۱۳۹۳ بهمن ۱۱, شنبه

نگاهی به " آرمانشهر" ویران شده مسعود رجوی _ اشرف ( بخش دوم )

در پشت سیم های خارداردولایه و دیوارهای ضخیم اشرف چه گذشت ؟

پیشنوشت _  سرانجام درتاریخ دهم سپتامبر2013 قلعه مخوف اشرف کاملا سقوط کرده وتوسط نیروهای عراقی ازبقایای فرقه رجوی  تخلیه گردید_ مراحل سقوط قلعه مخوف اشرف حدود 10 سال طول کشید _ اصراروپافشاری سرکرده فرقه رجوی  وحمایت های پیدا وپنهان امریکا درعراق باعث این طول زمانی گریدند _ اشرف تنها یک پادگان نظامی نبود بلکه  طی سالهای 1988/2003 به مدت 25 سال مرکز فرماندهی تروریستی و عملیات نظامی  رجوی _ بعثی علیه خاک ومردم ایران بود _ با سقوط  ابتدایی این قلعه مخوف  ( 2003)که بصورت اردوگاهی محصور وبدون نظارت تحت کنترل مسعود رجوی و نزدیکانش درب این قلعه محصور به دنیای ازاد گشوده شد و طی سالهای 2003/2013 صدها نفراز افراد محصور دراین اردوگاه توانستند از آن بگریزند _ گرچه سنگ بنای اینگونه فرارها درسال 1990 وپس از اجرای طرح انقلاب ایدئولوژیک و دستور طلاق های اجباری  آغاز شده بود ودرهمین راستا گروهی از اعضای این فرقه که با طلاق اجباری مخالف بودند پس از گذراندن  دوران.زندان  ازاین قلعه وتشکیلات فرقه خارج گردیده بودند 
ازسال 1990 بدین سو برخی از گریختگان از اشرف به نوشتن خاطرات خود مشغول شدند و  وچنین شد که بخش های اندکی از راز ورمزهای این قلعه مخوف افشاگردید _ با تهاجم نیروهای ائتلاف درسال 2003 به عراق تعداد قابل توجهی  ( حدود700 نفر )از اعضای این فرقه از فرصت پیش آمده از این اردوگاه مخوف گریختند و درمحلی بنام "کمپ تیف " اسکان داده شدند _ باانتقال این افراد عموم این افراد به ایران وتعدادی محدود به اروپا وبازگو کردن خاطرات راز ومزهای فراوانی از حکومت مطلقه مسعود رجوی در اشرف به آگاهی همگان رسید واین آگاهی بخشی ها تا امروزبا فرار افراد دیگری همچنان ادامه دارد _ نگارنده بعنوان یک پژوهشگر ونویسنده این خاطرات را طی دهسال گذشته خوانده ومرور کرده ام _ گفتگو بابرخی از این افراد بر دانش واگاهی من افزودند _ بنابراین آنچه درباره فرقه رجوی واشرف می نویسم حاصل این جستجوگری ها می باشند 
درباره 25 سال حکومت مطلقه وجنایات مسعودرجوی در اردوگاه سقوط کرده اشرف بازهم باید نوشت چراکه من فکر می کنم هنوز بخشی ازرمزورازهای این قلعه  هنوز سربسته مانده اند _ برخی از اعضای جداشده این گروه تروریستی به دلایلی که برای خود دارند به لاک تنهایی خودرفته وسکوت اختیار کرده اند _ پیام من به اینگونه افراد این است که  سکوت خودرا بشکنید  و بهرطریقی که خود انتخاب می نمائید حتی بصورت غیر مستقیم خاطرات خودرا به گوش نویسندگان وپزوهشگران برسانید _ نویسنده افتخار دوستی با دوتن از افراد مهم جداشده ازاین گروه  را پیداکره ودرنوشته هایم از این خاطرات بهره می گیرم _ باسپاس از این دو هم مهین وسایر اعضای جداشده این فرقه منفور که مرادرنوشتن این خاطرات یاری می نمایند 
ااشرف " ارمانشهر" تخیلی مسعودرجوی 
