 نفره تشکیل داده جد وحدود خودرا بشناسد واز دخالت بیجا خودداری کند _ این گروهک مافیایی خشونت طلب خائن هیچ گذشته قابل دفاعی ندارد پس روی جنازه آب نپاشید
پاسخحذف