امروزه با انتشارروابط حاکم بر فرمانروایی مسعودرجوی درقلعه اشرف طی 25 سال بخوبی می توان ازنوع نگاه این شخص بر ساختن یک جامعه آگاهی یافت _ درواقع آنچه طی این مدت دراین پادگان گذشته راباید همان " آرمان شهر" مورد نظر مسعودرجوی تصور کرد _ نوع فرماندهی مسعود رجوی درمقام خودساخته " رهبر عقیدتی " دراین اردوگاه وی راشخصی متوهم _ مستبد _ دیکتاتور _ بیمارروانی و فاقد هرنوع جهان بینی نشان می دهد _ رجوی  گرچه خودرا به هیچ ایدئولوژی و تفکر مقید نمی داند درعین حال برای ساختن جامعه ایده آل خود دراشرف  به تمام مکاتب گزیده هایی را انتخاب وموردد بهره وری قرارمی دهد _ برای نمونه او گرچه خودرا یک مسلمان _ شیعه معرفی می نماید ولی این درواقع " یک پوسته " وپوشش است و اینفرد تنها به آن بخش از این دین ومذهب تعلق خاطر نشان می دهد که بتواند مریدان خودرا که عموما درخانواده مذهبی رشد کرده وبزرگ شده اند فریب دهد _ این شخص شیادومدعی دینداری اما درپای عمل که می رسد هیچگونه اعتقادی به سفارش ها و دستورات دینی عمل نمی کند _ برای نمونه می توان به ارزش خانواده ( پدرومادر ) وخانواده درهمه مکاتب و ائین ها وادیان اشاره کرد _ مسعود رجوی اما درتظاد آشکار بااین تئوری ها خانواده هارا " مرکزتباهی وفساد" معرفی می کند
درتعریف اومانیسم ونقش وحقوق بشر " فردیت " یک اصل است ولی مسعود رجوی به این اصل پایه اعتقادی ندارد و تلاش می کند  اعضای گروه خودرا  را ازفردیت جداکرده و وتمامی شخصیت ووجود افراد را درشکل ونوع " جمعیت " ( وفاداری به تشکیلات وذوب شدن دررهبری " ) تعریف نماید _ درحقیقت همه جنبه های فکری _ عقیدتی _ رفتاری وگفتاری اعضا ازنظررجوی  وقتی قابل ارزش  تلقی می گردند  که بگونه ای تام وکامل در" خدمت تشکیلات " باشند_ مسعود رجوی از دوکلمه" صدق ووفا " درمورد افراد عضو فرقه بسیار استفاده می کند و این تاکید رجوی یعنی اینکه مریدان او دربرخورد با فرمان های تشکیلاتی هم راستگو باشند _ آنچه دردرون خود می گذرد حتی خواب های خودرا  را پنهان نکرده وبرزبان آورند ( عملیات جاری وغسل هفتگی ) وهم به او افکارواندیشه ها و راهکارهایش تازنده هستند وفادار بمانند _ بهمین دلیل مسعود رجوی درراستای حکومت مطلقه خود مخالف  هرگونه انتقاد و گلایه و شکایت بوده و کوچکترین انتقاد و گلایه ای رابه شدید ترین نوع ممکن بوسیله افراد شدیدا نزدیک به خود سرکوب نموده است _ از نظر رجوی " پیوستن افراد به فرقه " گرچه بسیار ساده می باشد ولیکن فکر جداشن نباید تحت هیچ شرایطی به ذهن اعضا رسوخ نماید و درهمین راستا جداشدگان و گریختگان از مناسبات را باهر رده وسابقه ای که داشته باشند " مامور اطلاعات رژیم " و " بریده مزدور خائن " خطاب می نماید _ اعضای فرقه باید رجوی را " مراد " خویش بدانند وطبیعی است که هرکس کوچکترین تردیدی در اشتباه وغلط بودن افکار واندیشه های او بنماید به شدید ترین وجه ممکن توسط عوامل تعلیم دیده وجلادان تربیت شده با حکم او از میان برداشته شده  وبه قتل می رسند 
 (  ه 
تعدادی از زنان منتقد وناراضی فرقه که دراشرف به قتل رسیده اند 
رجوی دردوران حکومت استبدادی _ دیکتاتوری خود دراشرف تعداد قابل توجهی از ذاعضای ناراضی را دربه زندان وشکنجه ومرگ محکوم ساخته وبه قتل رسانده  است _ رجوی برای اجرای دستورات خود بازجو _ شکنجه گر وجلادهای مخصوص پرورش داده ودرخدمت داشته است .ص 
تعدادی از بازجویان _ شکنجه گران وآدمکشان فرقه رجوی 


تعریف خلاصه روابط وضوابط حاکم بر " آرمانشهر" تخیلی مسعود رجوی 
بنا بر خاطرات اعضای سابق فرقه رجوی جامعه اؤمانی مسعود رجوی باید چنین تعریف گردد
الف _ وفاداری به رهبرفرقه تا لحظه مرگ 
ب _ اجرای بدون چون وچرای دستورات رهبر عقیدتی
ج_ فراموش کردن همه علائق خانوادگی جهت حفظ تشکیلات
چ_ فراموشی وطلاق ذهنی هرگونه احساس وگرایش نسبت به جنس مخالف
خ_ محرومیت ارتباط با دنیای خارج از مناسبات تشکیلاتی ( تلفن_ نامه نگاری _اینترنت _ نشریات  وهرگونه دسترسی به دنیای آزاد وملاقات با اعضای خانواده ا 
سال 1392 سال سقوط اشرف 
م_ امضای تعهد کتبی  هر ساله به سرنگونی  
_ ت _ فراموش کردن فردیت و فکر وعمل کردن به  مناسبات  جمعی تشکیلات  
ن_ ممنوعیت پیوند وارتباط اعضا بایکدیگر 
پ _ وفاداری به آرمان فرقه  و راستگویی به سئوالات مسئولین تشکیلات
د_ ممنوعیت هرنوع ارتباط  با جنس مخالف
همانگونه که مشاهده می شود جامعه آرمانی مسعود رجوی شهری است با بردگان و فیزیکی که همانند رباط ها باید کار کنند _ سئوال ننمایند _ به درستی عقاید رهبری شک نکنند _ وبنوعی خودی " خود" رافراموش کرده ودرخدمت امیال وخواسته های رهبر عقیدتیی باشند 
 بنابرهمین دستورات وخواست های رهبری که حاکی از ابتلای این فرد به انواع واقسام بیماریهای روانی حکایت می نمایند اعضای فرقه اسیر درتشکیلات جملگی دراثرسالها فرمانبرداری بی چون وچرا و به موجوداتی تبدیل شده اند که همم بیمارهستند وهم بعلت سردرگمی فکری وشکست های احساسی وتحمل تحقیر وتوهین وفشار به " جنازه هایی متحرک " تبدیل گردبده اند _ این افراد سردرگم وبی هویت هیچگونه امیدی به آینده ندارند _ هیچکس منتظر آنها نیست و چنین است که جملگی به انواع واقسام بیماریها مبتلا گشته ودرنوبت مرگ قراردارند 
انتقال این افراد به محل اسکان جدید ضربه شدید دیگری بر روح وروان این افراد بوده است و بهمین دلیل  آنهاا ترجیح می دهند که درهمان کمپ  تازه به زندگی گیاهی خود ادامه داده تا براثرشدت یافتن بیماری مرگ رابا جان ودل بپذیرند
مسعود رجوی علاوه بر مسئولیت قتل وترور ده ها هزار ایرانی وعراقی همچنین مسئول بیچارگی _ درماندگی ومرگ اعضای خود نیز می باشد و این شخص متوهم وجنایتکار باید تحت پیگرد قانونی قرارگرفته و به خاطر جنایت ها وخیانت های خود دادگاهی گردد 
 درنوشتار آتی به رخدادهای بوقوع پیوسته دراشرف طی 25 سال خواهم پرداخت     
 ج.سالور نویسنده وپژوهشگر وتلاشگرحقوق بشروزنان 2015/02/01   _   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

قابل توجه ویاد اوری : هرگونه نظر شامل توهین _ تهمت _ ناسزا و کلمات رکیک وزننده حذف می گردد _ قوانین اخلاقی _ و رعایت اصول ادب دمکراتیک حکم می کند درکمال آرامش وبا استفاده از ادبیاتی متمدنانه درباره متن یاداشت بنویسید _ باسپاس از حسن توجه و همکاری شما _ ارشیا